حاج سلیمان خان: تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
حاج سلیمان خان | حاج سلیمان خان | ||
( | از فدائیان [[باب ، سید علی محمد (شیراز ۱۲۳۵ـ تبریز ۱۲۶۶ق)|باب]] و از خوانین آذربایجان، پسر یحیی خان از بزرگان تبریز و پیشخدمت مخصوص عباس میرزا نایب‌السلطنه و محمد شاه. حاج سلیمان خان نیز پیشخدمت ناصرالدین میرزا ولیعهد بود. او در جوانی به عتبات مهاجرت کرد و در آن دیار اقامت گزید. حاج سلیمان خان از جمله دوستداران [[رشتی، سید کاظم (رشت ۱۲۱۲ـ کربلا ۱۲۵۹ق)|سید کاظم رشتی]]،عالم معروف [[شیخیه|شیخیه،]] و سپس بابی شد و از فدائیان باب گردید. او چنان با شور و حرارت در تبلیغ و گسترش آیین باب می کوشید که حتی در هنگام قتل سید باب بسیار تلاش کرد به طریقی او را از مرگ نجات دهد، هر چند که توفیقی در این امر نیافت و فقط توانست با کمک حاج میرزا مهدی باغمیشه‌ای جسد باب را که در گودالی بیرون دروازۀ تبریز انداخته شده بود، بیرون بیاورد و در نهایت آن را پنهانی به تهران ببرد. | ||
خانۀ حاج سلیمان خان در تهران محل گردهمایی و تجمع بابیان شد و در فتنۀ 1268ق که بابی ها قصد کشتن [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] را شمیران داشتند، گلوله به شاه قاجار اصابت نکرد و او جان سالم به در برد. پس از آن، حکم قتل عام تمام بابیان در سراسر ایران داده شد و به بدترین شکل ممکن آنان را قتل عام کردند. از جملۀ آنان حاج سلیمان خان بود. پس از تاراج خانه و زندانی کردنش، چند روز بعد و پس از گرداندن او در کوچه و بازار تهران و [[شمع آجین]] کردن‌اش، مثله مثله‌اش کرده و هر شقه را به یکی از دروازه‌های تهران آویختند. | |||
<br /> | <br /> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | |||
[[رده:دوره قاجار]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۵
حاج سلیمان خان
از فدائیان باب و از خوانین آذربایجان، پسر یحیی خان از بزرگان تبریز و پیشخدمت مخصوص عباس میرزا نایب‌السلطنه و محمد شاه. حاج سلیمان خان نیز پیشخدمت ناصرالدین میرزا ولیعهد بود. او در جوانی به عتبات مهاجرت کرد و در آن دیار اقامت گزید. حاج سلیمان خان از جمله دوستداران سید کاظم رشتی،عالم معروف شیخیه، و سپس بابی شد و از فدائیان باب گردید. او چنان با شور و حرارت در تبلیغ و گسترش آیین باب می کوشید که حتی در هنگام قتل سید باب بسیار تلاش کرد به طریقی او را از مرگ نجات دهد، هر چند که توفیقی در این امر نیافت و فقط توانست با کمک حاج میرزا مهدی باغمیشه‌ای جسد باب را که در گودالی بیرون دروازۀ تبریز انداخته شده بود، بیرون بیاورد و در نهایت آن را پنهانی به تهران ببرد.
خانۀ حاج سلیمان خان در تهران محل گردهمایی و تجمع بابیان شد و در فتنۀ 1268ق که بابی ها قصد کشتن ناصرالدین شاه را شمیران داشتند، گلوله به شاه قاجار اصابت نکرد و او جان سالم به در برد. پس از آن، حکم قتل عام تمام بابیان در سراسر ایران داده شد و به بدترین شکل ممکن آنان را قتل عام کردند. از جملۀ آنان حاج سلیمان خان بود. پس از تاراج خانه و زندانی کردنش، چند روز بعد و پس از گرداندن او در کوچه و بازار تهران و شمع آجین کردن‌اش، مثله مثله‌اش کرده و هر شقه را به یکی از دروازه‌های تهران آویختند.