جیمز باند: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
!بازیگر نقش باند | !بازیگر نقش باند | ||
|- | |- | ||
|دکتر نو | |''دکتر نو'' | ||
|1962 | |1962 | ||
|ترنس یانگ | |ترنس یانگ | ||
|شان کانری | |شان کانری | ||
|- | |- | ||
|از روسیه با عشق | |''از روسیه با عشق'' | ||
|1963 | |1963 | ||
|ترنس یانگ | |ترنس یانگ | ||
|شان کانری | |شان کانری | ||
|- | |- | ||
|پنجهطلایی | |''پنجهطلایی'' | ||
|1964 | |1964 | ||
|گای همیلتون | |گای همیلتون | ||
|شان کانری | |شان کانری | ||
|- | |- | ||
|گلولۀ آتشین | |''گلولۀ آتشین'' | ||
|1965 | |1965 | ||
|ترنس یانگ | |ترنس یانگ | ||
|شان کانری | |شان کانری | ||
|- | |- | ||
|فقط دو بار زندگی میکنید | |''فقط دو بار زندگی میکنید'' | ||
|1967 | |1967 | ||
|لوییس گیلبرت | |لوییس گیلبرت | ||
|شان کانری | |شان کانری | ||
|- | |- | ||
|در خدمت سرویس مخفی ملکه | |''در خدمت سرویس مخفی ملکه'' | ||
|1969 | |1969 | ||
|پیتر آر. هانت | |پیتر آر. هانت | ||
|جورج لازنبی | |جورج لازنبی | ||
|- | |- | ||
|الماسها ابدیاند | |''الماسها ابدیاند'' | ||
|1971 | |1971 | ||
|گای همیلتون | |گای همیلتون | ||
|شان کانری | |شان کانری | ||
|- | |- | ||
|زندگی کن و بگذار بمیرد | |''زندگی کن و بگذار بمیرد'' | ||
|1973 | |1973 | ||
|گای همیلتون | |گای همیلتون | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|مردی با تپانچۀ طلایی | |''مردی با تپانچۀ طلایی'' | ||
|1974 | |1974 | ||
|گای همیلتون | |گای همیلتون | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|جاسوسی که مرا دوست داشت | |''جاسوسی که مرا دوست داشت'' | ||
|1977 | |1977 | ||
|لوئیس گیلبرت | |لوئیس گیلبرت | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|مونریکر | |''مونریکر'' | ||
|1979 | |1979 | ||
|لوئیس گیلبرت | |لوئیس گیلبرت | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|فقط بهخاطر چشمان تو | |''فقط بهخاطر چشمان تو'' | ||
|1981 | |1981 | ||
|جان گلن | |جان گلن | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|اختاپوسی | |''اختاپوسی'' | ||
|1983 | |1983 | ||
|جان گلن | |جان گلن | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|منظری به یک قتل | |''منظری به یک قتل'' | ||
|1985 | |1985 | ||
|جان گلن | |جان گلن | ||
|راجر مور | |راجر مور | ||
|- | |- | ||
|روشناییهای زندگی | |''روشناییهای زندگی'' | ||
|1987 | |1987 | ||
|جان گلن | |جان گلن | ||
|تیموتی دالتون | |تیموتی دالتون | ||
|- | |- | ||
|جواز قتل | |''جواز قتل'' | ||
|1989 | |1989 | ||
|جان گلن | |جان گلن | ||
|تیموتی دالتون | |تیموتی دالتون | ||
|- | |- | ||
|چشمطلایی | |''چشمطلایی'' | ||
|1995 | |1995 | ||
|مارتین کمبل | |مارتین کمبل | ||
|پیرس برازنان | |پیرس برازنان | ||
|- | |- | ||
|فردا هرگز نمیمیرد | |''فردا هرگز نمیمیرد'' | ||
|1997 | |1997 | ||
|راجر اسپاتیسوود | |راجر اسپاتیسوود | ||
|پیرس برازنان | |پیرس برازنان | ||
|- | |- | ||
|دنیا کافی نیست | |''دنیا کافی نیست'' | ||
|1999 | |1999 | ||
|مایکل اپتد | |مایکل اپتد | ||
|پیرس برازنان | |پیرس برازنان | ||
|- | |- | ||
|روز دیگر بمیر | |''روز دیگر بمیر'' | ||
|2002 | |2002 | ||
|لی تاماهوری | |لی تاماهوری | ||
|پیرس برازنان | |پیرس برازنان | ||
|- | |- | ||
|کازینو رویال | |''کازینو رویال'' | ||
|2006 | |2006 | ||
|مارتین کمبل | |مارتین کمبل | ||
|دنیل کریگ | |دنیل کریگ | ||
|- | |- | ||
|ذرهای آرامش | |''ذرهای آرامش'' | ||
|2008 | |2008 | ||
|مارک فورستر | |مارک فورستر | ||
|دنیل کریگ | |دنیل کریگ | ||
|- | |- | ||
|اسکایفال | |''اسکایفال'' | ||
|2012 | |2012 | ||
|سام مندس | |سام مندس | ||
|دنیل کریگ | |دنیل کریگ | ||
|- | |- | ||
|اسپکتر | |''اسپکتر'' | ||
|2015 | |2015 | ||
|سام مندس | |سام مندس |
نسخهٔ کنونی تا ۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۶
جیمز باند James Bond
نام شخصیت اصلیِ داستانهایِ جاسوسی، مخلوق ایان فلمینگ. تاکنون شخصیتِ اصلیِ ماجراهای شمار زیادی رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه، و همچنین بیش از 25 اثر سینمایی بوده است. جیمز باند یک مأمور سازمان اطلاعات مخفی[۱] با کد رمز ۰۰۷، دارای جواز کشتن، خونسرد، مبادی آداب، شیکپوش، بذلهگو، بیرحم، باهوش و البته محبوب زنان است. از آنجا که او زیرکتر، قویتر و جسورتر از سایر انسانهاست در واقع نوعی اَبَرانسان بهشمار میآید؛ اما ابرانسانی که احساساتی مثل سایر انسانها (ترس از مرگ، غم و اندوه و...) دارد. به همین دلیل در وجود این شخصیت تعادلی ظریف میان تخیل و واقعیت حاکم شده است.
زمینه (ادبیات)
باید به این نکته توجه داشت که «باند» پدیدهای خلقالساعه نبود و ریشه در سنتهای ادبیات جاسوسی انگلستان داشت. در این زمینه از دیرباز دو جریان متفاوت و حتى متضاد قابل تشخیص است: ۱.جریان واقعگرا که نمونههای مطرحش آثار سامرست موآم، گراهام گرین و در ادامه جان لوکار است. ۲.جریان حادثهپرداز؛ از نمونههای شاخص این جریان که در واقع اسلاف «باند» هستند به «ریچارد هنی[۲]»، مخلوق جان بوکان، میتوان اشاره کرد. این شخصیتها اشرافزادگانی بودند که درگیر ماجراهای جاسوسی با خبیثهای خارجی (در وهلۀ اول آلمانیها و سپس روسها) میشدند. در این داستانها نوعی میهنپرستی افراطی[۳] مشهود بود که بیشتر حاصل تفکر سیاسی عصر ویکتوریا و تضاد منافع انگلستان با آلمانِ دورۀ بیسمارک و پس از آن با اتحاد جماهیر شورویِ نوپای آن زمان بود. ادامۀ این سنت در سالهای دهۀ ۱۹۵۰م به فلمینگ رسید. فلمینگ، با نام اصلی ایان لنکستر فلمینگ[۴] (۱۹۰۸-۱۹۶۴)، در سالهای جنگ جهانی دوم در خدمت سازمان جاسوسی نیروی دریایی انگلستان بود. مهمتر از آن، او یکی از مؤسسان شبکۀ جاسوسی انگلیسی-آمریکاییِ بیاسای[۵] به شمار میآمد. برنامههای این شبکه اغلب فوق سری بودند. در واقع فلمینگ چیزهای زیادی دیده بود که حق بازگو کردنشان را نداشت و چون میخواست به نحوی آنها را بیان کند، قالب رمان را برگزید. از جمله در گلدفینگر[۶] فلمینگ روایتگر کوشش مردی است که میخواهد طلاهای خزانۀ فورت ناکسِ[۷] آمریکا را سرقت کند و این در واقع طرح نقشهای بود که بیاسآی در سال ۱۹۴۱م از طریق آن میخواست به طلاهای بانک فرانسه دستبرد بزند. فلمینگ در ۱۹۵۲م در ویلای تابستانی خود در جاماییکا شروع به نوشتن کازینو رویال[۸]، نخستین داستان باند، کرد و متعاقب آن دوازده کتاب دیگر هم دربارۀ این شخصیت نوشت. پس از مرگ فلمینگ در سال ۱۹۶۴م، رمانهای جیمز باند توسط اشخاص دیگری نوشته شد.
سینما
مقارن این دوره (اواخر دههٔ ۱۹۵۰ و اوایل دهۀ ۱۹۶۰م)، صنعت سینمای انگلستان به ورشکستگی کامل رسیده و در برابر نفوذ سینمای هالیوود تسلیم شده بود. در آن زمان دو حرکت برای اعتلای سینمای انگلستان، البته در سطوحی متفاوت، صورت گرفت: نهضت جوانان خشمگین به لحاظ حفظ اعتبار هنری و تهیۀ مجموعهفیلمهای «باند» به لحاظ تأمین اعتبار مالی. ایدۀ تهیۀ اقتباسهای سینمایی از آثار فلمینگ متعلق به دو تهیهکنندۀ امریکایی و بریتانیایی، آلبرت آر. براکلی[۹] و هاری سالتزمن[۱۰]، بود. برای ایفای نقش باند بازیگران متعددی نامزد بودند: کری گرانت، دیوید نیون (که انتخاب خود فلمینگ بود)، ریچارد برتون، ترور هوارد، پیتر فینچ، جیمز میسون، راجر مور و حتی جیمز استوارت. اما قرعه به نام یک بازیگر گمنام اسکاتلندی افتاد. دلیل اصلی انتخاب شان کانری ویژگیهای فیزیک او بود. حالت بینی، گونهها و چشمهایش به قهرمان آثار فلمینگ شباهتی تام داشت. طرح داستانی در فیلمهای باند واجد اهمیت چندانی نیست. نخستین فیلم باند طرح داستانی فوقالعاده سادهای دارد که بعداً با مختصر تغییراتی به صورت فرمول دائمی این فیلمها درمیآید: باند جهت مبارزه با مرد قدرتمندی که جاهطلبیهایی بزرگ و خطرناکی در سر دارد، وارد عمل میشود. در طول فیلم همچنین سروکلۀ دختری پیدا میشود که به او دل میبازد. در مقابل شخصیتها نقشی تعیینکننده دارند، مثل شخصیت دستیار تنومند و قویهیکل شخصیت خبيث ماجرا که از فیلم دوم، از روسیه با عشق[۱۱]، وارد کار شده و (آرام آرام به تبعیت از فرمول قدیمی آلفرد هیچکاک که هرچه شخصیت منفی فیلمی قویتر باشد آن فیلم موفقتر از کار درمیآید) نقش بیشتری مییابد. یا شخصیتهای همراه باند: «ام[۱۲]»، رئیس باند، مردی سالخورده و مجرب با اخلاق ماکیاولیستی که در واقع هدایتگر اوست؛ «مانیپنی[۱۳]»، منشیِ «ام» با عشق ابدیاش به باند که هیچگاه به جایی نمیرسد؛ و «کیو[۱۴]»، سازندۀ ابزار و ادوات پیچیدهای که باند از آنها استفاده میکند. فیلمهای باند همچنین بدایع ساختاری مثل آواز عنوانبندی و صحنههای پیش از عنوانبندی را به فیلمها افزودند. ترکیب این عوامل «باند» را در دهۀ ۱۹۶۰م بدل به یک پدیدۀ جهانی کرد و تقلیدهای فراوانی از آن حتی در سینمای کشورهایی مثل هند و ایران صورت پذیرفت. در نیمۀ دوم دههٔ ۱۹۶۰م کانری پس از حضور در 5 فیلم آغازینِ باند، اعلام کرد که دیگر هرگز نقش باند را به عهده نخواهد گرفت. بنابراین تهیهکنندگان به ساخت نخستین باند بدون کانری در در خدمت سرویس مخفی ملکه[۱۵] پرداختند. ایفاگر نقش باند، جورج لازنبی[۱۶] بازیگر ناشناس استرالیاییالاصل، باندِ خوبی نبود، چرا که نتوانست از قالب شمایل کانری خارج شود و تصویر تازهای را از باند ارائه بدهد. با اینهمه این فیلم از آثار مهم و تأثیرگذار این مجموعه است. راجر مور برخلاف شان کانری هنگامی پذیرای ایفای نقش باند شد که شخصیت سینمایی مشخصی داشت. تصویر سینمایی او با حضورش در مجموعۀ تلویزیونی سینت[۱۷] (۱۹۶2 - ۱۹۶9م) شکل یافته بود؛ سایمون تمپلار[۱۸] ملقب به سینت و مخلوق لزلی چارتریز[۱۹] شخصیتی اشرافزاده، تیزهوش، ماجراجو و خوشلباس بود. مور شخصیت باند را به این قالب نزدیک و آن را به همین اندازه از قالب مخلوقِ ذهن فلمینگ دور ساخت. تفاوتهای دو باند را از مقایسۀ دو صحنۀ پایانی مشابه فیلمهای گلولۀ آتشین[۲۰] (با بازی کانری) و مونریکر[۲۱] (با بازی مور) میتوان دریافت. در حالی که کانری در مقام یک ابرانسان اختیار صحنه را در دست دارد، مور ترجیح میدهد جزئی از آن باشد. در واقع جیمز باند مور را هجویهای بر جیمز باند کانری میتوان دانست. اگرچه بعد از 70سال پس از اولین حضور کانری در نقش باند، او همچنان محبوبترین بازیگر این شخصیت است. «جیمز باند» بعدی تیموتی دالتون[۲۲] بود که بُعد تازهای به شخصیت باند نیفزود و بیشتر دنبالهروی سبک مور با طنزی کمتر بود. پس از او، پیرس برازنان پیش از ایفای نقش باند نقشهایی شبه جیمز باندی را در مجموعۀ تلویزیونی رمینگتون استیل[۲۳] (که تعهدش به بازی در آن او را از ایفای نقش باند در ۱۹۸۶م بازداشت) و فیلم تلویزیونی نگهبان شب[۲۴]، پذیرا شده بود. باندِ برازنان بیشتر به کانری نزدیک است تا مور، البته با طنزی بیشتر و مسلماً فاقد آن صلابت و گیرایی اجرای کانری از نقش. در ۱۹۸۳م کانری در بازسازی گلولۀ آتشین تحت عنوان دیگر هرگز نگو هرگز[۲۵] برای برادران وارنر و با گروهی غیر از گروه همیشگی فیلمهای باند ظاهر شد. همچنین در ۱۹۶۷م کلمبیا پیکچرز که حقوق رمانِ کازینو رویال را پیش از براکلی و سالتزمن خریداری کرده بود، اقتباسی طنزآمیز از آن در قالب هجویهای از شخصیت باند روی پرده برد. عنوان جیمز باند در این هجویه میراثی خانوادگی بود و بازیگرانی مثل دیوید نیون (در نقش سر جیمز باند[۲۶])، پیتر سلرز (در نقش اولین ترمبل / جیمز باند[۲۷]) و وودی آلن (در نقش جیمی باند / دکتر نوح[۲۸]، خواهرزادۀ سر جیمز باند) ایفاگر جلوههای متفاوتی از این شخصیت بودند. در هزارۀ سوم میلادی، پس از حضور برازنان در روزی دیگر بمیر[۲۹]، ایفای نقش باند به دنیل کریگ[۳۰] سپرده شد.
بدین ترتیب، تاکنون شش نفر نقش جیمز باند را بازی کردهاند: شان کانری، جورج لازنبی، راجر مور، تیموتی دالتون، پیرس برازنان و دانیل کریک. تهیهکنندۀ فیلمهای اصلی باند تا اواخر دهۀ 1980م، براکلی و از 1962 تا 1974م، سالتزمن بود. پس از درگذشت براکلی دختر و پسرخواندهاش، نقش او را در سرپرستی این مجموعه به عهده گرفتند.
فهرست فیلمهای اصلی
نام فیلم | سال ساخت (میلادی) | کارگردان | بازیگر نقش باند |
---|---|---|---|
دکتر نو | 1962 | ترنس یانگ | شان کانری |
از روسیه با عشق | 1963 | ترنس یانگ | شان کانری |
پنجهطلایی | 1964 | گای همیلتون | شان کانری |
گلولۀ آتشین | 1965 | ترنس یانگ | شان کانری |
فقط دو بار زندگی میکنید | 1967 | لوییس گیلبرت | شان کانری |
در خدمت سرویس مخفی ملکه | 1969 | پیتر آر. هانت | جورج لازنبی |
الماسها ابدیاند | 1971 | گای همیلتون | شان کانری |
زندگی کن و بگذار بمیرد | 1973 | گای همیلتون | راجر مور |
مردی با تپانچۀ طلایی | 1974 | گای همیلتون | راجر مور |
جاسوسی که مرا دوست داشت | 1977 | لوئیس گیلبرت | راجر مور |
مونریکر | 1979 | لوئیس گیلبرت | راجر مور |
فقط بهخاطر چشمان تو | 1981 | جان گلن | راجر مور |
اختاپوسی | 1983 | جان گلن | راجر مور |
منظری به یک قتل | 1985 | جان گلن | راجر مور |
روشناییهای زندگی | 1987 | جان گلن | تیموتی دالتون |
جواز قتل | 1989 | جان گلن | تیموتی دالتون |
چشمطلایی | 1995 | مارتین کمبل | پیرس برازنان |
فردا هرگز نمیمیرد | 1997 | راجر اسپاتیسوود | پیرس برازنان |
دنیا کافی نیست | 1999 | مایکل اپتد | پیرس برازنان |
روز دیگر بمیر | 2002 | لی تاماهوری | پیرس برازنان |
کازینو رویال | 2006 | مارتین کمبل | دنیل کریگ |
ذرهای آرامش | 2008 | مارک فورستر | دنیل کریگ |
اسکایفال | 2012 | سام مندس | دنیل کریگ |
اسپکتر | 2015 | سام مندس | دنیل کریگ |
زمانی برای مردن نیست | 2021 | کری فوکوناگا | دنیل کریگ |
- ↑ Secret Intelligence Service
- ↑ Richard Hannay
- ↑ Chauvinisme
- ↑ Ian Lancaster Fleming
- ↑ BSC
- ↑ Goldfinger
- ↑ Fort Knox
- ↑ Casino Royale
- ↑ Albert R. Broccoli
- ↑ Harry Saltzman
- ↑ From Russia with Love
- ↑ M
- ↑ Moneypenny
- ↑ Q
- ↑ On Her Majesty's secret service
- ↑ George Lazenby
- ↑ The Saint
- ↑ Simon Templar
- ↑ Leslie Charteris
- ↑ Thunderball
- ↑ Moonraker
- ↑ Timothy Dalton
- ↑ Remington Steele
- ↑ Night Watch
- ↑ Never Say Never Again
- ↑ Sir James Bond
- ↑ Evelyn Tremble / James Bond
- ↑ Jimmy Bond / Dr. Noah
- ↑ Die Another Day
- ↑ Daniel Craig