هیندمیت، پاول (۱۸۹۵ـ۱۹۶۳): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


هینْدِمیت، پاول (۱۸۹۵ـ۱۹۶۳)(Hindemith, Paul)<br/> [[File:41193000.jpg|thumb|هينْدِميت، پاول]]
هیندِمیت، پاول (۱۸۹۵ـ۱۹۶۳)(Hindemith, Paul)<br/> {{جعبه زندگینامه
 
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = پاول هیندمیت
|عنوان = پاول هیندمیت
|نام =Paul Hindemith  
|نام =Paul Hindemith  
خط ۲۰: خط ۱۸:
|مکتب =
|مکتب =
|سمت =استاد مدرسه عالی موسیقی برلین، استاد دانشگاه ییل
|سمت =استاد مدرسه عالی موسیقی برلین، استاد دانشگاه ییل
از ۱۹۲۷ به تدریس آهنگ‌سازی در مدرسۀ عالی موسیقی برلین مشغول شد
|جوایز و افتخارات =کاردیاک (۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲)؛ ماتیس نقاش (۱۹۳۳ـ۱۹۳۵)
|جوایز و افتخارات =کاردیاک (۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲)؛ ماتیس نقاش (۱۹۳۳ـ۱۹۳۵)
|آثار =
|آثار =
خط ۳۰: خط ۲۹:
|باشگاه =
|باشگاه =
}}
}}
 
[[پرونده:Hindemith, Paul.jpg|بندانگشتی|پاول هیندمیت]]
آهنگ‌ساز و مدرس آلمانی. اپراهای ''کاردیاک<ref>Cardillac</ref>''&nbsp;(۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲) و ''ماتیسِ نقاش<ref>Mathis der Maler/Mathis the Painter</ref>''&nbsp;(۱۹۳۳ـ۱۹۳۵) او از نظر تئاتری هوشمندانه و از نظر سیاسی آگاهانه برشمرده می‌شوند؛ در مقام معلم در برلین (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳)، حامی پیشبرد یک رپرتوآر کاربردی مدرن (گِبراوخس موزیک/موسیقی کاربردی) برای خانه و مدرسه بود. هیندمیت در ۱۹۳۹ به امریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه ییل<ref>Yale University</ref>&nbsp;به تدریس مشغول شد و در ترویج یک زبان نئوکلاسیک سنجیده دربردارندۀ مهارت کنترپوآنیِ خودآشکار اما آوایی مبتنی‌بر واقعیت، چهره‌ای تأثیرگذار برشمرده می‌شد، که نمونه‌های آن نیز در ''لودوس تونالیس<ref>Ludus tonalis</ref>''&nbsp;برای پیانو (۱۹۴۲) و ''دگردیسی‌های سمفونیکِ تِم‌هایی از کارل ماریا فون وِبر<ref>Symphonic Metamorphosis of Themes by Carl Maria von Weber </ref>''&nbsp;(۱۹۴۳) مشهود است. در سال‌های بعد بسیاری از ساخته‌های قبلی خود را برای تطبیق با نظریه‌ای شخصی دربارۀ تونالیته بازنگری کرد. هیندمیت در کودکی تعلیم ویولن گرفت و وارد کنسرواتوار عالی در فرانکفورت شد، و زیرنظر آرنولد مندلسون<ref>Arnold Mendelssohn</ref>&nbsp;و برنهارد زِکلِس<ref>Bernhard Sekles</ref>&nbsp;تحصیل کرد. مدتی بعد نوازندۀ ارکستر اپرای فرانکفورت شد و از ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ سرپرستی آن را برعهده داشت؛ در ۱۹۲۱ همراه با ویولن‌نواز ترک، لیکو آمار<ref>Licco Amar</ref>، یک گروه کوآرتت زهی (کوآرتت آمار ـ هیندمیت) درست کرد و در آن ویولا می‌نواخت. این کوآرتت در ۱۹۲۹ ازهم پاشید و همان سال او نخستین اجرای کنسرتوی ویولای ویلیام والتون<ref>William Walton</ref>&nbsp;را در لندن ارائه کرد. در ۱۹۲۱ آثار او در جشنوارۀ دوناو ـ اِشینگِن<ref>Donaueschingen </ref>&nbsp;و در ۱۹۲۲ در جشنوارۀ انجمن بین‌المللی موسیقی معاصر<ref>International Society for Contemporary Music</ref>&nbsp;در سالزبورگ<ref>Salzburg </ref>، اتریش، به‌اجرا درآمدند. اپراهای تک‌پرده‌ای سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ او موجب برآشفتگی تماشاگران و برخی موسیقی‌دانان شد، و او به‌مثابۀ چهره‌ای سنت‌شکن شهرتی زودهنگام به‌دست آورد. سلسلۀ کامرموزیک (موسیقی مجلسی) او که در ۱۹۲۲ آغاز شد، بر بازسازی ارزش‌های موسیقایی کنسرتوی باروک استوار بود؛ ''کاردیاک'' از فرم‌های نئوکلاسیک استفاده می‌کرد، هرچند داستان آن ‌که ماجرای زرگری است که برای بازپس‌گرفتن ساخته‌های خود مشتریانش را به‌قتل می‌رساند، یادآور توحش آثار اولیۀ هیندمیت برای صحنه است. از ۱۹۲۷ به تدریس آهنگ‌سازی در مدرسۀ عالی موسیقی برلین<ref>Berlin Hochschule für Musik </ref>&nbsp;مشغول شد، و رهبری آثار او را ویلهلم فورت‌وانگلر<ref>Wilhelm Furtwängler</ref>&nbsp;و اوتو کلِمپِرِر<ref>Otto Klemperer</ref>&nbsp;برعهده گرفتند، اما نازی‌ها موسیقی او را به‌منزلۀ هنر منحط مردود دانستند. بدین‌ترتیب اپرای ''ماتیسِ نقاش'' او در ۱۹۳۸ در زوریخ، به روی صحنه رفت؛ در ۱۹۳۴ یک سمفونی سه‌ موومانی از این اپرا را نخستین‌بار فورت‌وانگلر در برلین اجرا کرد که موجب تسریع جدایی موقتِ او از سرکردگان نازی شد. هیندمیت چند سالی پس از ۱۹۳۳ را در آنکارا، در مأموریتی رسمی برای سازماندهی دوبارۀ تحصیل موسیقی در ترکیه گذراند. در ۱۹۴۶ به اروپا بازگشت و چند سال در زمینۀ رهبری ارکستر فعالیت می‌کرد. در آثار ارکستری بزرگ و اخیر خود، کار بازسازی ارزش‌های تونالیته و محدودۀ کلاسیک را دنبال کرد. تصویر یوهان کپلر<ref>Johannes Kepler</ref>&nbsp;ستاره‌شناس در آخرین اپرای او، ''هارمونیِ جهان<ref>Die Harmonie der Welt</ref>''&nbsp;(۱۹۵۷)، شادمانی خود آهنگ‌ساز است از شنیدن صدای گردش سیارات به دور خورشید، که واقعیت‌های موسیقایی خشن‌تر محیط اطراف خود را از یاد برده است.
آهنگ‌ساز و مدرس آلمانی. اپراهای ''کاردیاک<ref>Cardillac</ref>'' (۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲) و ''ماتیسِ نقاش<ref>Mathis der Maler/Mathis the Painter</ref>'' (۱۹۳۳ـ۱۹۳۵) او از نظر تئاتری هوشمندانه و از نظر سیاسی آگاهانه برشمرده می‌شوند؛ در مقام معلم در [[برلین]] (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳)، حامی پیشبرد یک رپرتوآر کاربردی مدرن (گِبراوخس موزیک/موسیقی کاربردی) برای خانه و مدرسه بود. هیندمیت در ۱۹۳۹ به [[امریکا، ایالات متحده|امریکا]] مهاجرت کرد و در [[دانشگاه ییل]]<ref>Yale University</ref> به تدریس مشغول شد و در ترویج یک زبان نئوکلاسیک سنجیده دربردارندۀ مهارت کنترپوآنیِ خودآشکار اما آوایی مبتنی‌بر واقعیت، چهره‌ای تأثیرگذار برشمرده می‌شد، که نمونه‌های آن نیز در ''لودوس تونالیس<ref>Ludus tonalis</ref>'' برای [[پیانو]] (۱۹۴۲) و ''دگردیسی‌های سمفونیکِ تِم‌هایی از'' [[وبر، کارل ماریا (۱۷۸۶ـ۱۸۲۶)|کارل ماریا فون وِبر]]''<ref>Symphonic Metamorphosis of Themes by Carl Maria von Weber </ref>'' (۱۹۴۳) مشهود است. در سال‌های بعد بسیاری از ساخته‌های قبلی خود را برای تطبیق با نظریه‌ای شخصی دربارۀ تونالیته بازنگری کرد. هیندمیت در کودکی تعلیم ویولن گرفت و وارد کنسرواتوار عالی در [[فرانکفورت (آلمان)|فرانکفورت]] شد، و زیرنظر آرنولد مندلسون<ref>Arnold Mendelssohn</ref> و برنهارد زِکلِس<ref>Bernhard Sekles</ref> تحصیل کرد. مدتی بعد نوازندۀ ارکستر اپرای فرانکفورت شد و از ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ سرپرستی آن را برعهده داشت؛ در ۱۹۲۱ همراه با [[ویولن|ویولن‌]]<nowiki/>نواز ترک، لیکو آمار<ref>Licco Amar</ref>، یک گروه [[کوآرتت زهی]] (کوآرتت آمار ـ هیندمیت) درست کرد و در آن [[ویولا]] می‌نواخت. این کوآرتت در ۱۹۲۹ ازهم پاشید و همان سال او نخستین اجرای کنسرتوی ویولای [[والتون، ویلیام ترنر (۱۹۰۲ـ۱۹۸۳)|ویلیام والتون]]<ref>William Walton</ref> را در [[لندن (انگلستان)|لندن]] ارائه کرد. در ۱۹۲۱ آثار او در جشنوارۀ دوناو ـ اِشینگِن<ref>Donaueschingen </ref> و در ۱۹۲۲ در جشنوارۀ انجمن بین‌المللی موسیقی معاصر<ref>International Society for Contemporary Music</ref> در [[سالزبورگ، شهر|سالزبورگ]]<ref>Salzburg </ref>، [[اتریش]]، به‌اجرا درآمدند. اپراهای تک‌پرده‌ای سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ او موجب برآشفتگی تماشاگران و برخی موسیقی‌دانان شد، و او به‌مثابۀ چهره‌ای سنت‌شکن شهرتی زودهنگام به‌دست آورد. سلسلۀ کامرموزیک (موسیقی مجلسی) او که در ۱۹۲۲ آغاز شد، بر بازسازی ارزش‌های موسیقایی کنسرتوی باروک استوار بود؛ ''کاردیاک'' از فرم‌های نئوکلاسیک استفاده می‌کرد، هرچند داستان آن ‌که ماجرای زرگری است که برای بازپس‌گرفتن ساخته‌های خود مشتریانش را به‌قتل می‌رساند، یادآور توحش آثار اولیۀ هیندمیت برای صحنه است. از ۱۹۲۷ به تدریس آهنگ‌سازی در مدرسۀ عالی موسیقی برلین<ref>Berlin Hochschule für Musik </ref> مشغول شد، و رهبری آثار او را [[فورت وانگلر، ویلهلم (۱۸۸۶ـ۱۹۵۴)|ویلهلم فورت‌وانگلر]]<ref>Wilhelm Furtwängler</ref> و [[کلمپرر، اوتو (۱۸۸۵ـ۱۹۷۳)|اوتو کلِمپِرِر]]<ref>Otto Klemperer</ref> برعهده گرفتند، اما نازی‌ها موسیقی او را به‌منزلۀ هنر منحط مردود دانستند. بدین‌ترتیب اپرای ''ماتیسِ نقاش'' او در ۱۹۳۸ در [[زوریخ، شهر|زوریخ]]، به روی صحنه رفت؛ در ۱۹۳۴ یک سمفونی سه‌ موومانی از این اپرا را نخستین‌بار فورت‌وانگلر در برلین اجرا کرد که موجب تسریع جدایی موقتِ او از سرکردگان نازی شد. هیندمیت چند سالی پس از ۱۹۳۳ را در [[آنکارا]]، در مأموریتی رسمی برای سازماندهی دوبارۀ تحصیل موسیقی در [[ترکیه]] گذراند. در ۱۹۴۶ به اروپا بازگشت و چند سال در زمینۀ رهبری ارکستر فعالیت می‌کرد. در آثار ارکستری بزرگ و اخیر خود، کار بازسازی ارزش‌های تونالیته و محدودۀ کلاسیک را دنبال کرد. تصویر [[کپلر، یوهان (۱۵۷۱ـ۱۶۳۰)|یوهان کپلر]]<ref>Johannes Kepler</ref> ستاره‌شناس در آخرین اپرای او، ''هارمونیِ جهان<ref>Die Harmonie der Welt</ref>'' (۱۹۵۷)، شادمانی خود آهنگ‌ساز است از شنیدن صدای گردش سیارات به دور خورشید، که واقعیت‌های موسیقایی خشن‌تر محیط اطراف خود را از یاد برده است.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۵۶

هیندِمیت، پاول (۱۸۹۵ـ۱۹۶۳)(Hindemith, Paul)

پاول هیندمیت
Paul Hindemith
زادروز ۱۸۹۵م
درگذشت ۱۹۶۳م
محل زندگی امریکا
ملیت آلمانی
تحصیلات و محل تحصیل تحصیل در کنسرواتوار عالی در فرانکفورت
شغل و تخصص اصلی آهنگ ساز و مدرس
خویشاوندان سرشناس موسیقی
جوایز و افتخارات کاردیاک (۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲)؛ ماتیس نقاش (۱۹۳۳ـ۱۹۳۵)
پاول هیندمیت

آهنگ‌ساز و مدرس آلمانی. اپراهای کاردیاک[۱] (۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲) و ماتیسِ نقاش[۲] (۱۹۳۳ـ۱۹۳۵) او از نظر تئاتری هوشمندانه و از نظر سیاسی آگاهانه برشمرده می‌شوند؛ در مقام معلم در برلین (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳)، حامی پیشبرد یک رپرتوآر کاربردی مدرن (گِبراوخس موزیک/موسیقی کاربردی) برای خانه و مدرسه بود. هیندمیت در ۱۹۳۹ به امریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه ییل[۳] به تدریس مشغول شد و در ترویج یک زبان نئوکلاسیک سنجیده دربردارندۀ مهارت کنترپوآنیِ خودآشکار اما آوایی مبتنی‌بر واقعیت، چهره‌ای تأثیرگذار برشمرده می‌شد، که نمونه‌های آن نیز در لودوس تونالیس[۴] برای پیانو (۱۹۴۲) و دگردیسی‌های سمفونیکِ تِم‌هایی از کارل ماریا فون وِبر[۵] (۱۹۴۳) مشهود است. در سال‌های بعد بسیاری از ساخته‌های قبلی خود را برای تطبیق با نظریه‌ای شخصی دربارۀ تونالیته بازنگری کرد. هیندمیت در کودکی تعلیم ویولن گرفت و وارد کنسرواتوار عالی در فرانکفورت شد، و زیرنظر آرنولد مندلسون[۶] و برنهارد زِکلِس[۷] تحصیل کرد. مدتی بعد نوازندۀ ارکستر اپرای فرانکفورت شد و از ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ سرپرستی آن را برعهده داشت؛ در ۱۹۲۱ همراه با ویولن‌نواز ترک، لیکو آمار[۸]، یک گروه کوآرتت زهی (کوآرتت آمار ـ هیندمیت) درست کرد و در آن ویولا می‌نواخت. این کوآرتت در ۱۹۲۹ ازهم پاشید و همان سال او نخستین اجرای کنسرتوی ویولای ویلیام والتون[۹] را در لندن ارائه کرد. در ۱۹۲۱ آثار او در جشنوارۀ دوناو ـ اِشینگِن[۱۰] و در ۱۹۲۲ در جشنوارۀ انجمن بین‌المللی موسیقی معاصر[۱۱] در سالزبورگ[۱۲]، اتریش، به‌اجرا درآمدند. اپراهای تک‌پرده‌ای سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ او موجب برآشفتگی تماشاگران و برخی موسیقی‌دانان شد، و او به‌مثابۀ چهره‌ای سنت‌شکن شهرتی زودهنگام به‌دست آورد. سلسلۀ کامرموزیک (موسیقی مجلسی) او که در ۱۹۲۲ آغاز شد، بر بازسازی ارزش‌های موسیقایی کنسرتوی باروک استوار بود؛ کاردیاک از فرم‌های نئوکلاسیک استفاده می‌کرد، هرچند داستان آن ‌که ماجرای زرگری است که برای بازپس‌گرفتن ساخته‌های خود مشتریانش را به‌قتل می‌رساند، یادآور توحش آثار اولیۀ هیندمیت برای صحنه است. از ۱۹۲۷ به تدریس آهنگ‌سازی در مدرسۀ عالی موسیقی برلین[۱۳] مشغول شد، و رهبری آثار او را ویلهلم فورت‌وانگلر[۱۴] و اوتو کلِمپِرِر[۱۵] برعهده گرفتند، اما نازی‌ها موسیقی او را به‌منزلۀ هنر منحط مردود دانستند. بدین‌ترتیب اپرای ماتیسِ نقاش او در ۱۹۳۸ در زوریخ، به روی صحنه رفت؛ در ۱۹۳۴ یک سمفونی سه‌ موومانی از این اپرا را نخستین‌بار فورت‌وانگلر در برلین اجرا کرد که موجب تسریع جدایی موقتِ او از سرکردگان نازی شد. هیندمیت چند سالی پس از ۱۹۳۳ را در آنکارا، در مأموریتی رسمی برای سازماندهی دوبارۀ تحصیل موسیقی در ترکیه گذراند. در ۱۹۴۶ به اروپا بازگشت و چند سال در زمینۀ رهبری ارکستر فعالیت می‌کرد. در آثار ارکستری بزرگ و اخیر خود، کار بازسازی ارزش‌های تونالیته و محدودۀ کلاسیک را دنبال کرد. تصویر یوهان کپلر[۱۶] ستاره‌شناس در آخرین اپرای او، هارمونیِ جهان[۱۷] (۱۹۵۷)، شادمانی خود آهنگ‌ساز است از شنیدن صدای گردش سیارات به دور خورشید، که واقعیت‌های موسیقایی خشن‌تر محیط اطراف خود را از یاد برده است.

 


  1. Cardillac
  2. Mathis der Maler/Mathis the Painter
  3. Yale University
  4. Ludus tonalis
  5. Symphonic Metamorphosis of Themes by Carl Maria von Weber
  6. Arnold Mendelssohn
  7. Bernhard Sekles
  8. Licco Amar
  9. William Walton
  10. Donaueschingen
  11. International Society for Contemporary Music
  12. Salzburg
  13. Berlin Hochschule für Musik
  14. Wilhelm Furtwängler
  15. Otto Klemperer
  16. Johannes Kepler
  17. Die Harmonie der Welt