Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران رابط کاربری، moderation، Moderators، پنهانگران، مدیران، userexport، سرویراستار
۴۷٬۲۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:2042158120.jpg|جایگزین=مصرعی از غزل به خط خوش|بندانگشتی|مصرعی از غزل به خط خوش]] | [[پرونده:2042158120.jpg|جایگزین=مصرعی از غزل به خط خوش|بندانگشتی|مصرعی از غزل به خط خوش]] | ||
کلمات آغازینِ سومین غزل دیوان [[شمس الدین محمد | کلمات آغازینِ سومین غزل دیوان [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]] در همهی نسخههای چاپی، ''با مطلع اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را/ به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را''. این غزل در نسخهی تصحیح [[محمد قزوینی|علامه قزوینی]]، [[غنی، قاسم (سبزوار ۱۲۷۲ـ امریکا ۱۳۳۱ش)|غنی]] مشتمل بر 9بیت و در بحر [[هزج]] مثمن سالم (بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن) سروده شده است. | ||
این غزل در وهلهی نخست ناظر بر چند مساله است؛ اول از همه با ترکیب «ترک شیرازی» اشاره به حضور گروهی از ترکانِ نواحی ترکستان و [[آسیای میانه]] در ایران و شیراز دارد. در اینجا گویا ترک شیرازی منظور عدهای از همراهان هلاکوخانند که در شیراز مقیم شده و در کنار مردمان دیگر به زندگی عادی میپرداختهاند. البته که از چندسده پیش از حافظ ترکها نخست به عنوان سپاهی به خدمت امیران و شاهان حکومتهای [[سامانیان|سامانی]] و [[صفاریان|صفاری]] درآمده و در دورهی بعد، با به دست گرفتن مناصب بالای سپاهی، خود موفق به تشکیل چند حکومت مقتدر (از جمله غزنویان و سلاجقه و خوارزمشاهیان) شدند. در خصوص هردو شکل حضور ترکان در ایران و شیراز (زیست مسالمتآمیز به عنوان شهروند یا نیروی غالب و حاکم) کلماتی دیگر از غزل دلالت بر آن ماجراها دارد. اگرچه در میان شارحانی چون [[سودی بوسنوی، احمد (سارایوو ۹۳۰ـ استانبول ۱۰۰۶ق)|سودی]]، [[حسینعلی هروی]]، [[خرمشاهی، بهاءالدین (قزوین ۱۳۲۴ـ )|خرمشاهی]] و [[خلیل خطیب رهبر]] در تعبیر کدام صبغهاش اخلافاتی هست. دیگر این که حافظ نام چند شهر و مکان، از شهرهای ترک آسیای مرکزی ([[سمرقند]] و [[بخارا]]) و خود شیراز تا محلات شیراز (رکنآباد و مصلی) را در شعر گنجانده است. و همچنین در ابیات میانی غزل تلمیحی به ماجرای یوسف و [[زلیخا]] با نگاهی به روایت قرآن شده است. | این غزل در وهلهی نخست ناظر بر چند مساله است؛ اول از همه با ترکیب «ترک شیرازی» اشاره به حضور گروهی از ترکانِ نواحی ترکستان و [[آسیای میانه]] در ایران و شیراز دارد. در اینجا گویا ترک شیرازی منظور عدهای از همراهان هلاکوخانند که در شیراز مقیم شده و در کنار مردمان دیگر به زندگی عادی میپرداختهاند. البته که از چندسده پیش از حافظ ترکها نخست به عنوان سپاهی به خدمت امیران و شاهان حکومتهای [[سامانیان|سامانی]] و [[صفاریان|صفاری]] درآمده و در دورهی بعد، با به دست گرفتن مناصب بالای سپاهی، خود موفق به تشکیل چند حکومت مقتدر (از جمله غزنویان و سلاجقه و خوارزمشاهیان) شدند. در خصوص هردو شکل حضور ترکان در ایران و شیراز (زیست مسالمتآمیز به عنوان شهروند یا نیروی غالب و حاکم) کلماتی دیگر از غزل دلالت بر آن ماجراها دارد. اگرچه در میان شارحانی چون [[سودی بوسنوی، احمد (سارایوو ۹۳۰ـ استانبول ۱۰۰۶ق)|سودی]]، [[حسینعلی هروی]]، [[خرمشاهی، بهاءالدین (قزوین ۱۳۲۴ـ )|خرمشاهی]] و [[خلیل خطیب رهبر]] در تعبیر کدام صبغهاش اخلافاتی هست. دیگر این که حافظ نام چند شهر و مکان، از شهرهای ترک آسیای مرکزی ([[سمرقند]] و [[بخارا]]) و خود شیراز تا محلات شیراز (رکنآباد و مصلی) را در شعر گنجانده است. و همچنین در ابیات میانی غزل تلمیحی به ماجرای یوسف و [[زلیخا]] با نگاهی به روایت قرآن شده است. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ | غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ | ||
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را | که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را<br /> | ||
---- | |||
---- | |||
[[رده:ادبیات فارسی]] | [[رده:ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:ادبیات قدیم - آثار]] | [[رده:ادبیات قدیم - آثار]] | ||
<references /> | <references /> | ||
ویرایش