رنسانس و باروک (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042165843.jpg|جایگزین=روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب|بندانگشتی|روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب]]
[[پرونده:2042165843.jpg|جایگزین=روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب|بندانگشتی|روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب|383x383پیکسل]]
(عنوان کامل: ''رنسانس و باروک؛ تحقیق دربارۀ ماهیت و پیدایش باروک در ایتالیا''<ref>''Renaissance und Barock: eine Untersuchung über Wesen und Entstehung des Barockstils in Italien''</ref>) عنوان پژوهشی در تاریخ هنر از [[هاینریش ولفلین]]، مورخ بزرگ هنر، به زبان آلمانی. نخستین بار به سال ۱۸۸۸ در مونیخ انتشار یافت، و در آن تحول فکری شاگرد بزرگ [[یاکوب بورکهارت (۱۸۱۸ـ۱۸۹۷)|یاکوب بورکهارت]] به نقطۀ کمال خود می‌رسد. کتاب با الهام از اقامتی در رم و همچنین از ''تاریخ رنسانسِ''<ref>''Geschichte der Renaissance''</ref> (۱۸۶۷) این منتقدِ اهل [[بال]] سوییس، به تعریف جوهر سبک [[باروک]] می‌پردازد که آن را موازی با هنر قرن شانزدهم و دارای ارزشی تقریباً معادل آن می‌داند. با این‌همه، نه کاملاً معادل آن، زيرا ولفلين ملاحظات بورکهارت را در مورد هنر قرن هجدهم قبول دارد؛ ملاحظاتی که جزئی از مفاهیم هر انسان فرهیخته‌ای تا پایان قرن نوزدهم است، هرچند تجدید نظر در محکوم کردن «[[روشنگری|عصر روشنگری]]» را به ولفلين مدیونيم.  
(عنوان کامل: ''رنسانس و باروک؛ تحقیق دربارۀ ماهیت و پیدایش باروک در ایتالیا''<ref>''Renaissance und Barock: eine Untersuchung über Wesen und Entstehung des Barockstils in Italien''</ref>) عنوان پژوهشی در تاریخ هنر از [[هاینریش ولفلین]]، مورخ بزرگ هنر، به زبان آلمانی. نخستین بار به سال ۱۸۸۸ در مونیخ انتشار یافت، و در آن تحول فکری شاگرد بزرگ [[یاکوب بورکهارت (۱۸۱۸ـ۱۸۹۷)|یاکوب بورکهارت]] به نقطۀ کمال خود می‌رسد. کتاب با الهام از اقامتی در رم و همچنین از ''تاریخ رنسانسِ''<ref>''Geschichte der Renaissance''</ref> (۱۸۶۷) این منتقدِ اهل [[بال]] سوییس، به تعریف جوهر سبک [[باروک]] می‌پردازد که آن را موازی با هنر قرن شانزدهم و دارای ارزشی تقریباً معادل آن می‌داند. با این‌همه، نه کاملاً معادل آن، زيرا ولفلين ملاحظات بورکهارت را در مورد هنر قرن هجدهم قبول دارد؛ ملاحظاتی که جزئی از مفاهیم هر انسان فرهیخته‌ای تا پایان قرن نوزدهم است، هرچند تجدید نظر در محکوم کردن «[[روشنگری|عصر روشنگری]]» را به ولفلين مدیونيم. این کتاب تأثیر به‌سزایی در تاریخ‌نگاری هنرها برجای نهاده است.
'''گزارش محتوا'''
 
ولفلين، پس از مقدمۀ کوتاهی که او در آن قصد خود را دایر بر تأسیس نوعی تاریخ هنر، نه تاریخ هنرمندان، بر اساس تمییز بسیار معروف از زمان [[وینکلمان، یوهان یواخیم (۱۷۱۷ـ۱۷۶۸)|وینکلمان]] به بعد، به روشنی بیان می‌کند، و پس از ارائۀ خلاصه‌ای از کتابشناسی ناچیزی از کتاب‌های معاصر دربارۀ این مسأله، کتاب خود را به سه بخش تقسیم می‌کند. در بخش اول، نظرگیر بودن، شکوه، سترگی تنومند و نیز حرکت را، که به نوعی همۀ آنها را خلاصه می‌کند، صفات خاص هنر باروک برمی‌شمرد. معماری باروک در نظر او هنر صیرورت و تنش بی‌آرام و پیروزی حرکت است که مخصوصاً در ساختمان کلیساها شادی نامحدود و نامتناهی ایجاد می‌کند: این نتیجه‌گیری‌ها بی‌ارتباط با هنر [[واگنر، اوتو (۱۸۴۱ـ۱۹۱۸)|واگنر]] و رویکرد دیونوسوسی<ref>Dionysian</ref> [[نیچه، فریدریش ویلهلم (۱۸۴۴ـ۱۹۰۰)|نیچه]] نیست. 
 
در بخش دوم، به کشف علل تغییر [[رنسانس، معماری|سبک رنسانسی]] به سبک باروک می‌پردازد. ظهور این حس جدیدِ امر جسمانی و این شیوۀ جدیدِ فیزیکی بودن و احساس کردن که حاکی از تأثیر مسلم شهود است، خالی از نوعی حیرت و دودلی نیست. ولفلين با جد و جهد تمام مفهومی روحانی می‌سازد که نه با موقعیت تاریخی معین، بلکه با احساس توصیف‌ناپذیری که سرچشمۀ هر شکل هنری است مطابقت دارد. 
 
در بخش سوم، تحول سبک در چهارچوب هریک از اشکال ساختمانی، از جهت انتزاعی بررسی شده است؛ از قبیل طرح، نما، ستون، ستون چهارگوش، دیواره، و بالاخره كاخ، ويلا، باغ، چشمه. این مجموعه قواعد هنر معماری، به یمن سلسله ملاحظاتی نامنتظر، حالتی زنده یافته است: تحلیل بناهای بزرگ، قضاوت استثنایی منتقد و قدرت نافذ او را در خواندن متون تصویری به روشنی نشان می‌دهد. 
----
----



نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۰

روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب
روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب

(عنوان کامل: رنسانس و باروک؛ تحقیق دربارۀ ماهیت و پیدایش باروک در ایتالیا[۱]) عنوان پژوهشی در تاریخ هنر از هاینریش ولفلین، مورخ بزرگ هنر، به زبان آلمانی. نخستین بار به سال ۱۸۸۸ در مونیخ انتشار یافت، و در آن تحول فکری شاگرد بزرگ یاکوب بورکهارت به نقطۀ کمال خود می‌رسد. کتاب با الهام از اقامتی در رم و همچنین از تاریخ رنسانسِ[۲] (۱۸۶۷) این منتقدِ اهل بال سوییس، به تعریف جوهر سبک باروک می‌پردازد که آن را موازی با هنر قرن شانزدهم و دارای ارزشی تقریباً معادل آن می‌داند. با این‌همه، نه کاملاً معادل آن، زيرا ولفلين ملاحظات بورکهارت را در مورد هنر قرن هجدهم قبول دارد؛ ملاحظاتی که جزئی از مفاهیم هر انسان فرهیخته‌ای تا پایان قرن نوزدهم است، هرچند تجدید نظر در محکوم کردن «عصر روشنگری» را به ولفلين مدیونيم. این کتاب تأثیر به‌سزایی در تاریخ‌نگاری هنرها برجای نهاده است.

گزارش محتوا

ولفلين، پس از مقدمۀ کوتاهی که او در آن قصد خود را دایر بر تأسیس نوعی تاریخ هنر، نه تاریخ هنرمندان، بر اساس تمییز بسیار معروف از زمان وینکلمان به بعد، به روشنی بیان می‌کند، و پس از ارائۀ خلاصه‌ای از کتابشناسی ناچیزی از کتاب‌های معاصر دربارۀ این مسأله، کتاب خود را به سه بخش تقسیم می‌کند. در بخش اول، نظرگیر بودن، شکوه، سترگی تنومند و نیز حرکت را، که به نوعی همۀ آنها را خلاصه می‌کند، صفات خاص هنر باروک برمی‌شمرد. معماری باروک در نظر او هنر صیرورت و تنش بی‌آرام و پیروزی حرکت است که مخصوصاً در ساختمان کلیساها شادی نامحدود و نامتناهی ایجاد می‌کند: این نتیجه‌گیری‌ها بی‌ارتباط با هنر واگنر و رویکرد دیونوسوسی[۳] نیچه نیست.

در بخش دوم، به کشف علل تغییر سبک رنسانسی به سبک باروک می‌پردازد. ظهور این حس جدیدِ امر جسمانی و این شیوۀ جدیدِ فیزیکی بودن و احساس کردن که حاکی از تأثیر مسلم شهود است، خالی از نوعی حیرت و دودلی نیست. ولفلين با جد و جهد تمام مفهومی روحانی می‌سازد که نه با موقعیت تاریخی معین، بلکه با احساس توصیف‌ناپذیری که سرچشمۀ هر شکل هنری است مطابقت دارد.

در بخش سوم، تحول سبک در چهارچوب هریک از اشکال ساختمانی، از جهت انتزاعی بررسی شده است؛ از قبیل طرح، نما، ستون، ستون چهارگوش، دیواره، و بالاخره كاخ، ويلا، باغ، چشمه. این مجموعه قواعد هنر معماری، به یمن سلسله ملاحظاتی نامنتظر، حالتی زنده یافته است: تحلیل بناهای بزرگ، قضاوت استثنایی منتقد و قدرت نافذ او را در خواندن متون تصویری به روشنی نشان می‌دهد.




  1. Renaissance und Barock: eine Untersuchung über Wesen und Entstehung des Barockstils in Italien
  2. Geschichte der Renaissance
  3. Dionysian