لنا اولین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
(نام کامل: لنا ماریا یونا اولین<ref>Lena Maria Jonna Olin</ref>) بازیگر سوئدی. پدر و مادرش بازیگر بودند، اما خودش در ابتدا علاقهای به بازیگری نداشت. پدرش استیگ اولین<ref>''<bdi>Stig Olin</bdi>''</ref> بازیگر نقشهای اصلی در سینمای سوئدِ دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰م، در تعدادی از فیلمهای اینگمار برگمان جلوی دوربین رفته و خود نیز چند فیلم طی دهۀ ۱۹۵۰م، کارگردانی کرده است. لنا پس از پایان دورۀ دبیرستان مدتی در یک بیمارستان کار میکرد و آموزگار بود. به تشویق [[برگمان، اینگمار (۱۹۱۸ـ۲۰۰۷)|اینگمار برگمان]] فیلم ساز نامدار سوئدی و دوست خانوادگیشان وارد یک مدرسۀ تئاتر شد. خیلی زود به تئاتر سلطنتی دراماتیک<ref>Royal Dramatic Theatre</ref> در استکهلم راه پیدا کرد و مورد توجه قرار گرفت. از نیمۀ دوم دهۀ ۱۹۷۰م با ایفای نقش کوتاهی در فیلمی از برگمان (''چهره به چهره''<ref>''Face to Face''</ref>)، در فیلمهای سوئدی بازی میکرد. به دنبال ایفای نقش در ''سبکی تحملناپذیر هستی''<ref>''The Unbearable Lightness of Being''</ref> (1988م)، در سطح بینالمللی به شهرت رسید و به آمریکا رفت. برای ''دشمنان، یک داستان عاشقانه''<ref>''Enemies, A Love Story''</ref> (1989م) نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش دوم بود. همسر نخستش اوریان رامبری<ref>Örjan Ramberg</ref> بازیگر است و همسر دومش لاسه هالستروم<ref>Lasse Hallström</ref> (از ۱۹۹۴م)، کارگردان. | (نام کامل: لنا ماریا یونا اولین<ref>Lena Maria Jonna Olin</ref>) بازیگر سوئدی. پدر و مادرش بازیگر بودند، اما خودش در ابتدا علاقهای به بازیگری نداشت. پدرش استیگ اولین<ref>''<bdi>Stig Olin</bdi>''</ref> بازیگر نقشهای اصلی در سینمای سوئدِ دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰م، در تعدادی از فیلمهای اینگمار برگمان جلوی دوربین رفته و خود نیز چند فیلم طی دهۀ ۱۹۵۰م، کارگردانی کرده است. لنا پس از پایان دورۀ دبیرستان مدتی در یک بیمارستان کار میکرد و آموزگار بود. به تشویق [[برگمان، اینگمار (۱۹۱۸ـ۲۰۰۷)|اینگمار برگمان]] فیلم ساز نامدار سوئدی و دوست خانوادگیشان وارد یک مدرسۀ تئاتر شد. خیلی زود به تئاتر سلطنتی دراماتیک<ref>Royal Dramatic Theatre</ref> در استکهلم راه پیدا کرد و مورد توجه قرار گرفت. از نیمۀ دوم دهۀ ۱۹۷۰م با ایفای نقش کوتاهی در فیلمی از برگمان (''چهره به چهره''<ref>''Face to Face''</ref>)، در فیلمهای سوئدی بازی میکرد. به دنبال ایفای نقش در ''سبکی تحملناپذیر هستی''<ref>''The Unbearable Lightness of Being''</ref> (1988م)، در سطح بینالمللی به شهرت رسید و به آمریکا رفت. برای ''دشمنان، یک داستان عاشقانه''<ref>''Enemies, A Love Story''</ref> (1989م) نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش دوم بود. همسر نخستش اوریان رامبری<ref>Örjan Ramberg</ref> بازیگر است و همسر دومش لاسه هالستروم<ref>Lasse Hallström</ref> (از ۱۹۹۴م)، کارگردان. | ||
اولین مثل [[گاربو، گرتا (۱۹۰۵ـ۱۹۹۰)|گرتا گاربو]] و [[برگمان، اینگرید (۱۹۱۵ـ۱۹۸۲)|اینگرید برگمان]] محصول موفق و درخشان دیگری از سوئد بود که در هالیوودِ دهۀ ۱۹۸۰م محبوب شد. در واقع او با چهرۀ ملیح و مرموزش مناسبترین انتخاب برای ایفای نقش زنِ هنرمندِ مستقل و اسرارآمیزِ نسخۀ سینمایی [[بار هستی]] (رمان معروف [[کوندرا، میلان (۱۹۲۹)|میلان کوندرا]]) بود؛ ضمن این که ویژگیهای یک زن برگمانی را نیز دارا بود و به همین دلیل یکبار در ''فانی و الکساندر''<ref>''Fanny och Alexander''</ref> (1982م) و بار دیگر در نقش «آنا<ref>Anna</ref>» در فیلم ''پس از تمرین''<ref>''After the Rehearsal''</ref> (1984م) برگمان ظاهر شد. | اولین مثل [[گاربو، گرتا (۱۹۰۵ـ۱۹۹۰)|گرتا گاربو]] و [[برگمان، اینگرید (۱۹۱۵ـ۱۹۸۲)|اینگرید برگمان]] محصول موفق و درخشان دیگری از سوئد بود که در هالیوودِ دهۀ ۱۹۸۰م محبوب شد. در واقع او با چهرۀ ملیح و مرموزش مناسبترین انتخاب برای ایفای نقش زنِ هنرمندِ مستقل و اسرارآمیزِ نسخۀ سینمایی [[بار هستی]] (رمان معروف [[کوندرا، میلان (۱۹۲۹)|میلان کوندرا]]) بود؛ ضمن این که ویژگیهای یک زن برگمانی را نیز دارا بود و به همین دلیل یکبار در ''فانی و الکساندر''<ref>''Fanny och Alexander''</ref> (1982م) و بار دیگر در نقش «آنا<ref>Anna</ref>» در فیلم ''پس از تمرین''<ref>''After the Rehearsal''</ref> (1984م) برگمان ظاهر شد. اوج کار اولین در ۱۹۸۹م با فیلم ''دشمنان، یک داستان عاشقانه'' بود. در این فیلم او توانست نقش «ماشا<ref>Masha</ref>»، یکی از بازماندگان اردوگاههای مرگ نازیها، را با قدرت هرچه تمامتر بازی کند. در ۱۹۹۰م در ''هاوانا''<ref>''Havana''</ref> کنار [[ردفورد، رابرت (۱۹۳۶)|رابرت ردفورد]] بازی کرد. اما فیلم چندان موفق نبود. در ۱۹۹۴م، یکی از بهترین شهرآشوبهای تاریخ سینما را کنار [[اولدمن، گری (۱۹۵۸)|گری اولدمن]] در نوآرِ مدرنِ ''از رومئو خون میرود''<ref>''Romeo Is Bleeding''</ref> به تصویر کشید. خشونت و بیرحمی، ملاحت و اغواگری و شیطانصفتی اولین در این فیلم از مثالزدنیترین نمونههای دهۀ ۱۹۹۰م به شمار میرود. | ||
---- | ---- | ||
نسخهٔ ۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۲
لنا اولین (استکهلم 22 مارس 1955م - ) Lena Olin
(نام کامل: لنا ماریا یونا اولین[۱]) بازیگر سوئدی. پدر و مادرش بازیگر بودند، اما خودش در ابتدا علاقهای به بازیگری نداشت. پدرش استیگ اولین[۲] بازیگر نقشهای اصلی در سینمای سوئدِ دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰م، در تعدادی از فیلمهای اینگمار برگمان جلوی دوربین رفته و خود نیز چند فیلم طی دهۀ ۱۹۵۰م، کارگردانی کرده است. لنا پس از پایان دورۀ دبیرستان مدتی در یک بیمارستان کار میکرد و آموزگار بود. به تشویق اینگمار برگمان فیلم ساز نامدار سوئدی و دوست خانوادگیشان وارد یک مدرسۀ تئاتر شد. خیلی زود به تئاتر سلطنتی دراماتیک[۳] در استکهلم راه پیدا کرد و مورد توجه قرار گرفت. از نیمۀ دوم دهۀ ۱۹۷۰م با ایفای نقش کوتاهی در فیلمی از برگمان (چهره به چهره[۴])، در فیلمهای سوئدی بازی میکرد. به دنبال ایفای نقش در سبکی تحملناپذیر هستی[۵] (1988م)، در سطح بینالمللی به شهرت رسید و به آمریکا رفت. برای دشمنان، یک داستان عاشقانه[۶] (1989م) نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش دوم بود. همسر نخستش اوریان رامبری[۷] بازیگر است و همسر دومش لاسه هالستروم[۸] (از ۱۹۹۴م)، کارگردان.
اولین مثل گرتا گاربو و اینگرید برگمان محصول موفق و درخشان دیگری از سوئد بود که در هالیوودِ دهۀ ۱۹۸۰م محبوب شد. در واقع او با چهرۀ ملیح و مرموزش مناسبترین انتخاب برای ایفای نقش زنِ هنرمندِ مستقل و اسرارآمیزِ نسخۀ سینمایی بار هستی (رمان معروف میلان کوندرا) بود؛ ضمن این که ویژگیهای یک زن برگمانی را نیز دارا بود و به همین دلیل یکبار در فانی و الکساندر[۹] (1982م) و بار دیگر در نقش «آنا[۱۰]» در فیلم پس از تمرین[۱۱] (1984م) برگمان ظاهر شد. اوج کار اولین در ۱۹۸۹م با فیلم دشمنان، یک داستان عاشقانه بود. در این فیلم او توانست نقش «ماشا[۱۲]»، یکی از بازماندگان اردوگاههای مرگ نازیها، را با قدرت هرچه تمامتر بازی کند. در ۱۹۹۰م در هاوانا[۱۳] کنار رابرت ردفورد بازی کرد. اما فیلم چندان موفق نبود. در ۱۹۹۴م، یکی از بهترین شهرآشوبهای تاریخ سینما را کنار گری اولدمن در نوآرِ مدرنِ از رومئو خون میرود[۱۴] به تصویر کشید. خشونت و بیرحمی، ملاحت و اغواگری و شیطانصفتی اولین در این فیلم از مثالزدنیترین نمونههای دهۀ ۱۹۹۰م به شمار میرود.