پرش به محتوا

غزل (ادبیات): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
'''وجه تسمیه و شکل و فرم'''
'''وجه تسمیه و شکل و فرم'''


غزل در لغت به معنی عشق‌بازی و سخن گفتن با زنان است. مولف ''المعجم فی معاییر اشعار العجم'' دربارۀ اصل ریشۀ غزل و آن‌چه مصداق دقیق و فنی آن است چنین می‌گوید: «غزل در اصل لغت، حدیت زنان و صفت عشقبازی با ایشان و تهالک در دوستی ایشان است و مغازلت عشقبازی و ملاعبت است با زنان و گویند رَجُلٌ غَزِلٌ یعنی مردی کی[=که] متشکّل باشد به صورتی کی موافق طبع زنان باشد و میل ایشان بدو بیش‌تر بود به سبب شمایل شیرین و حرکات ظریفانه و سخنان مستعذب و بعضی اهل معنی فرق نهاده‌اند میان نسیب و غزل و گفته‌اند معنی نسیب ذکر شاعر است خَلق و خُلق معشوق را و تصرف احوال عشق ایشان در وی و غزل، دوستی زنان است و میل هوای دل بدیشان و به احوال و اقوال ایشان... و بیش‌تر شعرای مفلق ذکر جمال معشوق و وصف احوال عشق و تصابی را، غزل خوانند و اغزال کی مقدمۀ مدحی یا شرح حالی دیگر باشد آن را نسیب گویند.» [[صفا، ذبیح الله (شهمیرزاد ۱۲۹۰ـ آلمان ۱۳۷۸ش)|ذبیح‌الله صفا]] هم در مقدمۀ بسیار مفصل و جامع «گنج سخن» در تعریفی که از غزل ارائه می‌دهد، بر همین نکته تکیه دارد: «در قصیده وزن تمام ابیات و قافیۀ آن‌ها [با اولین مصرع شعر] یکسان است و موضوع آن می‌تواند وصف یا وعظ یا مدح یا هجو یا موضوعات حماسی و غنایی و امثال آن‌ها باشد؛ ولی غزل و تغزل که از حیث ظاهر مانند قصیده و از حیث شمارۀ ابیات کوچک‌تر از آن است، معمولا به موضوعات غنایی اختصاص دارد؛ خواه عاشقانه باشد و خواه عارفانه.»  
غزل در لغت به معنی عشق‌بازی و سخن گفتن با زنان است. مولف ''المعجم فی معاییر اشعار العجم'' دربارۀ اصل ریشۀ غزل و آن‌چه مصداق دقیق و فنی آن است چنین می‌گوید: «غزل در اصل لغت، حدیت زنان و صفت عشقبازی با ایشان و تهالک در دوستی ایشان است و مغازلت عشقبازی و ملاعبت است با زنان و گویند رَجُلٌ غَزِلٌ یعنی مردی کی[=که] متشکّل باشد به صورتی کی موافق طبع زنان باشد و میل ایشان بدو بیش‌تر بود به سبب شمایل شیرین و حرکات ظریفانه و سخنان مستعذب و بعضی اهل معنی فرق نهاده‌اند میان نسیب و غزل و گفته‌اند معنی نسیب ذکر شاعر است خَلق و خُلق معشوق را و تصرف احوال عشق ایشان در وی و غزل، دوستی زنان است و میل هوای دل بدیشان و به احوال و اقوال ایشان... و بیش‌تر شعرای مفلق ذکر جمال معشوق و وصف احوال عشق و تصابی را، غزل خوانند و اغزال کی مقدمۀ مدحی یا شرح حالی دیگر باشد آن را نسیب گویند.» [[صفا، ذبیح الله|ذبیح‌الله صفا]] هم در مقدمۀ بسیار مفصل و جامع «گنج سخن» در تعریفی که از غزل ارائه می‌دهد، بر همین نکته تکیه دارد: «در قصیده وزن تمام ابیات و قافیۀ آن‌ها [با اولین مصرع شعر] یکسان است و موضوع آن می‌تواند وصف یا وعظ یا مدح یا هجو یا موضوعات حماسی و غنایی و امثال آن‌ها باشد؛ ولی غزل و تغزل که از حیث ظاهر مانند قصیده و از حیث شمارۀ ابیات کوچک‌تر از آن است، معمولا به موضوعات غنایی اختصاص دارد؛ خواه عاشقانه باشد و خواه عارفانه.»  


غزل معمولا بین پنج تا چهارده بیت دارد، در یک وزن و یک قافيه و با مطلع مُصَرَّع. اگرچه شاعرانی نیز از رعایت این قاعده عدول کرده‌اند؛ مثل مولوی که در دیوان کبیر این مرز را بین 3 تا بیش‌تر از 80 بیت گذاشته است. در آخرین بیت غزل، که چون تمام قوالب دیگر به آن مقطع می‌گویند، اغلب شاعر نام شعری یا تخلص خود را ذکر می‌کند. بیتی را که بنای سرودن غزل بر آن نهاده شده و همچنین بهترین بیت غزل را بیت‌الغزل یا شاه‌بیت می‌نامند.
غزل معمولا بین پنج تا چهارده بیت دارد، در یک وزن و یک قافيه و با مطلع مُصَرَّع. اگرچه شاعرانی نیز از رعایت این قاعده عدول کرده‌اند؛ مثل مولوی که در دیوان کبیر این مرز را بین 3 تا بیش‌تر از 80 بیت گذاشته است. در آخرین بیت غزل، که چون تمام قوالب دیگر به آن مقطع می‌گویند، اغلب شاعر نام شعری یا تخلص خود را ذکر می‌کند. بیتی را که بنای سرودن غزل بر آن نهاده شده و همچنین بهترین بیت غزل را بیت‌الغزل یا شاه‌بیت می‌نامند.
۴۶٬۱۸۷

ویرایش