سنگتراش سن پوئن (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
لامارتین از زمان نگارش ژوسلن<ref>''Jocelyn''</ref> (1836) نگاهش را به گسترش ادبیات اجتماعی یا مردمی معطوف کرد. با اشتیاق به خواندن آثار سریالی [[اوژن سو|ژوزف ماری اوژن سو]]<ref>Joseph Marie Eugène Sue</ref> روی آورد و شیوههای پاورقی ماجراجویانه را به خوبی مورد کنکاش قرار داد و آموخت. وی در رمانهایش این شیوهها را با کاربلدی کمالیافته و با اغراقهایی چند به کار میبندد: اصول قالبی و مکررگوییها، ناپیوستگیهای روانشناختی، جلوههای سادۀ رقتانگیز، تعلیق، واژگونی موقعیت، وقایع دور از حقیقت، بیانی اخلاقی. در واقع همۀ رمانهای لامارتین در جریان اقدام به اخلاقیسازی پاورقی برای آموزش تودهها، پس از انقلاب 1848م، نوشته شدهاند و از ویژگیهای دیگر آنهاست: نقش حکایت ماجراجویانۀ نمایشی و جانسوز، دادن درس فضیلت اخلاقی و نشان دادن الگوهای آن به عامۀ مردم. لامارتین در رمانهایش قهرمانانی آرمانگرا ارائه میدهد که در زمینۀ روستایی تحول مییابند و بینوایانی که فقرشان همیشه به دلایلی طبیعی (و مقدر)، و نه هرگز اجتماعی، نسبت داده میشود. در این آثار، طبیعت و تقدیر باعث بدبختی است و قهرمان با قبول رنج ایثار و اخلاص یا تسلیم شدن به مشیت الهی روزنۀ مختصری ایجاد یا پیدا میکند.<br /> | لامارتین از زمان نگارش ژوسلن<ref>''Jocelyn''</ref> (1836) نگاهش را به گسترش ادبیات اجتماعی یا مردمی معطوف کرد. با اشتیاق به خواندن آثار سریالی [[اوژن سو|ژوزف ماری اوژن سو]]<ref>Joseph Marie Eugène Sue</ref> روی آورد و شیوههای پاورقی ماجراجویانه را به خوبی مورد کنکاش قرار داد و آموخت. وی در رمانهایش این شیوهها را با کاربلدی کمالیافته و با اغراقهایی چند به کار میبندد: اصول قالبی و مکررگوییها، ناپیوستگیهای روانشناختی، جلوههای سادۀ رقتانگیز، تعلیق، واژگونی موقعیت، وقایع دور از حقیقت، بیانی اخلاقی. در واقع همۀ رمانهای لامارتین در جریان اقدام به اخلاقیسازی پاورقی برای آموزش تودهها، پس از انقلاب 1848م، نوشته شدهاند و از ویژگیهای دیگر آنهاست: نقش حکایت ماجراجویانۀ نمایشی و جانسوز، دادن درس فضیلت اخلاقی و نشان دادن الگوهای آن به عامۀ مردم. لامارتین در رمانهایش قهرمانانی آرمانگرا ارائه میدهد که در زمینۀ روستایی تحول مییابند و بینوایانی که فقرشان همیشه به دلایلی طبیعی (و مقدر)، و نه هرگز اجتماعی، نسبت داده میشود. در این آثار، طبیعت و تقدیر باعث بدبختی است و قهرمان با قبول رنج ایثار و اخلاص یا تسلیم شدن به مشیت الهی روزنۀ مختصری ایجاد یا پیدا میکند.<br /> | ||
خلاصۀ داستان | خلاصۀ داستان |
نسخهٔ ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۸
عنوان رمانی از آلفونس دو لامارتین، به فرانسوی. نخستین بار در سال 1851م منتشر شده و در اوائل دهۀ 1340ش به قلم باقر قائممقامی به فارسی برگردانده و توسط انتشارات جاویدان چاپ و منتشر شده است. بکر بودن این رمان و دیگر آثار عامهپسند لامارتین در انتخاب شکل حکایت است. اگرچه پیام اخلاقی مندرج در سنگتراش سن پوئن چندان قابل پذیرش و باورکردنی نیست، اما تردید مدام بین نیاز به امید و تن دادن به بدبینی از وجوه امتیاز آن است.
لامارتین از زمان نگارش ژوسلن[۱] (1836) نگاهش را به گسترش ادبیات اجتماعی یا مردمی معطوف کرد. با اشتیاق به خواندن آثار سریالی ژوزف ماری اوژن سو[۲] روی آورد و شیوههای پاورقی ماجراجویانه را به خوبی مورد کنکاش قرار داد و آموخت. وی در رمانهایش این شیوهها را با کاربلدی کمالیافته و با اغراقهایی چند به کار میبندد: اصول قالبی و مکررگوییها، ناپیوستگیهای روانشناختی، جلوههای سادۀ رقتانگیز، تعلیق، واژگونی موقعیت، وقایع دور از حقیقت، بیانی اخلاقی. در واقع همۀ رمانهای لامارتین در جریان اقدام به اخلاقیسازی پاورقی برای آموزش تودهها، پس از انقلاب 1848م، نوشته شدهاند و از ویژگیهای دیگر آنهاست: نقش حکایت ماجراجویانۀ نمایشی و جانسوز، دادن درس فضیلت اخلاقی و نشان دادن الگوهای آن به عامۀ مردم. لامارتین در رمانهایش قهرمانانی آرمانگرا ارائه میدهد که در زمینۀ روستایی تحول مییابند و بینوایانی که فقرشان همیشه به دلایلی طبیعی (و مقدر)، و نه هرگز اجتماعی، نسبت داده میشود. در این آثار، طبیعت و تقدیر باعث بدبختی است و قهرمان با قبول رنج ایثار و اخلاص یا تسلیم شدن به مشیت الهی روزنۀ مختصری ایجاد یا پیدا میکند.
خلاصۀ داستان
سنگتراش سن پوئن داستان کلود د اوت (سنگتراش روستای کوچکی در ماکونه) است که عشق ساده و کوتاهی را با دخترعمویش، دنیز، تجربه میکند. راوی ماجرا نیز خود اوست. برادر کلود د اوت، گراسین، نیز که نابیناست، آن دختر جوان را دوست دارد. کلود از خود میگذرد و سفری به دور فرانسه در پیش میگیرد. روزی خبر دروغ مرگ او به گراسین میرسد و از پشیمانی و اندوه جان میسپارد. کلود بازمیگردد. دنیز همواره او را دوست داشته؛ اما یک روز قبل از ازدواج در حادثهای هولناک جان میدهد. کلود خود را وقف دعا و خدمت به مستمندان میکند و او نیز از ضعف جسمانی جان میدهد.