بن جانسون (بازیگر): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
(نام کامل: فرانسیس بنجامین جانسون<ref>Francis Benjamin Johnson</ref>) بازیگر امریکایی سینما و تلویزیون. قهرمان مسابقات رودئو بود. در اوایل دهۀ ۱۹۴۰م به هالیوود راه یافت و ابتدا در ''یاغی''<ref>''Outlaw''</ref> به عنوان اسب‌دوان به خدمت گرفته شد. سپس در فیلم‌های وسترن بدلکار بود. در اواخر دهۀ ۱۹۴۰ با ایفای نقش در فیلم‌های [[جان فورد]] کار حرفه‌ای خود را آغاز کرد. در چند فیلم، نقش ستارۀ اصلی را به عهده داشت، اما اغلب در نقش‌های دوم و عمدتاَ در فیلم‌های وسترن بازی می‌کرد. در دهۀ ۱۹۵۰ به تلویزیون نیز راه یافت و در چند مجموعه نقش‌هایی را به عهده گرفت. به خاطر ایفای نقش در ''آخرین نمایش فیلم''<ref>''The Last Picture Show''</ref> [[اسکار، جایزه|اسکار]] بهترین بازیگر نقش دوم و جوایز منتقدان فیلم نیویورک، آکادمی فیلم انگلستان و گلدن گلوب را از آن خود کرد.
(نام کامل: فرانسیس بنجامین جانسون<ref>Francis Benjamin Johnson</ref>) بازیگر امریکایی سینما و تلویزیون. قهرمان مسابقات رودئو بود. در اوایل دهۀ ۱۹۴۰م به هالیوود راه یافت و ابتدا در ''یاغی''<ref>''Outlaw''</ref> به عنوان اسب‌دوان به خدمت گرفته شد. سپس در فیلم‌های وسترن بدلکار بود. در اواخر دهۀ ۱۹۴۰ با ایفای نقش در فیلم‌های [[جان فورد]] کار حرفه‌ای خود را آغاز کرد. در چند فیلم، نقش ستارۀ اصلی را به عهده داشت، اما اغلب در نقش‌های دوم و عمدتاَ در فیلم‌های وسترن بازی می‌کرد. در دهۀ ۱۹۵۰ به تلویزیون نیز راه یافت و در چند مجموعه نقش‌هایی را به عهده گرفت. به خاطر ایفای نقش در ''آخرین نمایش فیلم''<ref>''The Last Picture Show''</ref> [[اسکار، جایزه|اسکار]] بهترین بازیگر نقش دوم و جوایز منتقدان فیلم نیویورک، آکادمی فیلم انگلستان و گلدن گلوب را از آن خود کرد.


لهجۀ کشدار اوکلاهمایی جانسون، مهارتش در اسب‌دوانی و نام کاملاً امریکایی‌اش، او را میان بازیگران دورۀ خود متمایز کرده بود. جانسون چنان جلوی دوربین ظاهر می‌شد که تماشاگر به سختی می‌توانست باور کند نقش خودش را بازی نمی‌کند. در چهار فیلم فورد، تصویر وسترنرهای جوانی را به تصویر کشید که همواره پای در رکاب اسب، هرلحظه آمادۀ خندیدن و بالاتر از آن، مشتاق مبارزه هستند. اصالت جانسون به‌سرعت مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به شخصیتی نمادین شد، که اغلب تصویرگر گذشته‌ها و ایفاگر نقش‌های دوم در برخی از مشهورترین وسترن‌های دهه‌های گذشته بود؛ از جمله ''شین''<ref>''Shane''</ref>، ''این گروه خشن''<ref>''The Wild Bunch''</ref> و ''جونیور بانر''<ref>''Junior Bonner''</ref>. اسکاری که به خاطر ایفای نقش «سام» در ''آخرین نمایش فیلم'' دریافت کرد، جایزۀ قدردانی از شخصیت او به عنوان یک قهرمان آمریکایی بود، البته نه از نظر تاریخی، بلکه از نظر سینمایی. جانسون در شش فیلم برجسته کنار [[جان وین (۱۹۰۷ـ ۱۹۷۹)|وین]] به ایفای نقش پرداخت و اغلب در زیر چتر شهرت او قرار گرفت. هردو قادر بودند پرسونایشان را با تفاوت‌هایی جزیی، که تماشاگران عادی به زحمت آنها را تشخیص می‌دادند، به نمایش بگذارند. جانسون وقتی در دهه ۱۹۶۰م و در سایۀ وین و تصویر محبوب وسترن‌های او، به اوج دوران بازیگری خود رسید، بازی در یک رشته نقش‌هایی را پذیرفت که به رغم چهرۀ تثبیت‌شده‌اش، نتوانستند موفقیتی برای او حاصل کنند. پرسونای او، زمانی که پا به سن گذاشت، به جای آن که همراه با احساسی نوستالژیک در فیلم‌ها تصویر شود، به طور فزاینده‌ای به شکلی طعنه‌آمیز به کار گرفته شد. حتی [[سامویل پکین پا (۱۹۲۶ـ۱۹۸۴)|ساموئل پکینپا]]، که او را در نقش یکی از «برادران گورچ<ref>Gorch</ref>» در ''این گروه خشن'' به خدمت گرفته بود، در ''گریز''<ref>''The Getaway''</ref> نقش یک سرمایه‌دار خبیث را مقابل [[استیو مک کویین|استيو مک‌کویین]] به او سپرد.  
لهجۀ کشدار اوکلاهمایی جانسون، مهارتش در اسب‌دوانی و نام کاملاً امریکایی‌اش، او را میان بازیگران دورۀ خود متمایز کرده بود. جانسون چنان جلوی دوربین ظاهر می‌شد که تماشاگر به سختی می‌توانست باور کند نقش خودش را بازی نمی‌کند. در چهار فیلم فورد، تصویر وسترنرهای جوانی را به تصویر کشید که همواره پای در رکاب اسب، هرلحظه آمادۀ خندیدن و بالاتر از آن، مشتاق مبارزه هستند. اصالت جانسون به‌سرعت مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به شخصیتی نمادین شد، که اغلب تصویرگر گذشته‌ها و ایفاگر نقش‌های دوم در برخی از مشهورترین وسترن‌های دهه‌های گذشته بود؛ از جمله ''شین''<ref>''Shane''</ref>، ''این گروه خشن''<ref>''The Wild Bunch''</ref> و ''جونیور بانر''<ref>''Junior Bonner''</ref>. اسکاری که به خاطر ایفای نقش «سام» در ''آخرین نمایش فیلم'' دریافت کرد، جایزۀ قدردانی از شخصیت او به عنوان یک قهرمان آمریکایی بود، البته نه از نظر تاریخی، بلکه از نظر سینمایی. جانسون در شش فیلم برجسته کنار [[جان وین (۱۹۰۷ـ ۱۹۷۹)|وین]] به ایفای نقش پرداخت و اغلب در زیر چتر شهرت او قرار گرفت. هردو قادر بودند پرسونایشان را با تفاوت‌هایی جزیی، که تماشاگران عادی به زحمت آنها را تشخیص می‌دادند، به نمایش بگذارند. جانسون وقتی در دهه ۱۹۶۰م و در سایۀ وین و تصویر محبوب وسترن‌های او، به اوج دوران بازیگری خود رسید، بازی در یک رشته نقش‌هایی را پذیرفت که به رغم چهرۀ تثبیت‌شده‌اش، نتوانستند موفقیتی برای او حاصل کنند. پرسونای او، زمانی که پا به سن گذاشت، به جای آن که همراه با احساسی نوستالژیک در فیلم‌ها تصویر شود، به طور فزاینده‌ای به شکلی طعنه‌آمیز به کار گرفته شد. حتی [[سامویل پکین پا (۱۹۲۶ـ۱۹۸۴)|ساموئل پکینپا]]، که او را در نقش یکی از «برادران گورچ<ref>Gorch</ref>» در ''این گروه خشن'' به خدمت گرفته بود، در ''گریز''<ref>''The Getaway''</ref> نقش یک سرمایه‌دار خبیث را مقابل [[استیو مک کویین|استيو مک‌کویین]] به او سپرد.
 
'''گزیدۀ آثار سینمایی'''
 
* ''منطقۀ تبهکاران'' (تیم ولان<ref>Tim Whelan</ref>- 1946) 
* ''سه پدرخوانده'' ([[جان فورد]]- 1948)
* ''جو یانگ نیرومند'' (ارنست شودساک<ref>Ernest Schoedsack</ref>- 1949)
* ''دختری با روبان زرد'' (جان فورد- 1949)
* ''کاروان‌سالار'' (جان فورد- 1950)
* ''ریو گرانده'' (جان فورد- 1950)
* ''شین'' ([[جورج استیونز]]- 1953)
* ''شورش در شهر'' (آلفرد ورکر<ref>Alfred Werker</ref>- 1956)
* ''سربازهای یک چشم'' ([[مارلون براندو]]- 1960)
* ''خزان شاین'' (جان فورد- 1964)
* ''سرگرد دندی'' (ساموئل پکینپا- 1965)
* ''این گروه خشن'' (ساموئل پکینپا- 1969)
* ''آخرین نمایش فیلم'' ([[پیتر باگدانوویچ]]- 1971)
* ''جونیور بانر'' (ساموئل پکینپا- 1972)
* ''گریز'' (ساموئل پکینپا- 1972)
* ''دزدان قطار'' (برت کندی<ref>Burt Kennedy</ref>- 1973)
* ''شوگرلند اکسپرس'' ([[استیون اسپیلبرگ]]- 1974)
* ''تحمل سختی‌ها'' (ریچارد بروکس<ref>Richard Brooks</ref>- 1975) 
* ''هجوم زنبورهای عسل'' (اروین آلن- 1978)
* ''قهرمانان'' (جان اروین- 1983)
* ''چری ۲۰۰۰'' (استیو د جارنات<ref>Steve De Jarnatt</ref>- 1988)
* ''قهرمانان من همیشه کابوی‌ها بوده‌اند'' (استوارت رزنبرگ<ref>Stuart Rosenberg</ref>- 1991)
* ''فرشتگان در زمین بیسبال'' (ویلیام دیر<ref>William Dear</ref>- 1994) 
* ''ستارۀ شب'' (رابرت هرلینگ<ref>Robert Harling</ref>- 1996)
 
----
----



نسخهٔ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۰۳

بن جانسون
بن جانسون

بن جانسون (اوکلاهما 13 ژوئن 1918- آریزونا 8 آوریل 1996م) (Ben Johnson)

(نام کامل: فرانسیس بنجامین جانسون[۱]) بازیگر امریکایی سینما و تلویزیون. قهرمان مسابقات رودئو بود. در اوایل دهۀ ۱۹۴۰م به هالیوود راه یافت و ابتدا در یاغی[۲] به عنوان اسب‌دوان به خدمت گرفته شد. سپس در فیلم‌های وسترن بدلکار بود. در اواخر دهۀ ۱۹۴۰ با ایفای نقش در فیلم‌های جان فورد کار حرفه‌ای خود را آغاز کرد. در چند فیلم، نقش ستارۀ اصلی را به عهده داشت، اما اغلب در نقش‌های دوم و عمدتاَ در فیلم‌های وسترن بازی می‌کرد. در دهۀ ۱۹۵۰ به تلویزیون نیز راه یافت و در چند مجموعه نقش‌هایی را به عهده گرفت. به خاطر ایفای نقش در آخرین نمایش فیلم[۳] اسکار بهترین بازیگر نقش دوم و جوایز منتقدان فیلم نیویورک، آکادمی فیلم انگلستان و گلدن گلوب را از آن خود کرد.

لهجۀ کشدار اوکلاهمایی جانسون، مهارتش در اسب‌دوانی و نام کاملاً امریکایی‌اش، او را میان بازیگران دورۀ خود متمایز کرده بود. جانسون چنان جلوی دوربین ظاهر می‌شد که تماشاگر به سختی می‌توانست باور کند نقش خودش را بازی نمی‌کند. در چهار فیلم فورد، تصویر وسترنرهای جوانی را به تصویر کشید که همواره پای در رکاب اسب، هرلحظه آمادۀ خندیدن و بالاتر از آن، مشتاق مبارزه هستند. اصالت جانسون به‌سرعت مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به شخصیتی نمادین شد، که اغلب تصویرگر گذشته‌ها و ایفاگر نقش‌های دوم در برخی از مشهورترین وسترن‌های دهه‌های گذشته بود؛ از جمله شین[۴]، این گروه خشن[۵] و جونیور بانر[۶]. اسکاری که به خاطر ایفای نقش «سام» در آخرین نمایش فیلم دریافت کرد، جایزۀ قدردانی از شخصیت او به عنوان یک قهرمان آمریکایی بود، البته نه از نظر تاریخی، بلکه از نظر سینمایی. جانسون در شش فیلم برجسته کنار وین به ایفای نقش پرداخت و اغلب در زیر چتر شهرت او قرار گرفت. هردو قادر بودند پرسونایشان را با تفاوت‌هایی جزیی، که تماشاگران عادی به زحمت آنها را تشخیص می‌دادند، به نمایش بگذارند. جانسون وقتی در دهه ۱۹۶۰م و در سایۀ وین و تصویر محبوب وسترن‌های او، به اوج دوران بازیگری خود رسید، بازی در یک رشته نقش‌هایی را پذیرفت که به رغم چهرۀ تثبیت‌شده‌اش، نتوانستند موفقیتی برای او حاصل کنند. پرسونای او، زمانی که پا به سن گذاشت، به جای آن که همراه با احساسی نوستالژیک در فیلم‌ها تصویر شود، به طور فزاینده‌ای به شکلی طعنه‌آمیز به کار گرفته شد. حتی ساموئل پکینپا، که او را در نقش یکی از «برادران گورچ[۷]» در این گروه خشن به خدمت گرفته بود، در گریز[۸] نقش یک سرمایه‌دار خبیث را مقابل استيو مک‌کویین به او سپرد.

گزیدۀ آثار سینمایی

  • منطقۀ تبهکاران (تیم ولان[۹]- 1946)
  • سه پدرخوانده (جان فورد- 1948)
  • جو یانگ نیرومند (ارنست شودساک[۱۰]- 1949)
  • دختری با روبان زرد (جان فورد- 1949)
  • کاروان‌سالار (جان فورد- 1950)
  • ریو گرانده (جان فورد- 1950)
  • شین (جورج استیونز- 1953)
  • شورش در شهر (آلفرد ورکر[۱۱]- 1956)
  • سربازهای یک چشم (مارلون براندو- 1960)
  • خزان شاین (جان فورد- 1964)
  • سرگرد دندی (ساموئل پکینپا- 1965)
  • این گروه خشن (ساموئل پکینپا- 1969)
  • آخرین نمایش فیلم (پیتر باگدانوویچ- 1971)
  • جونیور بانر (ساموئل پکینپا- 1972)
  • گریز (ساموئل پکینپا- 1972)
  • دزدان قطار (برت کندی[۱۲]- 1973)
  • شوگرلند اکسپرس (استیون اسپیلبرگ- 1974)
  • تحمل سختی‌ها (ریچارد بروکس[۱۳]- 1975)
  • هجوم زنبورهای عسل (اروین آلن- 1978)
  • قهرمانان (جان اروین- 1983)
  • چری ۲۰۰۰ (استیو د جارنات[۱۴]- 1988)
  • قهرمانان من همیشه کابوی‌ها بوده‌اند (استوارت رزنبرگ[۱۵]- 1991)
  • فرشتگان در زمین بیسبال (ویلیام دیر[۱۶]- 1994)
  • ستارۀ شب (رابرت هرلینگ[۱۷]- 1996)



  1. Francis Benjamin Johnson
  2. Outlaw
  3. The Last Picture Show
  4. Shane
  5. The Wild Bunch
  6. Junior Bonner
  7. Gorch
  8. The Getaway
  9. Tim Whelan
  10. Ernest Schoedsack
  11. Alfred Werker
  12. Burt Kennedy
  13. Richard Brooks
  14. Steve De Jarnatt
  15. Stuart Rosenberg
  16. William Dear
  17. Robert Harling