لزلی کارون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
(نام کامل: لزلی کلر مارگارت کارون<ref>Leslie Claire Margaret Caron</ref>) بازیگر و رقصندۀ فرانسوی. از ده سالگی درس باله میگرفت و در شانزده سالگی وارد گروه بالۀ رولان پتی<ref>Roland Petit</ref> شد و خیلی زود بالرین اول گروه شد. در همین دوره (سال ۱۹۵۱م) بود که [[جین کلی]] او را کشف کرد و برای ایفای نقش مقابل خود در فیلم موزیکال ''یک آمریکایی در پاریس''<ref>''An American in Paris''</ref> برگزید. این فیلم آغازگر دورۀ کاری او در موزیکالهای [[مترو گلدوین مایر|مترو گلدوین - مایر]] بود. اما کارون به این حد راضی نبود. با بالۀ پاریس عازم سفر شد و در ۱۹۵۵ افتخار همکاری با [[ژان رنوار]] را در تئاتر به دست آورد. از آن پس بین بازیهای سینماییاش، در لندن و پاریس و برادوی<ref>Broadway Theatre </ref> نیز روی صحنه میرفت و آرام آرام دامنۀ کارش را به درامهای جدی سینمایی هم گسترش داد. یکبار برای موزیکال ''لیلی''<ref>''Lili''</ref> و یک بار برای درام ''اتاقی به شکل ال''<ref>''The L-Shaped Room''</ref> نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد و برای فیلم اخیر جوایز گلدن گلوب و بفتا را از آن خود کرد. | (نام کامل: لزلی کلر مارگارت کارون<ref>Leslie Claire Margaret Caron</ref>) بازیگر و رقصندۀ فرانسوی. از ده سالگی درس باله میگرفت و در شانزده سالگی وارد گروه بالۀ رولان پتی<ref>Roland Petit</ref> شد و خیلی زود بالرین اول گروه شد. در همین دوره (سال ۱۹۵۱م) بود که [[جین کلی]] او را کشف کرد و برای ایفای نقش مقابل خود در فیلم موزیکال ''یک آمریکایی در پاریس''<ref>''An American in Paris''</ref> برگزید. این فیلم آغازگر دورۀ کاری او در موزیکالهای [[مترو گلدوین مایر|مترو گلدوین - مایر]] بود. اما کارون به این حد راضی نبود. با بالۀ پاریس عازم سفر شد و در ۱۹۵۵ افتخار همکاری با [[ژان رنوار]] را در تئاتر به دست آورد. از آن پس بین بازیهای سینماییاش، در لندن و پاریس و برادوی<ref>Broadway Theatre </ref> نیز روی صحنه میرفت و آرام آرام دامنۀ کارش را به درامهای جدی سینمایی هم گسترش داد. یکبار برای موزیکال ''لیلی''<ref>''Lili''</ref> و یک بار برای درام ''اتاقی به شکل ال''<ref>''The L-Shaped Room''</ref> نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد و برای فیلم اخیر جوایز گلدن گلوب و بفتا را از آن خود کرد. | ||
کارون به عنوان بازیگر-رقصندۀ مستعد موزیکالهای دهۀ ۱۹۵۰ شناخته میشود، اگرچه خودش بنا بر مصاحبههایش از این موضوع راضی بوده و همواره میخواسته در فیلمهای مهمتر ایفای نقش کند. به همین منظور او در فیلمهای کارگردانانی چون [[برایان فوربز]]، رنه کلمان<ref>René Clément</ref>، کن راسل<ref>Henry Kenneth Alfred Russell</ref>، کریشتف زانوسی<ref>Krzysztof Zanussi</ref>، [[فرانسوا تروفو]] و [[لویی مال]] جلوی دوربین رفته و گاه مثل نقش زن حاملۀ تنهایی که زندگی نکبتباری دارد (در ''اتاقی به شکل ال'') با اقبال هم روبهرو شده است. با اینهمه شخصیت اصلی او در فیلمهای کمدی، موزیکال و ملودرامهای عاشقانه، نقش دختران معصوم و از همهجا بیخبری بود که آرام آرام و همزمان با تجربۀ عشق واقعی، از محیط بستۀ زندگی بیرون میآمدند و بالغ میشدند. در فیلمهای موزیکال اولیه این فرآیند از طریق رقص، تحکیم و تثبیت میشد. مثلاً در ''یک آمریکایی در پاریس'' طی رقصهایی با جین کلی و در ''بابا لنگدراز'' با [[فرد آستر]]. این پدیدۀ فرانسوی نوظهور دهۀ 1950 با موهای کوتاه و دندانهای جلوی خرگوشی نظر همه را جلب کرد. از بهترین نقشهایش دختر یتیم سادهلوح و پاکدل ''لیلی'' است که باور میکند عروسکها به خودی خود حرف میزنند و با آنها درددل میکند. با گذشت زمان در بازیهایش معصومیت با ملاحت کامل میشد. وقتی قرار شد نقش اصلی را در [[ژی ژی|ژیژی]] (اقتباس [[وینسنت مینلی]] از داستان [[کولت، سیدونی ـ گابریل (۱۸۷۳ـ۱۹۵۴)|سیدونی گابریل کولت]]) بازی کند، نقشی که قبلاً در اجرای نمایشی آن در لندن به روی صحنه رفته بود، به راستی تجسم سحر و افسون جوانی شده بود. ابتدا شاد و سرخوش و بیدغدغه، مایۀ تفریح لویی ژوردان ملالزده از آداب و تشريفات روزمره میشود. در عين حال مادربزرگش میخواهد او طوری تعلیم بگیرد که بتواند مایۀ رضایت مردان را در محافل و مجالس فراهم آورد. بهتدریج تناقض این دو مسیر خودش را نشان میدهد و ژوردان کشف میکند که «ژیژی» برایش دیگر نه یک بازیچه که وسوسهای جدی است. دیگر این محصل لاغراندام و سختکوش باله از حد طعمۀ هوس هالیوود گذشته بود و بدون اینکه لازم باشد چشمهای از مهارتهای رقصندگیاش را نشان دهد، به عنوان محور قصههای رمانتیک پذیرفته شد. | کارون به عنوان بازیگر-رقصندۀ مستعد موزیکالهای دهۀ ۱۹۵۰ شناخته میشود، اگرچه خودش بنا بر مصاحبههایش از این موضوع راضی بوده و همواره میخواسته در فیلمهای مهمتر ایفای نقش کند. به همین منظور او در فیلمهای کارگردانانی چون [[برایان فوربز]]، رنه کلمان<ref>René Clément</ref>، کن راسل<ref>Henry Kenneth Alfred Russell</ref>، کریشتف زانوسی<ref>Krzysztof Zanussi</ref>، [[فرانسوا تروفو]] و [[لویی مال]] جلوی دوربین رفته و گاه مثل نقش زن حاملۀ تنهایی که زندگی نکبتباری دارد (در ''اتاقی به شکل ال'') با اقبال هم روبهرو شده است. با اینهمه شخصیت اصلی او در فیلمهای کمدی، موزیکال و ملودرامهای عاشقانه، نقش دختران معصوم و از همهجا بیخبری بود که آرام آرام و همزمان با تجربۀ عشق واقعی، از محیط بستۀ زندگی بیرون میآمدند و بالغ میشدند. در فیلمهای موزیکال اولیه این فرآیند از طریق رقص، تحکیم و تثبیت میشد. مثلاً در ''یک آمریکایی در پاریس'' طی رقصهایی با جین کلی و در ''بابا لنگدراز'' با [[فرد آستر]]. این پدیدۀ فرانسوی نوظهور دهۀ 1950 با موهای کوتاه و دندانهای جلوی خرگوشی نظر همه را جلب کرد. از بهترین نقشهایش دختر یتیم سادهلوح و پاکدل ''لیلی'' است که باور میکند عروسکها به خودی خود حرف میزنند و با آنها درددل میکند. با گذشت زمان در بازیهایش معصومیت با ملاحت کامل میشد. وقتی قرار شد نقش اصلی را در [[ژی ژی|ژیژی]] (اقتباس [[وینسنت مینلی]] از داستان [[کولت، سیدونی ـ گابریل (۱۸۷۳ـ۱۹۵۴)|سیدونی گابریل کولت]]) بازی کند، نقشی که قبلاً در اجرای نمایشی آن در لندن به روی صحنه رفته بود، به راستی تجسم سحر و افسون جوانی شده بود. ابتدا شاد و سرخوش و بیدغدغه، مایۀ تفریح لویی ژوردان ملالزده از آداب و تشريفات روزمره میشود. در عين حال مادربزرگش میخواهد او طوری تعلیم بگیرد که بتواند مایۀ رضایت مردان را در محافل و مجالس فراهم آورد. بهتدریج تناقض این دو مسیر خودش را نشان میدهد و ژوردان کشف میکند که «ژیژی» برایش دیگر نه یک بازیچه که وسوسهای جدی است. دیگر این محصل لاغراندام و سختکوش باله از حد طعمۀ هوس هالیوود گذشته بود و بدون اینکه لازم باشد چشمهای از مهارتهای رقصندگیاش را نشان دهد، به عنوان محور قصههای رمانتیک پذیرفته شد. | ||
'''برخی از آثار سینمایی''' | '''برخی از آثار سینمایی''' | ||
* یک آمریکایی در پاریس (1951 ) کوچۀ افتخار (1952 ) لیلی (1953) بابا لنگدراز (1955) کفش بلورین (1955) ژیژی (1958) اُسترلیز (1960) فانی (1961) اتاقی به شکل ال (1962) بابا غاز (1964) آیا پاریس میسوزد؟ (1966) | * یک آمریکایی در پاریس (1951) | ||
*کوچۀ افتخار (1952 ) | |||
*لیلی (1953) | |||
*بابا لنگدراز (1955) | |||
*کفش بلورین (1955) | |||
*ژیژی (1958) | |||
*اُسترلیز (1960) | |||
*فانی (1961) | |||
*اتاقی به شکل ال (1962) | |||
*بابا غاز (1964) | |||
*آیا پاریس میسوزد؟ (1966) | |||
*پدر خانواده (1967) | |||
*جس دیس نخستین جوان امریکایی (1975) | |||
*مردی که زنان را دوست داشت (1977) | |||
*دختر طلایی (1979) | |||
*عامل ثابت (1980) | |||
*جنگجویان و گناهکاران (1988) | |||
*کوهستان شجاعت (1989) | |||
*شوخ طبعی (1995) | |||
*شکلات (2000 ) | |||
*طلاق (2003) | |||
*سرود کریسمس (2020) | |||
---- | ---- |