محمدی بک (قرن ۱۰ق): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


محمّدی‌بَک‌ (قرن ۱۰ق)<br>
محمّدی‌بَک‌ (قرن ۱۰ق)<br>
<p>از حکمرانان اتابکان لُرستان و بیست و سومین اتابک از اتابکان‌ لُر کوچک. پسر جهانگیر بن رستم بود و ده‌ سال‌ به‌فرمان شاه‌ طهماسب‌ اول به زندان افتاد و‌ پس‌ از فرار و غلبه‌ بر برادرش،‌ اتابک‌ رستم‌ شاه‌ لر، در لرستان‌ به‌ مقام‌ «اتابکی»‌ رسید. وی‌ رضایت شاه‌ طهماسب اول و فرزندش شاه ‌اسماعیل دوم را جلب‌ و به آن‌دو اظهار اطاعت‌ کرد. بعد از مرگ‌ این دو پادشاه صفوی، با سلطان‌ مراد دوم عثمانی‌ و حکام‌ بغداد روابط‌ حسنه‌ای‌ برقرار کرد، اما با تیره‌شدن‌ روابطش‌ با آن‌ها، دوباره‌ به‌ دربار شاهان‌ صفوی‌ روی‌ آورد. سلطان‌ محمد خدابنده،‌ دختر محمدی‌‌بک‌ را به‌ عقد پسر خود، حمزه‌میرزا، درآورد و محمدی‌بک‌ مطیع‌ وی‌ گشت‌ و پس‌ از چندی‌ درگذشت‌.</p>
<p>از حکمرانان اتابکان [[لرستان|لُرستان]] و بیست و سومین اتابک از اتابکان‌ لُر کوچک. پسر [[جهانگیر بن رستم]] بود و ده‌ سال‌ به‌فرمان [[طهماسب صفوی اول|شاه‌ طهماسب‌ اول]] به زندان افتاد و‌ پس‌ از فرار و غلبه‌ بر برادرش،‌ اتابک‌ رستم‌ شاه‌ لر، در لرستان‌ به‌ مقام‌ «اتابکی»‌ رسید. وی‌ رضایت شاه‌ طهماسب اول و فرزندش شاه ‌اسماعیل دوم را جلب‌ و به آن‌دو اظهار اطاعت‌ کرد. بعد از مرگ‌ این دو پادشاه صفوی، با سلطان‌ مراد دوم عثمانی‌ و حکام‌ [[بغداد]] روابط‌ حسنه‌ای‌ برقرار کرد، اما با تیره‌شدن‌ روابطش‌ با آن‌ها، دوباره‌ به‌ دربار شاهان‌ صفوی‌ روی‌ آورد. [[محمد خدابنده صفوی (۹۳۸ـ۱۰۰۳ق)|سلطان‌ محمد خدابنده]]،‌ دختر محمدی‌‌بک‌ را به‌ عقد پسر خود، حمزه‌میرزا، درآورد و محمدی‌بک‌ مطیع‌ وی‌ گشت‌ و پس‌ از چندی‌ درگذشت‌.</p>
<br><!--38186200-->
<br><!--38186200-->
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]]
[[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۱

محمّدی‌بَک‌ (قرن ۱۰ق)

از حکمرانان اتابکان لُرستان و بیست و سومین اتابک از اتابکان‌ لُر کوچک. پسر جهانگیر بن رستم بود و ده‌ سال‌ به‌فرمان شاه‌ طهماسب‌ اول به زندان افتاد و‌ پس‌ از فرار و غلبه‌ بر برادرش،‌ اتابک‌ رستم‌ شاه‌ لر، در لرستان‌ به‌ مقام‌ «اتابکی»‌ رسید. وی‌ رضایت شاه‌ طهماسب اول و فرزندش شاه ‌اسماعیل دوم را جلب‌ و به آن‌دو اظهار اطاعت‌ کرد. بعد از مرگ‌ این دو پادشاه صفوی، با سلطان‌ مراد دوم عثمانی‌ و حکام‌ بغداد روابط‌ حسنه‌ای‌ برقرار کرد، اما با تیره‌شدن‌ روابطش‌ با آن‌ها، دوباره‌ به‌ دربار شاهان‌ صفوی‌ روی‌ آورد. سلطان‌ محمد خدابنده،‌ دختر محمدی‌‌بک‌ را به‌ عقد پسر خود، حمزه‌میرزا، درآورد و محمدی‌بک‌ مطیع‌ وی‌ گشت‌ و پس‌ از چندی‌ درگذشت‌.