بتهوون، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:
|نام مستعار=
|نام مستعار=
|لقب=
|لقب=
|زادروز=۱۷۷۰ م
|زادروز=بُن‌ ۱۷۷۰م
|تاریخ مرگ=۱۸۲۷ م
|تاریخ مرگ=۱۸۲۷م
|دوره زندگی=
|دوره زندگی=
|ملیت=آلمانی
|ملیت=آلمانی
خط ۲۸: خط ۲۸:
|باشگاه =
|باشگاه =
}}
}}
بِتهووِن، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷)(Beethoven, Ludwig van)<br/> [[File:12129000-1.jpg|thumb|بِتهووِن، لودويگ وان]][[File:12129000.jpg|thumb|بِتهووِن، لودويگ وان]]
بتهوون، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷)(Beethoven, Ludwig van)<br/> [[File:12129000-1.jpg|thumb|بِتهووِن، لودويگ وان]][[File:12129000.jpg|thumb|بِتهووِن، لودويگ وان]]




آهنگ‌ساز آلمانی و نوازندۀ پیانو‌. استادی و توانایی‌اش در بیان موسیقی در همه فرم‌ها، او را به چهرۀ پرنفوذ حاکم بر موسیقی قرن ۱۹ بدل کرد. آثار او عبارت‌اند از‌ اپرای‌ ''فیدلیو''<ref>Fidelio</ref> (۱۸۰۵، بازنگری‌‌ در ۱۸۰۶ و ۱۸۱۴)، پنج کنسرتوی‌ پیانو و یک کنسرتو ویولن، ۳۲ سونات‌<ref>sonata  
 
</ref> پیانو، ازجمله‌ سونات‌های‌ ''توفان''<ref>The Tempest </ref>، ''مهتاب''<ref>Moonlight </ref> (۱۸۰۱) و''آپاسیونات''<ref>Appassionata  
آهنگ‌ساز آلمانی و نوازندۀ [[پیانو|پیانو‌]]. استادی و توانایی‌اش در بیان موسیقی در همه فرم‌ها، او را به چهرۀ پرنفوذ حاکم بر موسیقی قرن ۱۹ بدل کرد. آثار او عبارت‌اند از‌ اپرای‌ ''فیدلیو''<ref>Fidelio</ref> (۱۸۰۵، بازنگری‌‌ در ۱۸۰۶ و ۱۸۱۴)، پنج کنسرتوی‌ پیانو و یک کنسرتو ویولن، ۳۲ سونات‌<ref>sonata  
</ref> (۱۸۰۴ـ۱۸۰۵)، هفده کوارتت‌ زهی<ref>string quartets</ref>، مس‌ در رِ (''میسا سولِمنیس''<ref> Missa Solemnis </ref>، ۱۸۱۹ـ۱۸۲۲)، و نُه سمفونی. معمولاً قطعه‌های‌ پیانویی‌اش را خود‌ اجرا می‌کرد و آثار ارکستری‌‌اش را تا ۱۸۰۱ که ناشنوایی او را از این کار بازداشت نیز خود رهبری‌ می‌کرد؛ با این‌حال‌ به‌ آهنگ‌سازی‌ ادامه‌ داد. بتهوون‌ در بُن‌<ref>Bonn </ref> به‌دنیا آمد، پدر و پدربزرگش‌ نوازندگانی‌ در خدمت‌ برگزینندۀ کُلن<ref>Elector of Cologne </ref> در بن‌ بودند، و خودش نیز پیش‌ از ۱۲‌سالگی‌ به‌مقام‌ نوازندۀ ارگ‌ دربار الکتور کلن‌ رسید؛ بعدها از هایدن‌<ref>Haydn </ref> و شاید موتسارت‌ تعلیم‌ گرفت‌، که‌ نفوذشان‌ بر آثار اولیۀ‌ او مشخص‌ است‌. فعالیت‌ حرفه‌ای‌ بتهوون‌ پلِ گذر از کلاسی‌سیسم‌ به‌ رُمانتیسم‌ محسوب‌ می‌شد. از مشکلاتی‌ که‌ موسیقی‌اش‌ برای‌ شنوندگان‌ و اجراکنندگان‌ به‌ یک‌اندازه‌ ایجاد می‌کرد (بخشی‌ از موومان‌ آهستۀ‌ سمفونی‌ کُرال‌ به‌ناچار در نخستین‌ اجرای‌ آن‌ حذف‌ شد)، خبر داشت‌، اما بااین‌که‌ شنوندگان‌ معاصرش‌ موسیقی‌ بلندپروازانۀ‌ اواخر کار او را دشوار می‌یافتند، شهرت‌ بتهوون‌ در اروپا کاملاً تثبیت‌ شده‌ بود. معروف‌ترین‌ سمفونی‌های‌ او عبارت‌اند از سمفونی‌ سوم‌ (''اِروئیکا''<ref>Eroica </ref>، ۱۸۰۳)، سمفونی‌ پنجم‌ (۱۸۰۷ـ۱۸۰۸)، سمفونی‌ ششم‌ (''پاستورال''<ref>Pastoral </ref>، ۱۸۰۸)، و سمفونی‌ نهم‌ (''کُرال''<ref>Choral </ref>، ۱۸۱۷ـ۱۸۲۴)، که‌ شامل‌ فرازی‌ از شعر «''چکامۀ‌ شادی''<ref>Ode to Joy </ref>» اثر شیلر<ref>Schiller </ref> است‌ که‌ در حکم‌ سرود ملّی‌ اروپا برگزیده‌ شد. با نوازندگی‌ و تدریس‌ گذران‌ می‌کرد، و بعدها درآمد او با چاپ‌ و نشر آثارش‌ نیز افزایش‌ یافت‌. مجموعه‌ای‌ شامل‌ شش‌ کوارتت‌ زهی‌، اپوس‌ ۱۸ (۱۷۹۸ـ۱۸۰۰)، با وجود فرم‌ کلاسیکش‌ محتوایی‌ به‌شدت‌ عاطفی‌ داشت‌: موومان‌<ref>movement </ref>&nbsp;آهستۀ‌ کوارتت‌ اول‌ به ‌گفتۀ‌ بتهوون‌ تصویرگر صحنۀ‌ گورستان‌ در''رومئو و ژولیت''<ref>Romeo and Juliet</ref> است‌. سمفونی‌ اول (۱۸۰۰)‌، در متن‌ آثار اخیر هایدن‌ و موتسارت‌ به‌‌راحتی‌ قابل‌فهم‌ بود. ناشنوایی‌اش که از حدود ۱۷۹۵ آغاز شده بود، شدّت یافت و یأس‌ و نومیدی‌ او در ۱۸۰۲ به‌ نوشتن‌ «وصیت‌نامۀ‌ هایلیگِن‌اشتات<ref> Heiligenstadt Testament </ref>» و تمایل آهنگ‌ساز به‌ خودکشی‌ منجر شد؛ واکنش‌ موسیقایی‌ بتهوون،‌ پدیدآوردن‌ اثر درخشان‌ و آرام سمفونی‌ دوم‌ بود. سمفونی‌ سوم‌ خود، ''اروئیکا'' را به‌ ناپلئون‌ تقدیم‌ کرد، اما وقتی‌ ناپلئون‌ خود را امپراتور خواند، بتهوون‌ صفحه نخست سمفونی که نام بناپارت بر آن بود را پاره کرد و سمفونی را''اروئیکا'' یا ''قهرمانی'' نامید‌.‌ در ۱۸۱۸، سونات ''هامِر کلاویِر''<ref>Hammerklavier</ref> (پیانوی چکشی) آغازگرِ آفرینش پنج‌ اثر بزرگ‌ آخر او برای‌ پیانو (چهار سونات‌ و واریاسیون‌های‌ دیابِلّی‌) شد؛ این‌ آثار، فنّ‌ نوازندگی‌ ساز را به‌ مرزهای‌ نوینی‌ راندند و در‌عین‌حال‌ عمق‌ اندیشمندی‌ را با قدرت‌ بیانگری‌ در قالب‌ شیوه‌ای‌ منحصربه‌فرد تلفیق کردند که‌ هیچ‌ آهنگ‌سازی‌ به‌ آن‌ دست‌ نیافته‌ بود. در ۱۸۱۹ بتهوون‌ دیگر به‌‌کلّی‌ ناشنوا شده‌ بود، و فقط به‌صورت‌ نوشتاری‌ می‌شد با او رابطه‌ برقرار کرد‌. در ۱۸۲۶ به عفونتی لاعلاج مبتلا شد، و علّت مرگ او را در سال بعد، بیماری استسقا اعلام کردند. ''‌''
</ref> پیانو، ازجمله‌ سونات‌های‌ ''توفان''<ref>The Tempest </ref>، ''مهتاب''<ref>Moonlight </ref> (۱۸۰۱) و ''آپاسیونات''<ref>Appassionata  
</ref> (۱۸۰۴ـ۱۸۰۵)، هفده [[کوآرتت زهی|کوارتت‌ زهی]]<ref>string quartets</ref>، مس‌ در رِ (''میسا سولِمنیس''<ref> Missa Solemnis </ref>، ۱۸۱۹ـ۱۸۲۲)، و نُه سمفونی. معمولاً قطعه‌های‌ پیانویی‌اش را خود‌ اجرا می‌کرد و آثار ارکستری‌‌اش را تا ۱۸۰۱ که ناشنوایی او را از این کار بازداشت نیز خود رهبری‌ می‌کرد؛ با این‌حال‌ به‌ آهنگ‌سازی‌ ادامه‌ داد. بتهوون‌ در [[بن|بُن‌]]<ref>Bonn </ref> به‌دنیا آمد، پدر و پدربزرگش‌ نوازندگانی‌ در خدمت‌ برگزینندۀ [[کلن|کُلن]]<ref>Elector of Cologne </ref> در بن‌ بودند، و خودش نیز پیش‌ از ۱۲‌سالگی‌ به‌مقام‌ نوازندۀ ارگ‌ دربار الکتور کلن‌ رسید؛ بعدها از [[هایدن، یان وان در (۱۶۳۷ـ۱۷۱۲)|هایدن‌]]<ref>Haydn </ref> و شاید [[موتسارت، ولفگانگ آمادیوس (۱۷۵۶ـ۱۷۹۱)|موتسارت‌]] تعلیم‌ گرفت‌، که‌ نفوذشان‌ بر آثار اولیۀ‌ او مشخص‌ است‌. فعالیت‌ حرفه‌ای‌ بتهوون‌ پل گذر از کلاسی‌سیسم‌ به‌ رُمانتیسم‌ محسوب‌ می‌شد. از مشکلاتی‌ که‌ موسیقی‌اش‌ برای‌ شنوندگان‌ و اجراکنندگان‌ به‌ یک‌اندازه‌ ایجاد می‌کرد (بخشی‌ از موومان‌ آهستۀ‌ سمفونی‌ کُرال‌ به‌ناچار در نخستین‌ اجرای‌ آن‌ حذف‌ شد)، خبر داشت‌، اما بااین‌که‌ شنوندگان‌ معاصرش‌ موسیقی‌ بلندپروازانۀ‌ اواخر کار او را دشوار می‌یافتند، شهرت‌ بتهوون‌ در اروپا کاملاً تثبیت‌ شده‌ بود. معروف‌ترین‌ سمفونی‌های‌ او عبارت‌اند از سمفونی‌ سوم‌ (''اِروئیکا''<ref>Eroica </ref>، ۱۸۰۳)، سمفونی‌ پنجم‌ (۱۸۰۷ـ۱۸۰۸)، سمفونی‌ ششم‌ (''پاستورال''<ref>Pastoral </ref>، ۱۸۰۸)، و سمفونی‌ نهم‌ (''کُرال''<ref>Choral </ref>، ۱۸۱۷ـ۱۸۲۴)، که‌ شامل‌ فرازی‌ از شعر «''چکامۀ‌ شادی''<ref>Ode to Joy </ref>» اثر شیلر<ref>Schiller </ref> است‌ که‌ در حکم‌ سرود ملّی‌ اروپا برگزیده‌ شد. با نوازندگی‌ و تدریس‌ گذران‌ می‌کرد، و بعدها درآمد او با چاپ‌ و نشر آثارش‌ نیز افزایش‌ یافت‌. مجموعه‌ای‌ شامل‌ شش‌ کوارتت‌ زهی‌، اپوس‌ ۱۸ (۱۷۹۸ـ۱۸۰۰)، با وجود فرم‌ کلاسیکش‌ محتوایی‌ به‌شدت‌ عاطفی‌ داشت‌: موومان‌<ref>movement </ref> آهستۀ‌ کوارتت‌ اول‌ به ‌گفتۀ‌ بتهوون‌ تصویرگر صحنۀ‌ گورستان‌ در ''رومئو و ژولیت''<ref>Romeo and Juliet</ref> است‌. سمفونی‌ اول (۱۸۰۰)‌، در متن‌ آثار اخیر هایدن‌ و [[موتسارت، ولفگانگ آمادیوس (۱۷۵۶ـ۱۷۹۱)|موتسارت‌]] به‌‌راحتی‌ قابل‌فهم‌ بود. ناشنوایی‌اش که از حدود ۱۷۹۵ آغاز شده بود، شدّت یافت و یأس‌ و نومیدی‌ او در ۱۸۰۲ به‌ نوشتن‌ «وصیت‌نامۀ‌ هایلیگِن‌اشتات<ref> Heiligenstadt Testament </ref>» و تمایل آهنگ‌ساز به‌ خودکشی‌ منجر شد؛ واکنش‌ موسیقایی‌ بتهوون،‌ پدیدآوردن‌ اثر درخشان‌ و آرام سمفونی‌ دوم‌ بود. سمفونی‌ سوم‌ خود، ''اروئیکا'' را به‌ ناپلئون‌ تقدیم‌ کرد، اما وقتی‌ ناپلئون‌ خود را امپراتور خواند، بتهوون‌ صفحه نخست سمفونی که نام بناپارت بر آن بود را پاره کرد و سمفونی را ''اروئیکا'' یا ''قهرمانی'' نامید‌.‌ در ۱۸۱۸، سونات ''هامِر کلاویِر''<ref>Hammerklavier</ref> (پیانوی چکشی) آغازگر آفرینش پنج‌ اثر بزرگ‌ آخر او برای‌ پیانو (چهار سونات‌ و واریاسیون‌های‌ دیابِلّی‌) شد؛ این‌ آثار، فنّ‌ نوازندگی‌ ساز را به‌ مرزهای‌ نوینی‌ راندند و در‌عین‌حال‌ عمق‌ اندیشمندی‌ را با قدرت‌ بیانگری‌ در قالب‌ شیوه‌ای‌ منحصربه‌فرد تلفیق کردند که‌ هیچ‌ آهنگ‌سازی‌ به‌ آن‌ دست‌ نیافته‌ بود. در ۱۸۱۹ بتهوون‌ دیگر به‌‌کلّی‌ ناشنوا شده‌ بود، و فقط به‌صورت‌ نوشتاری‌ می‌شد با او رابطه‌ برقرار کرد‌. در ۱۸۲۶ به عفونتی لاعلاج مبتلا شد، و علّت مرگ او را در سال بعد، بیماری استسقا اعلام کردند. ''‌''


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۳

لودویگ وان بتهوون
Ludwig van Beethoven
زادروز بُن‌ ۱۷۷۰م
درگذشت ۱۸۲۷م
ملیت آلمانی
شغل و تخصص اصلی آهنگ ساز
آثار اپرای فیدلیو (۱۸۰۵؛ بازنگری در ۱۸۰۶ و ۱۸۱۴)؛ سونات پیانو؛ ازجمله سونات های توفان؛ مهتاب (۱۸۰۱) و آپاسیونات (۱۸۰۴ـ۱۸۰۵)
گروه مقاله موسیقی

بتهوون، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷)(Beethoven, Ludwig van)

بِتهووِن، لودويگ وان
بِتهووِن، لودويگ وان


آهنگ‌ساز آلمانی و نوازندۀ پیانو‌. استادی و توانایی‌اش در بیان موسیقی در همه فرم‌ها، او را به چهرۀ پرنفوذ حاکم بر موسیقی قرن ۱۹ بدل کرد. آثار او عبارت‌اند از‌ اپرای‌ فیدلیو[۱] (۱۸۰۵، بازنگری‌‌ در ۱۸۰۶ و ۱۸۱۴)، پنج کنسرتوی‌ پیانو و یک کنسرتو ویولن، ۳۲ سونات‌[۲] پیانو، ازجمله‌ سونات‌های‌ توفان[۳]، مهتاب[۴] (۱۸۰۱) و آپاسیونات[۵] (۱۸۰۴ـ۱۸۰۵)، هفده کوارتت‌ زهی[۶]، مس‌ در رِ (میسا سولِمنیس[۷]، ۱۸۱۹ـ۱۸۲۲)، و نُه سمفونی. معمولاً قطعه‌های‌ پیانویی‌اش را خود‌ اجرا می‌کرد و آثار ارکستری‌‌اش را تا ۱۸۰۱ که ناشنوایی او را از این کار بازداشت نیز خود رهبری‌ می‌کرد؛ با این‌حال‌ به‌ آهنگ‌سازی‌ ادامه‌ داد. بتهوون‌ در بُن‌[۸] به‌دنیا آمد، پدر و پدربزرگش‌ نوازندگانی‌ در خدمت‌ برگزینندۀ کُلن[۹] در بن‌ بودند، و خودش نیز پیش‌ از ۱۲‌سالگی‌ به‌مقام‌ نوازندۀ ارگ‌ دربار الکتور کلن‌ رسید؛ بعدها از هایدن‌[۱۰] و شاید موتسارت‌ تعلیم‌ گرفت‌، که‌ نفوذشان‌ بر آثار اولیۀ‌ او مشخص‌ است‌. فعالیت‌ حرفه‌ای‌ بتهوون‌ پل گذر از کلاسی‌سیسم‌ به‌ رُمانتیسم‌ محسوب‌ می‌شد. از مشکلاتی‌ که‌ موسیقی‌اش‌ برای‌ شنوندگان‌ و اجراکنندگان‌ به‌ یک‌اندازه‌ ایجاد می‌کرد (بخشی‌ از موومان‌ آهستۀ‌ سمفونی‌ کُرال‌ به‌ناچار در نخستین‌ اجرای‌ آن‌ حذف‌ شد)، خبر داشت‌، اما بااین‌که‌ شنوندگان‌ معاصرش‌ موسیقی‌ بلندپروازانۀ‌ اواخر کار او را دشوار می‌یافتند، شهرت‌ بتهوون‌ در اروپا کاملاً تثبیت‌ شده‌ بود. معروف‌ترین‌ سمفونی‌های‌ او عبارت‌اند از سمفونی‌ سوم‌ (اِروئیکا[۱۱]، ۱۸۰۳)، سمفونی‌ پنجم‌ (۱۸۰۷ـ۱۸۰۸)، سمفونی‌ ششم‌ (پاستورال[۱۲]، ۱۸۰۸)، و سمفونی‌ نهم‌ (کُرال[۱۳]، ۱۸۱۷ـ۱۸۲۴)، که‌ شامل‌ فرازی‌ از شعر «چکامۀ‌ شادی[۱۴]» اثر شیلر[۱۵] است‌ که‌ در حکم‌ سرود ملّی‌ اروپا برگزیده‌ شد. با نوازندگی‌ و تدریس‌ گذران‌ می‌کرد، و بعدها درآمد او با چاپ‌ و نشر آثارش‌ نیز افزایش‌ یافت‌. مجموعه‌ای‌ شامل‌ شش‌ کوارتت‌ زهی‌، اپوس‌ ۱۸ (۱۷۹۸ـ۱۸۰۰)، با وجود فرم‌ کلاسیکش‌ محتوایی‌ به‌شدت‌ عاطفی‌ داشت‌: موومان‌[۱۶] آهستۀ‌ کوارتت‌ اول‌ به ‌گفتۀ‌ بتهوون‌ تصویرگر صحنۀ‌ گورستان‌ در رومئو و ژولیت[۱۷] است‌. سمفونی‌ اول (۱۸۰۰)‌، در متن‌ آثار اخیر هایدن‌ و موتسارت‌ به‌‌راحتی‌ قابل‌فهم‌ بود. ناشنوایی‌اش که از حدود ۱۷۹۵ آغاز شده بود، شدّت یافت و یأس‌ و نومیدی‌ او در ۱۸۰۲ به‌ نوشتن‌ «وصیت‌نامۀ‌ هایلیگِن‌اشتات[۱۸]» و تمایل آهنگ‌ساز به‌ خودکشی‌ منجر شد؛ واکنش‌ موسیقایی‌ بتهوون،‌ پدیدآوردن‌ اثر درخشان‌ و آرام سمفونی‌ دوم‌ بود. سمفونی‌ سوم‌ خود، اروئیکا را به‌ ناپلئون‌ تقدیم‌ کرد، اما وقتی‌ ناپلئون‌ خود را امپراتور خواند، بتهوون‌ صفحه نخست سمفونی که نام بناپارت بر آن بود را پاره کرد و سمفونی را اروئیکا یا قهرمانی نامید‌.‌ در ۱۸۱۸، سونات هامِر کلاویِر[۱۹] (پیانوی چکشی) آغازگر آفرینش پنج‌ اثر بزرگ‌ آخر او برای‌ پیانو (چهار سونات‌ و واریاسیون‌های‌ دیابِلّی‌) شد؛ این‌ آثار، فنّ‌ نوازندگی‌ ساز را به‌ مرزهای‌ نوینی‌ راندند و در‌عین‌حال‌ عمق‌ اندیشمندی‌ را با قدرت‌ بیانگری‌ در قالب‌ شیوه‌ای‌ منحصربه‌فرد تلفیق کردند که‌ هیچ‌ آهنگ‌سازی‌ به‌ آن‌ دست‌ نیافته‌ بود. در ۱۸۱۹ بتهوون‌ دیگر به‌‌کلّی‌ ناشنوا شده‌ بود، و فقط به‌صورت‌ نوشتاری‌ می‌شد با او رابطه‌ برقرار کرد‌. در ۱۸۲۶ به عفونتی لاعلاج مبتلا شد، و علّت مرگ او را در سال بعد، بیماری استسقا اعلام کردند.

 


  1. Fidelio
  2. sonata
  3. The Tempest
  4. Moonlight
  5. Appassionata
  6. string quartets
  7. Missa Solemnis
  8. Bonn
  9. Elector of Cologne
  10. Haydn
  11. Eroica
  12. Pastoral
  13. Choral
  14. Ode to Joy
  15. Schiller
  16. movement
  17. Romeo and Juliet
  18. Heiligenstadt Testament
  19. Hammerklavier