جیمز باند: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
جیمز باند James Bond | جیمز باند James Bond | ||
نام شخصیت اصلیِ داستانهایِ جاسوسی، مخلوق [[فلمینگ، ایان لنکستر (۱۹۰۸ـ۱۹۶۴)|ایان فلمینگ]]. تاکنون شخصیتِ اصلیِ ماجراهای شمار زیادی رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه، و همچنین 23 اثر سینمایی بوده است. | نام شخصیت اصلیِ داستانهایِ جاسوسی، مخلوق [[فلمینگ، ایان لنکستر (۱۹۰۸ـ۱۹۶۴)|ایان فلمینگ]]. تاکنون شخصیتِ اصلیِ ماجراهای شمار زیادی رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه، و همچنین 23 اثر سینمایی بوده است. جیمز باند یک مأمور سازمان اطلاعات مخفی<ref>Secret Intelligence Service</ref> با کد رمز ۰۰۷، دارای جواز کشتن، خونسرد، مبادی آداب، شیکپوش، بذلهگو، بیرحم، باهوش و البته محبوب زنان است. از آنجا که او زیرکتر، قویتر و جسورتر از سایر انسانهاست در واقع نوعی اَبَرانسان بهشمار میآید؛ اما ابرانسانی که احساساتی مثل سایر انسانها (ترس از مرگ، غم و اندوه و...) دارد. به همین دلیل در وجود این شخصیت تعادلی ظریف میان تخیل و واقعیت حاکم شده است. | ||
'''زمینه''' | '''زمینه''' | ||
باید به این نکته توجه داشت که «باند» پدیدهای خلقالساعه نبود و ریشه در سنتهای ادبیات جاسوسی انگلستان داشت. در این زمینه از دیرباز دو جریان متفاوت و حتى متضاد قابل تشخیص است: ۱.جریان واقعگرا که نمونههای مطرحش آثار [[موآم، سامرست (۱۸۷۴ـ۱۹۶۵)|سامرست موآم]]، [[گرین، گراهام (۱۹۰۴ـ۱۹۹۱)|گراهام گرین]] و در ادامه [[لوکار، جان (۱۹۳۱)|جان لوکار]] است. ۲.جریان حادثهپرداز؛ از نمونههای شاخص این جریان که در واقع اسلاف «باند» هستند به «ریچارد هنی<ref>Richard Hannay</ref>»، مخلوق [[بوکان، جان (1875ـ1940)|جان بوکان،]] میتوان اشاره کرد. این شخصیتها اشرافزادگانی بودند که درگیر ماجراهای جاسوسی با خبیثهای خارجی (در وهلۀ اول آلمانیها و سپس روسها) میشدند. در این داستانها نوعی میهنپرستی افراطی<ref>Chauvinisme</ref> مشهود بود که بیشتر حاصل تفکر سیاسی عصر [[ویکتوریا (۱۸۱۹ـ ۱۹۰۱)|ویکتوریا]] و تضاد منافع انگلستان با آلمانِ دورۀ [[بیسمارک، اوتو (۱۸۱۵ـ۱۸۹۸)|بیسمارک]] و پس از آن با [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|اتحاد جماهیر شورویِ]] نوپای آن زمان بود. ادامۀ این سنت در سالهای دهۀ ۱۹۵۰م به فلمینگ رسید. فلمینگ، با نام اصلی ایان لنکستر فلمینگ<ref>Ian Lancaster Fleming</ref> (۱۹۰۸-۱۹۶۴)، در سالهای [[جنگ جهانی دوم]] در خدمت سازمان جاسوسی نیروی دریایی انگلستان بود. مهمتر از آن، او یکی از مؤسسان شبکۀ جاسوسی انگلیسی-آمریکاییِ بیاسای<ref>BSC</ref> به شمار میآمد. برنامههای این شبکه اغلب فوق سری بودند. در واقع فلمینگ چیزهای زیادی دیده بود که حق بازگو کردنشان را نداشت و چون میخواست به نحوی آنها را بیان کند، قالب رمان را برگزید. از جمله در ''گلدفینگر''<ref>''Goldfinger''</ref> فلمینگ روایتگر کوشش مردی است که میخواهد طلاهای خزانۀ فورت ناکسِ<ref>Fort Knox</ref> آمریکا را سرقت کند و این در واقع طرح نقشهای بود که بیاسآی در سال ۱۹۴۱م از طریق آن میخواست به طلاهای بانک فرانسه دستبرد بزند. فلمینگ در ۱۹۵۲م در ویلای تابستانی خود در [[جاماییکا]] شروع به نوشتن ''کازینو رویال''<ref>''Casino Royale''</ref>، نخستین داستان باند، کرد و متعاقب آن دوازده کتاب دیگر هم دربارۀ این شخصیت نوشت. | باید به این نکته توجه داشت که «باند» پدیدهای خلقالساعه نبود و ریشه در سنتهای ادبیات جاسوسی انگلستان داشت. در این زمینه از دیرباز دو جریان متفاوت و حتى متضاد قابل تشخیص است: ۱.جریان واقعگرا که نمونههای مطرحش آثار [[موآم، سامرست (۱۸۷۴ـ۱۹۶۵)|سامرست موآم]]، [[گرین، گراهام (۱۹۰۴ـ۱۹۹۱)|گراهام گرین]] و در ادامه [[لوکار، جان (۱۹۳۱)|جان لوکار]] است. ۲.جریان حادثهپرداز؛ از نمونههای شاخص این جریان که در واقع اسلاف «باند» هستند به «ریچارد هنی<ref>Richard Hannay</ref>»، مخلوق [[بوکان، جان (1875ـ1940)|جان بوکان،]] میتوان اشاره کرد. این شخصیتها اشرافزادگانی بودند که درگیر ماجراهای جاسوسی با خبیثهای خارجی (در وهلۀ اول آلمانیها و سپس روسها) میشدند. در این داستانها نوعی میهنپرستی افراطی<ref>Chauvinisme</ref> مشهود بود که بیشتر حاصل تفکر سیاسی عصر [[ویکتوریا (۱۸۱۹ـ ۱۹۰۱)|ویکتوریا]] و تضاد منافع انگلستان با آلمانِ دورۀ [[بیسمارک، اوتو (۱۸۱۵ـ۱۸۹۸)|بیسمارک]] و پس از آن با [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|اتحاد جماهیر شورویِ]] نوپای آن زمان بود. ادامۀ این سنت در سالهای دهۀ ۱۹۵۰م به فلمینگ رسید. فلمینگ، با نام اصلی ایان لنکستر فلمینگ<ref>Ian Lancaster Fleming</ref> (۱۹۰۸-۱۹۶۴)، در سالهای [[جنگ جهانی دوم]] در خدمت سازمان جاسوسی نیروی دریایی انگلستان بود. مهمتر از آن، او یکی از مؤسسان شبکۀ جاسوسی انگلیسی-آمریکاییِ بیاسای<ref>BSC</ref> به شمار میآمد. برنامههای این شبکه اغلب فوق سری بودند. در واقع فلمینگ چیزهای زیادی دیده بود که حق بازگو کردنشان را نداشت و چون میخواست به نحوی آنها را بیان کند، قالب رمان را برگزید. از جمله در ''گلدفینگر''<ref>''Goldfinger''</ref> فلمینگ روایتگر کوشش مردی است که میخواهد طلاهای خزانۀ فورت ناکسِ<ref>Fort Knox</ref> آمریکا را سرقت کند و این در واقع طرح نقشهای بود که بیاسآی در سال ۱۹۴۱م از طریق آن میخواست به طلاهای بانک فرانسه دستبرد بزند. فلمینگ در ۱۹۵۲م در ویلای تابستانی خود در [[جاماییکا]] شروع به نوشتن ''کازینو رویال''<ref>''Casino Royale''</ref>، نخستین داستان باند، کرد و متعاقب آن دوازده کتاب دیگر هم دربارۀ این شخصیت نوشت. | ||
---- | ---- | ||
نسخهٔ ۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۱
جیمز باند James Bond
نام شخصیت اصلیِ داستانهایِ جاسوسی، مخلوق ایان فلمینگ. تاکنون شخصیتِ اصلیِ ماجراهای شمار زیادی رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه، و همچنین 23 اثر سینمایی بوده است. جیمز باند یک مأمور سازمان اطلاعات مخفی[۱] با کد رمز ۰۰۷، دارای جواز کشتن، خونسرد، مبادی آداب، شیکپوش، بذلهگو، بیرحم، باهوش و البته محبوب زنان است. از آنجا که او زیرکتر، قویتر و جسورتر از سایر انسانهاست در واقع نوعی اَبَرانسان بهشمار میآید؛ اما ابرانسانی که احساساتی مثل سایر انسانها (ترس از مرگ، غم و اندوه و...) دارد. به همین دلیل در وجود این شخصیت تعادلی ظریف میان تخیل و واقعیت حاکم شده است.
زمینه
باید به این نکته توجه داشت که «باند» پدیدهای خلقالساعه نبود و ریشه در سنتهای ادبیات جاسوسی انگلستان داشت. در این زمینه از دیرباز دو جریان متفاوت و حتى متضاد قابل تشخیص است: ۱.جریان واقعگرا که نمونههای مطرحش آثار سامرست موآم، گراهام گرین و در ادامه جان لوکار است. ۲.جریان حادثهپرداز؛ از نمونههای شاخص این جریان که در واقع اسلاف «باند» هستند به «ریچارد هنی[۲]»، مخلوق جان بوکان، میتوان اشاره کرد. این شخصیتها اشرافزادگانی بودند که درگیر ماجراهای جاسوسی با خبیثهای خارجی (در وهلۀ اول آلمانیها و سپس روسها) میشدند. در این داستانها نوعی میهنپرستی افراطی[۳] مشهود بود که بیشتر حاصل تفکر سیاسی عصر ویکتوریا و تضاد منافع انگلستان با آلمانِ دورۀ بیسمارک و پس از آن با اتحاد جماهیر شورویِ نوپای آن زمان بود. ادامۀ این سنت در سالهای دهۀ ۱۹۵۰م به فلمینگ رسید. فلمینگ، با نام اصلی ایان لنکستر فلمینگ[۴] (۱۹۰۸-۱۹۶۴)، در سالهای جنگ جهانی دوم در خدمت سازمان جاسوسی نیروی دریایی انگلستان بود. مهمتر از آن، او یکی از مؤسسان شبکۀ جاسوسی انگلیسی-آمریکاییِ بیاسای[۵] به شمار میآمد. برنامههای این شبکه اغلب فوق سری بودند. در واقع فلمینگ چیزهای زیادی دیده بود که حق بازگو کردنشان را نداشت و چون میخواست به نحوی آنها را بیان کند، قالب رمان را برگزید. از جمله در گلدفینگر[۶] فلمینگ روایتگر کوشش مردی است که میخواهد طلاهای خزانۀ فورت ناکسِ[۷] آمریکا را سرقت کند و این در واقع طرح نقشهای بود که بیاسآی در سال ۱۹۴۱م از طریق آن میخواست به طلاهای بانک فرانسه دستبرد بزند. فلمینگ در ۱۹۵۲م در ویلای تابستانی خود در جاماییکا شروع به نوشتن کازینو رویال[۸]، نخستین داستان باند، کرد و متعاقب آن دوازده کتاب دیگر هم دربارۀ این شخصیت نوشت.