سورریالیسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
سوررِئالیسم (surrealism) | سوررِئالیسم (surrealism) | ||
[[File:25267300.jpg|thumb| | [[File:25267300.jpg|thumb|اثری از دالی]] | ||
مکتبی در نقاشی، ادبیات، و فیلمسازی که حدود | مکتبی در نقاشی، ادبیات، و فیلمسازی که حدود ۱۹۲۲م از [[داداییسم|مکتب دادا]]<ref>Dada</ref> نشأت گرفت. [[برتون، آندره (۱۸۹۶ـ۱۹۶۶)|آندره برتون]]<ref>André Breton</ref> عضو سرآمد آن بود، و در ۱۹۲۴م ''بیانیۀ سوررئالیسم''<ref>''Surrealist Manifesto''</ref> را منتشر ساخت. سوررئالیستها از افکار و تصوّرات ضمیر ناخودآگاه الهام میگرفتند. آنان انواع سبکها و تکنیکها را کاویدند، و این مکتب در سالهای بین دو جنگ جهانی، مکتب غالب در هنر غرب شد. سوررئالیسم از نظریۀ [[فروید، زیگموند (۱۸۵۶ـ۱۹۳۹)|زیگموند فروید]]<ref>Sigmund Freud</ref> دربارۀ ضمیر ناخودآگاه، و تکنیک «تداعی آزادِ<ref>free association</ref>» او برای کنارزدن ضمیر آگاه پیروی میکرد. اگرچه شیوۀ خاصی تحت عنوان شیوۀ سوررئالیستی وجود نداشت، آثار آن در دو دستۀ اصلی قابل تقسیماند: دستهای که در ارائۀ تصویرهای خیالی معمّاوار از شگردهای متعارف استفاده میکنند، همچون ساعتهای ذوبشدۀ [[دالی، سالوادور (۱۹۰۴ـ۱۹۸۹)|سالوادور دالی]]<ref>Salvador Dalí</ref> در تابلوی ''پایداری حافظه''<ref>''Persistence of Memory''</ref> (۱۹۳۱م)؛ و دیگر گروهی که از روشهای ابتکاری همچون فروتاژ<ref>frottage</ref> بهره میبَرند (انتقال نقوش برجسته بر روی کاغذ بهوسیلۀ ساییدن) که [[ارنست، ماکس (۱۸۹۱ـ۱۹۷۶)|ماکس ارنست]]<ref>Max Ernst</ref> آن را ابداع کرد. [[پیکاسو، پابلو (۱۸۸۱ـ۱۹۷۳)|پابلو پیکاسو]]<ref>Pablo Picasso</ref> در اوایل دهۀ ۱۹۲۰م، مدتی بهشیوۀ سوررئالیستی کار کرد. آندره ماسون<ref>André Masson</ref> به طبعآزمایی در زمینۀ طراحی خودکار<ref>automatic drawing</ref> پرداخت. [[ارنست، ماکس (۱۸۹۱ـ۱۹۷۶)|ماکس ارنست]]، [[میرو، خوآن (۱۸۹۳ـ۱۹۸۳)|خوان میرو]]<ref>Joan Miró</ref>، و [[تانگی، ایو (۱۹۰۰ـ ۱۹۵۵)|ایو تانگی]]<ref>Yves Tanguy</ref> شکلهای نیمهانتزاعی<ref>semi-abstract</ref> احساسبرانگیزی خلق کردند. سالوادور دالی و [[ماگریت، رنه (۱۸۹۸ـ۱۹۶۷)|رنه ماگریت]]<ref>René Magritte</ref> تصویرهایی رؤیاگونه را بهشیوۀ واقعگرایانه بر بوم آوردند. شاعران [[آراگون، لویی (۱۸۹۷ـ۱۹۸۲)|لوئی آراگون]]<ref>Louis Aragon</ref> و [[الوآر، پل (۱۸۹۵ـ۱۹۵۲)|پل اِلوآر]]<ref>Paul Eluard</ref> و [[بونویل، لوییس (۱۹۰۰ـ۱۹۸۳)|لوئیس بونوئل]]<ref>Luis Buñuel</ref> فیلمساز نیز در سوررئالیسم سهم داشتند. آندره برتون «پاپِ» سوررئالیسم عنوان گرفت، و برعکسِ دیگر مکاتب هنری که اغلب از انگخوردن برحذر بودند، برتون در رهبری قاطعانۀ سوررئالیستها تا بدان حد پیش رفت که آنان را رسماً «تدهین»، و سوررئالیستهایی را که از اصول مکتب سر برمیتافتند، «تکفیر» کرد. در هنرهای بصری، سوررئالیسم طغیانی دربرابر ارزشهای انتزاعی<ref>abstract</ref> و زیباشناسانۀ<ref>aesthetic</ref> محض هنر مدرن<ref>modern art</ref> بود و در عوض بر ارزش بیان غریزی (که گاه «خودکاری<ref>automatism</ref>» نامیده میشد)، و تفسیر عملکرد ضمیر ناخودآگاه تأکید داشت. روابط خیالی و غیرعادی فرم و صور خیال بدان سبب اهمیتی ویژه یافت که تداعیکنندۀ دنیای رؤیایی ذهن، و برانگیزندۀ احساس شگفتی دانسته میشد. سوررئالیسم تا حدی از حملات مکتب دادا به هنر سنّتی در اواخر [[جنگ جهانی اول]] و سالهای پس از آن تأثیر گرفت، و موضوع بحثهای نظری بسیاری در [[پاریس، شهر|پاریس]] دهۀ ۱۹۲۰م بود؛ در این زمان امکان یافت که در دامان شاعرانی همچون آندره بِرتون و پل اِلوئار رشد کند، اما در دهۀ ۱۹۳۰م، در نمایشگاه سوررئالیست بینالمللی<ref>International Surrealist Exhibition</ref> (۱۹۳۶م) بهاوج شکوفایی خود رسید. سوررئالیسم مدعی بود پیشینۀ بلندی در هنر دارد که به خیالپردازی و نمادگرایی<ref>symbolism</ref> آثار [[بوس، هیرونیموس (ح۱۴۶۰م ـ۱۵۱۶)|هیرونیموس بوس]]<ref>Hieronymus Bosch</ref> و آثار [[فیوزلی، هنری (۱۷۴۱ـ۱۸۲۵)|هنری فیوزلی]]<ref>Henry Fuseli</ref> و [[رودون، اودیلون (۱۸۴۰ـ۱۹۱۶)|اودیلون رودون]]<ref>Odilon Redon</ref> بازمیگردد. [[کریکو، جورجو د (۱۸۸۸ـ۱۹۷۸)|جورجو دِ کریکو]]<ref>Giorgio de Chirico</ref> طلایهدار آن در قرن ۲۰م بود، و [[کله، پل (۱۸۷۹ـ۱۹۴۰)|پل کله]]<ref>Paul Klee</ref> و [[شاگال، مارک (۱۸۸۷ـ۱۹۸۵)|مارک شاگال]]<ref>Marc Chagall</ref> نیز خویشاوندان آن بهشمار میآمدند. [[آرپ، هانس (۱۸۸۷ـ۱۹۶۶)|هانس (ژان) آرپ]]<ref>Hans (Jean) Arp</ref>، [[دوشان، مارسل (۱۸۸۷ـ۱۹۶۸)|مارسل دوشان]]<ref>Marcel Duchamp</ref>، [[جاکومتی، آلبرتو (۱۹۰۱ـ۱۹۶۶)|آلبرتو جاکومتّی]]<ref>Alberto Giacometti</ref>، و [[ری، من (۱۸۹۰ـ۱۹۷۶)|من ری]]<ref>Man Ray</ref> از دیگر هنرمندانی بودند که با سوررئالیسم ارتباط تگاتنگی داشتند. بیمنطقی و «هنرستیزی<ref>anti-art</ref>» سوررئالیسم در گرایش آن به اشیای یافتهگزیده<ref>found object</ref> بازتاب مییابد. اگرچه این مکتب پس از [[جنگ جهانی دوم]] نتوانست انسجام خود را حفظ کند، در عدهای از هنرمندان معاصر، ازجمله [[ساترلند، گراهام (۱۹۰۳ـ۱۹۸۰)|گراهام ساترلند]]<ref>Graham Sutherland</ref>، [[مور، هنری (۱۸۹۸ـ۱۹۸۶)|هنری مور]]<ref>Henry Moore</ref>، و مکتب جوانتر مجسمهسازی تأثیری آزادیبخش داشت. | ||
| |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۲۵
سوررِئالیسم (surrealism)
مکتبی در نقاشی، ادبیات، و فیلمسازی که حدود ۱۹۲۲م از مکتب دادا[۱] نشأت گرفت. آندره برتون[۲] عضو سرآمد آن بود، و در ۱۹۲۴م بیانیۀ سوررئالیسم[۳] را منتشر ساخت. سوررئالیستها از افکار و تصوّرات ضمیر ناخودآگاه الهام میگرفتند. آنان انواع سبکها و تکنیکها را کاویدند، و این مکتب در سالهای بین دو جنگ جهانی، مکتب غالب در هنر غرب شد. سوررئالیسم از نظریۀ زیگموند فروید[۴] دربارۀ ضمیر ناخودآگاه، و تکنیک «تداعی آزادِ[۵]» او برای کنارزدن ضمیر آگاه پیروی میکرد. اگرچه شیوۀ خاصی تحت عنوان شیوۀ سوررئالیستی وجود نداشت، آثار آن در دو دستۀ اصلی قابل تقسیماند: دستهای که در ارائۀ تصویرهای خیالی معمّاوار از شگردهای متعارف استفاده میکنند، همچون ساعتهای ذوبشدۀ سالوادور دالی[۶] در تابلوی پایداری حافظه[۷] (۱۹۳۱م)؛ و دیگر گروهی که از روشهای ابتکاری همچون فروتاژ[۸] بهره میبَرند (انتقال نقوش برجسته بر روی کاغذ بهوسیلۀ ساییدن) که ماکس ارنست[۹] آن را ابداع کرد. پابلو پیکاسو[۱۰] در اوایل دهۀ ۱۹۲۰م، مدتی بهشیوۀ سوررئالیستی کار کرد. آندره ماسون[۱۱] به طبعآزمایی در زمینۀ طراحی خودکار[۱۲] پرداخت. ماکس ارنست، خوان میرو[۱۳]، و ایو تانگی[۱۴] شکلهای نیمهانتزاعی[۱۵] احساسبرانگیزی خلق کردند. سالوادور دالی و رنه ماگریت[۱۶] تصویرهایی رؤیاگونه را بهشیوۀ واقعگرایانه بر بوم آوردند. شاعران لوئی آراگون[۱۷] و پل اِلوآر[۱۸] و لوئیس بونوئل[۱۹] فیلمساز نیز در سوررئالیسم سهم داشتند. آندره برتون «پاپِ» سوررئالیسم عنوان گرفت، و برعکسِ دیگر مکاتب هنری که اغلب از انگخوردن برحذر بودند، برتون در رهبری قاطعانۀ سوررئالیستها تا بدان حد پیش رفت که آنان را رسماً «تدهین»، و سوررئالیستهایی را که از اصول مکتب سر برمیتافتند، «تکفیر» کرد. در هنرهای بصری، سوررئالیسم طغیانی دربرابر ارزشهای انتزاعی[۲۰] و زیباشناسانۀ[۲۱] محض هنر مدرن[۲۲] بود و در عوض بر ارزش بیان غریزی (که گاه «خودکاری[۲۳]» نامیده میشد)، و تفسیر عملکرد ضمیر ناخودآگاه تأکید داشت. روابط خیالی و غیرعادی فرم و صور خیال بدان سبب اهمیتی ویژه یافت که تداعیکنندۀ دنیای رؤیایی ذهن، و برانگیزندۀ احساس شگفتی دانسته میشد. سوررئالیسم تا حدی از حملات مکتب دادا به هنر سنّتی در اواخر جنگ جهانی اول و سالهای پس از آن تأثیر گرفت، و موضوع بحثهای نظری بسیاری در پاریس دهۀ ۱۹۲۰م بود؛ در این زمان امکان یافت که در دامان شاعرانی همچون آندره بِرتون و پل اِلوئار رشد کند، اما در دهۀ ۱۹۳۰م، در نمایشگاه سوررئالیست بینالمللی[۲۴] (۱۹۳۶م) بهاوج شکوفایی خود رسید. سوررئالیسم مدعی بود پیشینۀ بلندی در هنر دارد که به خیالپردازی و نمادگرایی[۲۵] آثار هیرونیموس بوس[۲۶] و آثار هنری فیوزلی[۲۷] و اودیلون رودون[۲۸] بازمیگردد. جورجو دِ کریکو[۲۹] طلایهدار آن در قرن ۲۰م بود، و پل کله[۳۰] و مارک شاگال[۳۱] نیز خویشاوندان آن بهشمار میآمدند. هانس (ژان) آرپ[۳۲]، مارسل دوشان[۳۳]، آلبرتو جاکومتّی[۳۴]، و من ری[۳۵] از دیگر هنرمندانی بودند که با سوررئالیسم ارتباط تگاتنگی داشتند. بیمنطقی و «هنرستیزی[۳۶]» سوررئالیسم در گرایش آن به اشیای یافتهگزیده[۳۷] بازتاب مییابد. اگرچه این مکتب پس از جنگ جهانی دوم نتوانست انسجام خود را حفظ کند، در عدهای از هنرمندان معاصر، ازجمله گراهام ساترلند[۳۸]، هنری مور[۳۹]، و مکتب جوانتر مجسمهسازی تأثیری آزادیبخش داشت.
- ↑ Dada
- ↑ André Breton
- ↑ Surrealist Manifesto
- ↑ Sigmund Freud
- ↑ free association
- ↑ Salvador Dalí
- ↑ Persistence of Memory
- ↑ frottage
- ↑ Max Ernst
- ↑ Pablo Picasso
- ↑ André Masson
- ↑ automatic drawing
- ↑ Joan Miró
- ↑ Yves Tanguy
- ↑ semi-abstract
- ↑ René Magritte
- ↑ Louis Aragon
- ↑ Paul Eluard
- ↑ Luis Buñuel
- ↑ abstract
- ↑ aesthetic
- ↑ modern art
- ↑ automatism
- ↑ International Surrealist Exhibition
- ↑ symbolism
- ↑ Hieronymus Bosch
- ↑ Henry Fuseli
- ↑ Odilon Redon
- ↑ Giorgio de Chirico
- ↑ Paul Klee
- ↑ Marc Chagall
- ↑ Hans (Jean) Arp
- ↑ Marcel Duchamp
- ↑ Alberto Giacometti
- ↑ Man Ray
- ↑ anti-art
- ↑ found object
- ↑ Graham Sutherland
- ↑ Henry Moore