ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:2042159988.jpg|جایگزین=مطلع غزل به خط نستعلیق|بندانگشتی|مطلع غزل به خط نستعلیق]] | [[پرونده:2042159988.jpg|جایگزین=مطلع غزل به خط نستعلیق|بندانگشتی|مطلع غزل به خط نستعلیق]] | ||
مصرع آغازین یکی از غزلهای دیوان [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]]، با مطلع ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت/ و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت. این غزل در نسخهی تصحیح [[محمد | مصرع آغازین یکی از غزلهای دیوان [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]]، با مطلع ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت/ و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت. این غزل در نسخهی تصحیح [[قزوینی، محمد (تهران ۱۲۵۶ـ۱۳۲۸ش)|علامه قزوینی]]، [[غنی، قاسم (سبزوار ۱۲۷۲ـ امریکا ۱۳۳۱ش)|غنی]] مشتمل بر 10 بیت است و در [[هزج|بحر هزج]] مثمن اخرب مکفوف محذوف (بر وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن) سروده شده است. | ||
جز بیت هشتم، باقی ابیات غزل را به دشواری میتوان با نشانهشناسی ادبیات صوفیه تفسیر کرد. غزل از ابتدا به شکلی عاشقانه شروع شده و از ابیات میانی به همراه اندرز، به گلایه از معشوقی میپردازد که با توجه به بیت پایانی و خاصه کلمهی خواجه مسلم میشود که مخاطب شاعر لابد باید دولتمردی باشد که سابقا با حافظ دوستیای داشته و حالا به او بیتوجه است. محتوای بیت هفتم تلمیحی به بخشی از آیهی 39 [[سوره نور|سورهی نور]] دارد: وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا... (و کسانی که کافرند اعمالشان چون سرابیست در بیابان هموار بیآب که شخص تشنه آن را آب پندارد و چون بدانجا رسید هیچ آبی نیابد...). | جز بیت هشتم، باقی ابیات غزل را به دشواری میتوان با نشانهشناسی ادبیات صوفیه تفسیر کرد. غزل از ابتدا به شکلی عاشقانه شروع شده و از ابیات میانی به همراه اندرز، به گلایه از معشوقی میپردازد که با توجه به بیت پایانی و خاصه کلمهی خواجه مسلم میشود که مخاطب شاعر لابد باید دولتمردی باشد که سابقا با حافظ دوستیای داشته و حالا به او بیتوجه است. محتوای بیت هفتم تلمیحی به بخشی از آیهی 39 [[سوره نور|سورهی نور]] دارد: وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا... (و کسانی که کافرند اعمالشان چون سرابیست در بیابان هموار بیآب که شخص تشنه آن را آب پندارد و چون بدانجا رسید هیچ آبی نیابد...). | ||