بوندارچوک، سرگی (۱۹۲۰ـ۱۹۹۴)
جین آشر Jane Asher | |
---|---|
زادروز |
لندن ۱۹۴۶م |
ملیت | انگلیسی |
شغل و تخصص اصلی | بازیگر |
شغل و تخصص های دیگر | نویسنده |
آثار | نمایش نامه های تلویزیونی بازگشت به برایدزهد (۱۹۸۱)؛ نمایش نامه نوع دوست؛ فیلم هنری هشتم و شش زن او (۱۹۷۲)؛ مجموعه تلویزیونی دعا کن موفق شوم (۱۹۸۸ـ۱۹۹۰) |
گروه مقاله | تیاتر |
بوندارْچوک، سِرگِی (۱۹۲۰ـ۱۹۹۴)(Bondarchuk, Sergei)
بازیگر و کارگردان روس. در ۱۹۶۷ ازجمله پرخرجترین فیلمهای تاریخ سینما را ساخت؛ این فیلم هشتساعته اقتباسی از رمان جنگ و صلح[۱] اثر لئو تولستوی[۲] بود و بوندارچوک خود نقش اصلی را ایفا کرد. این فیلم در واقع تلاشی خودآگاهانه برای کسب اعتبار فرهنگیِ شوروی بود. در صحنۀ بازسازی نبرد بورودینو[۳] ۲۰هزار سیاهیلشکر بازی میکردند، ولی توانِ رِوایی فیلم همتراز با عظمت تصویری آن نبود. بوندارچوک در حومۀ اُدسا، اوکراین، بهدنیا آمد. در مدرسۀ تئاتر در راستوف[۴]، در جنوب روسیه، تحصیل کرد و در جنگ جهانی دوم در ارتش سرخ[۵] خدمت کرد. نقشآفرینی در فیلمِ گارد جوان[۶] (۱۹۴۸) شروعِ حضور او در سینما بود؛ چیزی نگذشت که به یکی از مهمترین بازیگران سینمای شوروی تبدیل شد، بهویژه در فیلم ملخ[۷] (۱۹۵۵) و با ایفای نقش اتللو در فیلم اُتللو[۸] (۱۹۵۶) ساختۀ سِرگِی یوتکِویچ[۹].
کارگردانی. فیلم سرنوشتِ یک انسان[۱۰] (۱۹۵۹)، نخستین تلاش بلندپروازانۀ بوندارچوک در عرصۀ کارگردانی بود. این فیلم به موفقیت گستردهای دست یافت و راه را برای طرح عظیم جنگ و صلح هموار کرد. هزینهای که دولت برای این فیلم صرف کرد تقریباً معادل ۱۰۰میلیون دلار بود، ولی در بیرون از شوروی غالباً نسخههای کوتاهشدۀ این فیلم را نمایش دادند. سپس فیلم واترلو[۱۱](۱۹۷۰) را ساخت، که محصول مشترکِ ایتالیا و شوروی بود. در این فیلم نیز عظمت صحنههای نبرد خیرهکننده است ولی جنبههای نمایشی به پای این شکوه نمیرسد. در فیلمهای بعد او، که آخرینشان اقتباسی از بوریس گودونف[۱۲] (۱۹۸۶) اثر الکساندر پوشکین[۱۳] است، نوعی گرایش به رعایت اکید اصول و قواعد دانشگاهی بهچشم میخورد. با آغاز پروسترویکا[۱۴] بوندارچوک از سمتِ دبیری اتحادیۀ فیلمسازان روسیه، که از ۱۹۷۱ عهدهدارِ آن بود عزل شد، ولی اندکی پیش از مرگش از او خواستند که معاونت این اتحادیه را بپذیرد.