رد پای گرگ (فیلم سینمایی)
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی مسعود کیمیایی، تولید سال 1370ش، در گونۀ جنایی. رد پای گرگ با اینکه از فیلمهاییست که دوستداران سینمای کیمیایی علاقۀ زیادی به آن دارند، اما در زمان اکرانش با نقدهای مثبت و شدیداً منفی زیادی مواجه شد. فیلم نخستین بار در یازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال چندانی از سوی داوران روبهرو نشد و فقط در ۳ رشتۀ بهترین بازیگر نقش اول مرد (فرامرز قریبیان)، بهترین فیلمبرداری (محمود کلاری) و بهترین تدوین (مهدی رجاییان) نامزد سیمرغ بلورین شد که از این میان تنها سیمرغ بلورین بهترین تدوین را به دست آورد. در ویژهنامۀ اختصاصی ماهنامۀ فیلم برای جشنوارۀ فیلم فجر، فیلم در نظرسنجی از منتقدان برای انتخاب بهترینهای جشنوارۀ یازدهم فیلم فجر، با ۱۸ امتیاز، بعد از سارا (ساختۀ داریوش مهرجویی) و بالاتر از فیلمهای مطرحی چون از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمیکیا) در رتبۀ دوم بهترینهای آن جشنواره قرار گرفت. همچنین مسعود کیمیایی بعد از داریوش مهرجویی بهعنوان دومین کارگردان برتر آن جشنواره از نگاه منتقدان ماهنامه فیلم برگزیده شد. یکسال و نیم بعد و از ۱۶ شهریور ۱۳۷۳ فیلم در حالی روی پرده رفت که بخشهایی از آن سانسور شده بود و در اکران عمومی هم چندان با استقبال مخاطبان روبهرو نشد.
رد پای گرگ چون اغلب آثار کیمیایی مشکلات ساختاری زیادی دارد. در بخشهای فراوانی از فیلم، با تصویرسازیهای درخشانی روبهرو هستیم که میتوان برخی از آنها را در تاریخ سینمای ایران کمهمتا تلقی کرد (مانندِ سکانس افتتاحیۀ فیلم، بخشهایی از سکانس زندان و سکانسی که به اسبسواری مشهور فرامرز قریبیان در میدان فردوسی منجر میشود). از سوی دیگر، برخی از دیالوگها و بازیها بهقدری ضعیفند که انگار از دل یک فیلم آماتوری وارد رد پای گرگ شدهاند. ضمن این که ابهامات داستانی فیلم بسیار زیاد است.
خلاصۀ داستان
رضا توسط دوست دورۀ جوانیاش، صادق خان، به تهران دعوت میشود. بيست سال پيش، رضا سه روز قبل از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از آزادی در شوشتر مانده است. او پس از ورود به تهران به دست چند مرد زخمی میشود و خود را به محل كار طلعت در يک خياطی میرساند، و طلعت و دخترش نگين را ملاقات میكند. نگين كه پرستار است زخم او را میبندد. طلعت میداند كه دعوت صادق خان از رضا دامی است تا او را از پا درآورند. صادق خان در يك گروه شركتهای تجاری با همكاران خود دچار مشكل شده است. آنها به دنبال سوابق صادق خان هستند. رضا نه فقط از زندگی گذشتۀ صادق خان مطلع است بلكه عامل اجرای خلافهای او نيز بوده است. رضا كه خود را درگير اين دسيسه میبيند درمیيابد كه صادق خان مسبب سالها محكوميتش بوده است. او در شب عروسی پسر صادق خان وارد مجلس جشن میشود و صادق خان را از پا درمیآورد و پس از آن با طلعت و نگين و نامزد او داريوش، از محل حادثه دور میشود.