محمدحسین مهدویان
محمدحسین مهدویان (بابل 22 اردیبهشت 1360ش- )
کارگردان و فیلمنامهنویس سینمای ایران. دارای مدرک کارشناسی سینما (گرایش کارگردانی) از دانشگاه سوره و همچنین کارشناسی ارشد تهیهکنندگی از دانشگاه صدا و سیما است. تعدادی از فیلمهای مهدویان که از اواسط دهۀ 1390 ساخته و اکران شدهاند از پربینندهترین (و پرفروشترین) فیلمهای سال و تاریخ سینمای ایران بودهاند. وی برای ساخت این آثار علاوه بر نامزدیهای متوالی در رشتههای کارگردانی و فیلمنامه، برندۀ جوایز چندی نیز از جشنوارههای مهم ایران شده است.
مهدویان فعالیت حرفهای را با ساخت چندین فيلم مستند و فیلم کوتاه داستانی با عناوینی چون استخوان لای زخم، دیکتاتور بزرگ، سه سوی میدان جنگ، ثنا، ترور سرچشمه، مرگ در نیمه تابستان، پدر و تختخواب یکنفره شروع کرد و ادامه داد. وی برای این آثار برندۀ جوایز بهترين کارگردانی و بهترين فيلم از برخی جشنوارهها شده است. این تجربۀ ساخت فیلمهای مستند باعث شد که پس از ورود به ساخت آثار سینمایی شکل مستندگونه بروز چشمگیری در آثار او داشته باشد. مهدویان در سال 1391 مستندی داستانی آخرین روزهای زمستان را برای شبکۀ یک سیما ساخت که روایت زندگی حسن باقری، مهمترین فرمانده اطلاعاتی- امنیتی ایران در جنگ 8 ساله بود. اکثر صحنههای این فیلم که مربوط به گذشته (اواخر دهۀ 1350 و ابتدای دهۀ 1360) میشد، با تکنیکهای سینمایی بازسازی شدند. پس از آن مهدویان به سراغ ساخت فیلمی با عنوان ایستاده در غبار که دربارۀ حوادث اواخر زندگی حسن باقری بود رفت. این فیلم در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخشهای سودای سیمرغ و نگاه نو، جز چندین نامزدی و جایزۀ فنی، دو جایزۀ بهترین فیلم و جایزۀ ویژۀ هیأت داوران برای کارگردانی را هم برای مهدویان و تهیهکنندۀ به ارمغان آورد. سپس فیلمی دربارۀ آشوبهای مجاهدین خلق در ابتدای انقلاب و دورۀ ریاست جمهوری بنیصدر و عملیات نیروهای امنیتی برای منهدم کردن سازمان آنها (با عنوان ماجرای نیمروز) تولید کرد که آن هم در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر جوایز مهم بهترین فیلم منتخب تماشاگران، بهترین فیلم بخش سودای سیمرغ و بهترین فیلم بخش نگاه ملی را از آن خود کرد. علاوه بر توجه منتقدان، ماجرای نیمروز چه در زمان جشنواره و چه اکران عمومی موفقیت بزرگی برای سازندگانش بود. فیلم بعدی مهدویان، لاتاری، درامی عاشقانه بود که در آن هم به صورت ضمنی توانمندی نیروهای امنیتی ایران، در بیرون از مرزهای کشور، به شکل قهرمانی به تصویر کشیده شد. لاتاری پس از حضور در جشنواره فجر (دوره سی و ششم) به عنوان پرمخاطبترین فیلم تاریخ جشنواره معرفی شد. این فیلم پس از اکران عمومی به فروش زیادی و حضور در میان 15 فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران دست یافت. فیلم چهارم مهدویان، ماجرای نیمروز: رد خون، هم موضوعش مواجهۀ نیروهای امنیتی ایران با مجاهدین خلق بود. منتها این بار اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق (در سال ۱۳۶۷) و عملیات مرصاد محور داستان فیلم قرار گرفته بود. این فیلم اخیر اگرچه در جشنوارۀ فیلم فجر در رشتههای زیادی (از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی) نامزد دریافت جایزه شد، اما تنها موفق به دریافت سه سیمرغ در بخشهای فنی شد. فیلم اما در اکران با موفقیت و فروش خوبی مواجه شد. مهدویان در فیلم پنجمش فاجعۀ بمباران شیمیایی سردشت را با روایت تراژیک زندگی یکی از قربانیان این فاجعه در سه برهۀ زمانی دستمایۀ کار خود قرار داد. درخت گردو در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای دومین مرتبه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای مهدویان به ارمغان آورد. دو ساختۀ آخر مهدویان، شیشلیک و مرد بازنده اولی در گونۀ کمدی و دومی اثری جناییست که هردو مورد استقبال بینندگان قرار گرفتهاند؛ اگرچه بر شیشلیک انتقادات زیادی وارد کردهاند.