ابزار چخماقی
اَبزار چَخْماقی (flint implement)
سلاح یا ابزاری از هستۀ سنگ چخماق؛ که پس از تراش لبۀ تیز برندهای پیدا میکند. ابزار چخماقی، و سایر سنگهای سخت خوشتراش، شاخص فناوری عصر حجر هستند. ابزارهای سنگی از نخستین آثار مصنوع بشرند که در شرق افریقا ۲.۵میلیون سال قدمت دارند؛ هرچند در امریکا، آسیا، افریقا، اقیانوسیه و استرالیا تا قرون ۱۹ و ۲۰ فرهنگهای عصر حجر استمرار داشتند. فرهنگهای گوناگونی که ابزارهای چخماقی به آنها تعلّق دارند، به نام محل کشف یا مکانی نامگذاری شدهاند که این ابزارها در آن یافت میشد. بشر امروزی در حدود ۱۶۹۰ برای اولینبار با ابزار سنگ چخماق عصر حجر، ساختۀ دست بشر، آشنا شد؛ این آثار در بستر شن رودخانهای در لندن پیدا شد (موزۀ بریتانیا، لندن). جان فریر[۱]، عتیقهشناس انگلیسی در ۱۷۹۰، سنگهای چخماق تراشخورده را در عمق ۳.۵متری سطح زمین در گودال خاکبرداری کارگاه آجرپزی در هاکسن[۲]، سافُک[۳]، کشف کرد و دریافت که آنها به دورۀ پیش از استفاده از فلز تعلق دارند. در قرن ۱۹ مطالعۀ ابزارهای چخماقی پیشرفت کرد. در ۱۸۴۵ ژاک بوشه دو کروکور دوپرت[۴]، زمینشناس فرانسوی، در سوم[۵]، واقع در شمال فرانسه، تبرهای دستی دوران پارینهسنگی پیدا کرد؛ که نشان داد قدمت گونۀ انسان از آنچه تصور میشد، بیشتر است؛ و جان اوانز، باستانشناس انگلیسی، نیز ابزارهای چخماقی را گردآوری و طبقهبندی کرد.
عصر پارینهسنگی (پالئولیتیک). ابزارهای سنگی اولیه سادهاند، و از کوبیدن قطعهای به قطعهای دیگر ساخته شدهاند. شناسایی آنها اغلب دشوار است. شکاکان اغلب چنین استدلال میکردند که این ابزارها طی روندی طبیعی شکل گرفتهاند. در انگلستان، ابزارهای موسوم به رائولیت یا سرآغاز ابزارهای سنگی، یافته از مغارههای شمال کِنِت و از اَنگلیای شرقی[۶] دیگر ساخته انسان تلقی نمیشوند؛ اما ابزارهای قلوهسنگی از گدازه و کوارتز که در شرق افریقا کشف شده حاکی از فعالیت انسان در بیش از ۱میلیون سال قبل است. ابزارهای چخماقی پارینهسنگی به چند فرهنگ متمایز تعلق دارند؛ هرچند تفاوتهای فراوانی بین انواع آنها در افریقا، آسیا و اروپا وجود دارد. در عصر پارینهسنگی قدیم، تبرهای دستی چندمنظوره برای بریدن و تراشیدن، و نیز تراشههای زمخت و خشن ساخته میشدند که برخی از آنها از پوستۀ لاکپشتها جدا شده بودند. این آثار در صخرههایی که از آنها برای تهیۀ این ابزارها استفاده شده مشهود است و همین نشان میدهد که برای استفادۀ بهینه از مواد، این فرآیند دقیقاً بررسی شده است. فرهنگهای این دوره عبارتاند از آبویلی[۷]، آشولی[۸]، لووالوایی آغازین[۹]، و کلاکتونی[۱۰].
پارینهسنگی میانی. ویژگی آن ابزارها و نوکهایی با لبههای کاملاً پرداختشده، خراشندهها، و تبرهای دستی احتمالاً برای پوستکندن حیوانات است. فرهنگهای شناختهشده این دوره عبارتاند از چتلپرونی[۱۱]، اورینیاکی[۱۲]، گراویتی[۱۳]، سولوترهای[۱۴] و ماگدالنی[۱۵]. کاردها و ابزار نوکتیز این فرهنگها اغلب با پوستهکنی تحت فشار ـ با استفاده از مادۀ دیگری مانند استخوان، چوب یا سنگ، برای رتوش و پرداخت پوستۀ اولیه ـ به خوبی پرداخت شدهاند و نشانۀ کنترل و مهارت کامل سازندگان بر روند و مواد استفاده شده است. پوسته یا ورقههای خوشپرداخت بهویژه با فرهنگ سولوترهای فرانسه ارتباط دارند.
عصر میانسنگی (مزولیتیک[۱۶]). در اروپا ابزارهای چخماقی شامل خراشندهها و سوراخکنها، قلمزنها، پوسته یا ورقههای نتراشیده، که به منزلۀ ابزار بهکار میرفتند و چخماقهای بسیار ریز معروف به ریزسنگ[۱۷] که روی ابزار دیگری سوار میشدند و ابزار ترکیبی بهوجود میآوردند و از آنها همچون پیکان کمان، ارّه و نوک نیزه ماهیگیری استفاده میشد. فرهنگ غالب در این دوره فرهنگ دورۀ موستریایی بود.
عصر نوسنگی (نئولیتیک). ابزارهای دورۀ نئولیتیک، ماهرانه تراشخورده و شکل گرفتهاند و اغلب ساییدهشده و صیقلیافتهاند. پیشرفت فناوری، که برای دوران پیش از تاریخ تازگی داشت، نام خود را به این عصر داد. ابزارهای نوسنگی اغلب از کفسنگ ساخته میشدند. کفسنگ، سنگ چخماق سیاه و براقی است که در عمق گچ ایجاد میشود. آنها در حفاریهای معادن چخماق، مانند گرایمز گریوز[۱۸] در نورفک، انگلستان، به دست آمدهاند. سنگ چخماق در ساختن تیغۀ تبر، پیکان، خنجر و داس کاربُرد داشت. و بعضی از آنها در فواصل دور از محل ساخت خریدوفروش میشدند. بعضی ابزارهای چخماقی مثل پیکانهای خاردار و زبانهدار، چاقوهای مدور که از یکسو پهن و از طرف دیگر محدّب بودند، و دشنههای مفرغی در عصر مفرغ رواج داشتند.