بارلاخ، ارنست (۱۸۷۰ـ۱۹۳۸)
بارلاخ، ارنست (۱۸۷۰ـ۱۹۳۸)(Barlach, Ernst)
ارنست بارلاخ Ernst Barlach | |
---|---|
زادروز |
۱۸۷۰م |
درگذشت | ۱۹۳۸م |
ملیت | آلمانی |
شغل و تخصص اصلی | نمایشنامهنویس و شاعر |
شغل و تخصص های دیگر | مجسمهساز و نقاش |
سبک | اکسپرسیونیست |
آثار |
مجسمه: یادمان جنگ در کلیسای جامع گوسترو نمایشنامه: روز مرگ (۱۹۱۲)، عموزادۀ بینوا (۱۹۱۸) و بچّۀ سرراهی (۱۹۲۲) |
گروه مقاله | تیاتر |
مجسمهساز و نقاش اکسپرسیونیست[۱]، و شاعر و نمایشنامهنویس آلمانی. در آلمان بهشیوهای نزدیک به سمبولیسم[۲] مجسمههای یادمانی میساخت؛ تدریس نیز میکرد. در ۱۹۰۶ به ناحیهای در روسیه سفر کرد و در بازگشت، شیوۀ بیان شخصی مضمونبنیاد خویش را پروراند، که از هنر عامیانۀ روس، بهویژه حکّاکیهای چوبی، و تصوّف قرون وسطایی[۳] متأثر بود. در مجسمههای چوبی و مفرغی[۴]اش، بدن آدمی محملی است برای بیان نمادین احساسات و موقعیتهای اغراقآمیز انسانی، همچون ناامیدی، بیچارگی، و حسرت، که با تعهّدات و باورهای عمیق دینی عجین شدهاند. نازیها آثارش را هنر فاسد[۵] خواندند، و بسیاری از آنها را از بین بُردند. یادمان جنگ[۶] در کلیسای جامع گوسترو[۷] از بهترین آثار برجا مانده از اوست. بارلاخ پس از آنکه در مجسمهسازی بلندآوازه شد، به نمایشنامهنویسی روآورد. در نمایشنامههایش حضور قدرتمند نیروهای اسرارآمیز دینی موج میزند، و نهایت تنهایی آدمی را تصویر میکند. جستوجوی ذرّهای از حضور ربّانی در زندگی انسانی، درونمایۀ مکرّر آثار اوست. ازجمله نمایشنامههای ممتازش عبارتاند از روز مرگ[۸] (۱۹۱۲)، عموزادۀ بینوا[۹] (۱۹۱۸) و بچّۀ سرراهی[۱۰] (۱۹۲۲).