دلوو، پل (۱۸۹۷ـ۱۹۹۴)
دِلْوو، پُل (۱۸۹۷ـ۱۹۹۴)(Delvaux, Paul)
پُل دِلْوو Paul Delvaux | |
---|---|
زادروز |
1897م |
درگذشت | 1994م |
ملیت | بلژيكي |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل در آكادمي هنرهاي زيباي بروكسل |
شغل و تخصص اصلی | نقاش |
سبک | سوررئاليسم |
آثار | مسيح در يك تصليب (1952) |
گروه مقاله | نگارگری و مجسمهسازی جهان |
نقاش سوررئالیست[۱] بلژیکی. شهرتش بهسبب پردههای اسرارآمیزی است که از زنان برهنه در ویرانههای معماریِ دورۀ کلاسیک[۲] تصویر کرده است. در ابتدا از دالی[۳]، دِ کریکو[۴]، و ماگریت[۵] تأثیر پذیرفت، لیکن بعدها بهشیوهای فردی دست یافت که بازتابی بود از تمرکز او بر زمان، شهوانیت، و مرگ. پیکرهای برهنۀ آثارش حالت خوابگردانی را دارند که اغلب در جوار لکوموتیوهایِ متوقف مانده، اسکلتهای آدمیان، ماههای نیمه و آینهها تصویر شدهاند؛ چنانکه در پردۀ ونوس خفته[۶](۱۹۴۴) مشهود است. در تابلوهایش گاه زن یا مردی خوشپوش در میان برهنگان حضور مییابد، لیکن پرسوناژها بهندرت با یکدیگر در ارتباطاند، و هرگونه پیام شهوانی در حالتی از تعلیق باقی میماند.
دِلوو در انتهئیت ـ هت[۷]، بلژیک، بهدنیا آمد. در آکادمی هنرهای زیبای بروکسل[۸] درس خواند، و سالها بهشیوۀ نئوامپرسیونیستی[۹] هنر آفرید. سپس با تأثیر از جیمز اِنسور[۱۰] و دُسمِت[۱۱]، هنرمندان بلژیکی، با اکسپرسیونیسم[۱۲] طبعآزمایی کرد. در میانۀ دهۀ ۱۹۳۰ با تشویق شماری از دوستان نزدیکش با تمام وجود به سوررئالیسم روآورد و بسیاری از کارهای پیشینش را ازبین برد. سوررئالیسم، دِلْوو را قادر ساخت تا تصورّات خاطرهانگیز کودکی و نوجوانیاش را آزادانه تصویر کند، کیفیتی که در دوران نیمقرنیِ بلوغِ هنریاش چندان تغییر نکرد. در دهۀ ۱۹۴۰ اسکلت انسان را به آثارش افزود ـ اشارهای به آثار جیمز انسور، و در نهایت به مضمون مرگ و دوشیزه[۱۳] در فرهنگ شمال اروپا[۱۴]. شگفتانگیزترین حضور این بنمایه را میتوان در تابلوی مسیح در یک تصلیب[۱۵] (۱۹۵۲) بازیافت.