باربد

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

باربَد
نام موسیقی‌دان و بربط‌نواز برجستۀ ایرانی در دربار خسروپرویز. برخی او را اهل جَهْرُم دانسته‌اند و مسعودی از قول ابن خردادیه او را اهل «رِی» ذکر کرده است. فارابی در کتاب موسیقی کبیر خود از او با نام فهلیذ یاد کرده‌ است. بنابر نوشته‌های مورّخان، مقام‌های موسیقی قدیم ایران منسوب به باربد است. مقام‌های منسوب به باربد شامل هفت خسروانی، ۳۰ لحن، و ۳۶۰ دستان بوده است که با هفت روز هفته، ۳۰ روز ماه، و ۳۶۰ روز سال مطابقت داشته است. حکایت آهنگ معروف او دربارۀ «شبدیز»، اسب مورد علاقۀ خسروپرویز، را خالد فیاض، شاعر عرب، به شعر درآورده که هر کس خبر مرگ «شبدیز» را بر زبان راند مجازاتش اعدام است. شبدیز مُرد و کسی جرأت نداشت که شاه را از واقعه آگاه کند. رئیس دواب ناچار از باربد خواست با آهنگی این خبر شوم را به شاهنشاه بفهماند. می‌گویند باربد آهنگی ساخت و خسرو از شنیدن آن مرگ شبدیز را دریافت و فریاد برآورد «شبدیز مُرد!» باربد پاسخ داد «آری. شاهنشاه خبر آن را دادند» و این گونه شاه را از عهد خود بازگرداند. دربارۀ مرگ باربد و پایان کار او روایات مختلف است. ابن قتیبه در عیون‌الاخبار مرگ او را به‌دست یوسف مُغنّی، و ثعالِبی در غرر اخبار ملوک‌الفرس مسمومیت باربد را به سرکیس (سرکش) نوازندۀ هم‌عصر او نسبت می‌دهد. فردوسی حکایت می‌کند که چون باربد آگاه شد که شاه از سلطنت خلع شده و در زندان به‌سر می‌برد، آهنگی بس غمناک سرود، سپس هر چهار انگشت خود را برید، در مشت گرفت و نزد خسرو رفت و در همان‌جا مرد.

باربَد
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی بربط‌نواز
آثار آهنگ معروف او شبدیز
گروه مقاله موسیقی
باربد در حال نواختن بربت در دربار خسرو پرویز. نقاشی تخیلی محمد-موکیم، 1664