اشراف
اَشراف (nobility)
طبقهای اجتماعی که در ابتدا واجد امتیازات موروثی خاصی بودند و ثروتشان عمدتاً بر پایۀ زمین بود. در بسیاری جوامع تا قرن ۲۰ از صاحبمنصبان کشوری و لشکری بودند. اصطلاح «اشراف» به دو معنا بهکار میرود. معنای کلّی آن در اروپا شهسواران، بارونتها[۱] و فرزندان کوچک اعیان را نیز دربر میگیرد. اما در انگلیس معنای آن محدودتر است و تنها شامل اعیان و همسرانشان، و گاه فرزندان آنان، میشود. در سرتاسر اروپا، گواه اشرافیت، که به «نجابت» نیز معروف است، تملّک قانونیِ نشان خانوادگی یا داشتن تبارِ پدری از طرف نیایی است که پادشاه یا او را به رتبۀ اشرافیت رسانده و یا اشرافیتش را به رسمیت شناخته است. اشرافیت را نشانۀ برتریِ زیستشناختی یا حتی نژادی، وسیلۀ نفوذ سیاسی یا پاداش خدمات انجامشده دانستهاند. اشراف اولیۀ روم کسانی بودند که از اعقاب رومولوس[۲]، بنیانگذار افسانهای روم، انگاشته میشدند. بعدها اشراف از امتیازات سیاسی خود محروم شدند، ولی اهمیت معنوی و مذهبیشان را حفظ کردند؛ مثلاً حق شرکت در مناسک مقدس هر قبیله یا گنس[۳] خاص تنها از آنِ اعضای آن گنس بود و نیز از دیرباز احراز پارهای مناصب در روم، مثلاً منصب کهانت، فقط حق اشراف آن زمان موسوم به پاتریسین[۴]ها بود. اشراف موروثی جمهوری ونیز برخاسته از نوعی توانگرسالاری[۵] بازرگانی بودند که تدریجاً قدرت سیاسی جمهوری ونیز را قبضه کردند. اشرافیت در انگلستان در زمان فتوحات نورمانها[۶] و قرون وسطا اساساً جنبۀ فئودالی و نظامی داشت و بر پایۀ مالکیت زمین استوار بود. سرمنشأ اشرافیت انگلیسی مانند اشرافیت فئودالی نورمانها و ژرمنها[۷] رابطۀ شخصی خاوند و باجگزار و نظام توصیهمحوری بود که بر اساس آن خاوند در ازای ادای سوگند وفاداری و خدمات شخصی (و معمولا نظامیِ) باجگزار خود به او زمین میبخشید و متقابلا محافظت از او را تضمین میکرد. اشرافیتِ بارونمحورِ انگلستان تفاوتهای مهمی با اشرافیت سایر نقاط اروپا داشت. در اشرافیت انگلیسی تنها یک عضو (پسر ارشد یا وارث بلافصل) هر خانواده جزو اشراف بود و سرپرست موروثی خانواده به شمار میرفت، اما در سایر قسمتهای اروپا همۀ اعضای خانوادههایی که تبار اشرافی داشتند از امتیازات سیاسی خاص بهرهمند و درنتیجه جزو اشراف محسوب میشدند. ← آریستوکراسی