ملودرام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴: خط ۴:
نمایش یا فیلمی دارای عناصر رُمانتیک و احساسی در پیرنگ داستانی، که اغلب بر محور جنایت، گناه، یا فاجعه شکل می‌گیرد. ملودرام در اصل نمایش‌نامه‌ای با همراهی موسیقی است که موسیقی آن در ایجاد جلوۀ نمایشی، نقش داشته‌است. این گونۀ نمایشی در اواخر قرن ۱۸ به‌سبب پیدایش آثاری همچون ''[[پیگمالیون (ادبیات)|پیگمالیون]]<ref>Pygmalion</ref>''&nbsp;(۱۷۷۰)، و با نمایش‌نامه‌های [[روسو، ژان ژاک (۱۷۱۲ـ۱۷۷۸)|ژان‌‌ ژاک روسو]]<ref>Jean-Jacques Rousseau </ref>، فیلسوف فرانسوی، محبوبیت یافت. ملودرام‌های اولیه برای بالابردن کنش‌ها و عواطف خشونت‌آمیز، به‌طور ساختگی از جلوه‌های نمایشی اغراق‌آمیز استفاده می‌کردند.  
نمایش یا فیلمی دارای عناصر رُمانتیک و احساسی در پیرنگ داستانی، که اغلب بر محور جنایت، گناه، یا فاجعه شکل می‌گیرد. ملودرام در اصل نمایش‌نامه‌ای با همراهی موسیقی است که موسیقی آن در ایجاد جلوۀ نمایشی، نقش داشته‌است. این گونۀ نمایشی در اواخر قرن ۱۸ به‌سبب پیدایش آثاری همچون ''[[پیگمالیون (ادبیات)|پیگمالیون]]<ref>Pygmalion</ref>''&nbsp;(۱۷۷۰)، و با نمایش‌نامه‌های [[روسو، ژان ژاک (۱۷۱۲ـ۱۷۷۸)|ژان‌‌ ژاک روسو]]<ref>Jean-Jacques Rousseau </ref>، فیلسوف فرانسوی، محبوبیت یافت. ملودرام‌های اولیه برای بالابردن کنش‌ها و عواطف خشونت‌آمیز، به‌طور ساختگی از جلوه‌های نمایشی اغراق‌آمیز استفاده می‌کردند.  


تا پایان قرن ۱۹ ملودرام به یکی از گونه‌های محبوب نمایش صحنه‌ای تبدیل شده بود. در ملودرام‌های قرن ۱۸ بین ریتم آزاد صدای بازیگر و موسیقی‌ای که با متر دقیق اجرا می‌شد، رابطۀ مستقیمی نبود. علاوه بر ملودرام‌های تمام‌عیار، برخی از اپراهای آن دوران حاوی صحنه‌هایی به این سبک بودند، مثل صحنۀ کندن قبر در اپرای ''فیدلیو<ref>Fidelio </ref>''&nbsp;(۱۸۰۵) اثر [[بتهوون، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷)|بتهوون]]. [[شونبرگ ، آرنولد (۱۸۷۴ـ۱۹۵۱)|شونبرگ]]<ref>Schoenberg </ref>&nbsp;با گنجاندن گفتار نیمه‌موسیقایی با نام ''اشپرِش‌گِزانگ<ref>Sprechgesang </ref>''&nbsp;(در آلمانی به‌معنای گفتار ـ ترانه)، در ''پیِروی ماه‌زده (پیِروی دیوانه)<ref>Pierrot Lunaire</ref>''&nbsp;(۱۹۱۲)، خود این گونه را تکامل بخشید.  
تا پایان قرن ۱۹ ملودرام به یکی از گونه‌های محبوب نمایش صحنه‌ای تبدیل شده بود. در ملودرام‌های قرن ۱۸ بین ریتم آزاد صدای بازیگر و موسیقی‌ای که با متر دقیق اجرا می‌شد، رابطۀ مستقیمی نبود. علاوه بر ملودرام‌های تمام‌عیار، برخی از اپراهای آن دوران حاوی صحنه‌هایی به این سبک بودند، مثل صحنۀ کندن قبر در اپرای ''فیدلیو<ref>Fidelio </ref>''&nbsp;(۱۸۰۵) اثر [[بتهوون، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷)|بتهوون]]. [[شونبرگ، آرنولد (۱۸۷۴ـ۱۹۵۱)|شونبرگ]]<ref>Schoenberg </ref>&nbsp;با گنجاندن گفتار نیمه‌موسیقایی با نام ''اشپرِش‌گِزانگ<ref>Sprechgesang </ref>''&nbsp;(در آلمانی به‌معنای گفتار ـ ترانه)، در ''پیِروی ماه‌زده (پیِروی دیوانه)<ref>Pierrot Lunaire</ref>''&nbsp;(۱۹۱۲)، خود این گونه را تکامل بخشید.  


ملودرام با آثار نخستین [[گوته، یوهان ولفگانگ فون (۱۷۴۹ـ۱۸۳۲)|گوته]]<ref>Goethe </ref>&nbsp;و [[شیلر، یوهان (۱۷۵۹ـ۱۸۰۵)|شیلر]]<ref>Schiller </ref>&nbsp;آغاز شد، و در فرانسه پیکسِره‌کور<ref>Pixérécourt </ref>&nbsp;(۱۷۷۳ـ۱۸۴۴) آن را عمومیت داد، که ''کودک مرموز<ref>L’Enfant de mystère</ref>''&nbsp;او نخستین‌بار در ۱۸۰۲ با ترجمۀ آزاد تامس هالکرافت<ref>Thomas Holcroft</ref>&nbsp;تحت عنوان ''حکایتی از رمز و راز<ref>A Tale of Mystery</ref>''&nbsp;به انگلستان معرفی شد. نمایش‌های ملودرام اغلب در برابر پس‌زمینه‌ای [[گوتیک، هنر|گوتیک]]<ref>Gothic</ref>&nbsp;از کوه‌‌ها یا قلعه‌های ویران به‌اجرا درمی‌آمدند.&nbsp;
ملودرام با آثار نخستین [[گوته، یوهان ولفگانگ فون (۱۷۴۹ـ۱۸۳۲)|گوته]]<ref>Goethe </ref>&nbsp;و [[شیلر، یوهان (۱۷۵۹ـ۱۸۰۵)|شیلر]]<ref>Schiller </ref>&nbsp;آغاز شد، و در فرانسه پیکسِره‌کور<ref>Pixérécourt </ref>&nbsp;(۱۷۷۳ـ۱۸۴۴) آن را عمومیت داد، که ''کودک مرموز<ref>L’Enfant de mystère</ref>''&nbsp;او نخستین‌بار در ۱۸۰۲ با ترجمۀ آزاد تامس هالکرافت<ref>Thomas Holcroft</ref>&nbsp;تحت عنوان ''حکایتی از رمز و راز<ref>A Tale of Mystery</ref>''&nbsp;به انگلستان معرفی شد. نمایش‌های ملودرام اغلب در برابر پس‌زمینه‌ای [[گوتیک، هنر|گوتیک]]<ref>Gothic</ref>&nbsp;از کوه‌‌ها یا قلعه‌های ویران به‌اجرا درمی‌آمدند.&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۹

یوهان شیلر
یوهان شیلر

مِلودِرام‌ (melodrama)

نمایش یا فیلمی دارای عناصر رُمانتیک و احساسی در پیرنگ داستانی، که اغلب بر محور جنایت، گناه، یا فاجعه شکل می‌گیرد. ملودرام در اصل نمایش‌نامه‌ای با همراهی موسیقی است که موسیقی آن در ایجاد جلوۀ نمایشی، نقش داشته‌است. این گونۀ نمایشی در اواخر قرن ۱۸ به‌سبب پیدایش آثاری همچون پیگمالیون[۱] (۱۷۷۰)، و با نمایش‌نامه‌های ژان‌‌ ژاک روسو[۲]، فیلسوف فرانسوی، محبوبیت یافت. ملودرام‌های اولیه برای بالابردن کنش‌ها و عواطف خشونت‌آمیز، به‌طور ساختگی از جلوه‌های نمایشی اغراق‌آمیز استفاده می‌کردند.

تا پایان قرن ۱۹ ملودرام به یکی از گونه‌های محبوب نمایش صحنه‌ای تبدیل شده بود. در ملودرام‌های قرن ۱۸ بین ریتم آزاد صدای بازیگر و موسیقی‌ای که با متر دقیق اجرا می‌شد، رابطۀ مستقیمی نبود. علاوه بر ملودرام‌های تمام‌عیار، برخی از اپراهای آن دوران حاوی صحنه‌هایی به این سبک بودند، مثل صحنۀ کندن قبر در اپرای فیدلیو[۳] (۱۸۰۵) اثر بتهوون. شونبرگ[۴] با گنجاندن گفتار نیمه‌موسیقایی با نام اشپرِش‌گِزانگ[۵] (در آلمانی به‌معنای گفتار ـ ترانه)، در پیِروی ماه‌زده (پیِروی دیوانه)[۶] (۱۹۱۲)، خود این گونه را تکامل بخشید.

ملودرام با آثار نخستین گوته[۷] و شیلر[۸] آغاز شد، و در فرانسه پیکسِره‌کور[۹] (۱۷۷۳ـ۱۸۴۴) آن را عمومیت داد، که کودک مرموز[۱۰] او نخستین‌بار در ۱۸۰۲ با ترجمۀ آزاد تامس هالکرافت[۱۱] تحت عنوان حکایتی از رمز و راز[۱۲] به انگلستان معرفی شد. نمایش‌های ملودرام اغلب در برابر پس‌زمینه‌ای گوتیک[۱۳] از کوه‌‌ها یا قلعه‌های ویران به‌اجرا درمی‌آمدند. 


  1. Pygmalion
  2. Jean-Jacques Rousseau
  3. Fidelio
  4. Schoenberg
  5. Sprechgesang
  6. Pierrot Lunaire
  7. Goethe
  8. Schiller
  9. Pixérécourt
  10. L’Enfant de mystère
  11. Thomas Holcroft
  12. A Tale of Mystery
  13. Gothic