آیین های نمایشی
آیینهای نمایشی
مجموعۀ رسومی که معمولاً در دورههای مشخصی تکرار میشود و شرکتکنندگان از برگزاری آن هدفی مشترک (رفع بیماری، بازگشت نظم از دسترفته، حاصلخیزی محصول و ...) دارند. همۀ شرکتکنندگان در آیین، برگزارکنندۀ آن هستند و در اصل تماشاگر مطلقی برای آنها وجود ندارد. معمولاً زندگی و دگرگونیهایش به آیینها راه یافته و تحولی هرچند کوچک در آن ایجاد میکند ولی این تغییرات از چارچوب اصلی آیین فراتر نمیرود. آیینهای نمایشی ایران را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ دستۀ نخست بیشتر برای بهدست آوردن نیازهای ساده است و به همین دلیل معمولاً روشهای پراکنده و متفاوتی برای برآوردن یک نیاز دیده میشود. مانند آیینهای طلب باران، طلب آفتاب، شفای بیمار، ازدواج مقدس، برداشت محصول و ... که در هر منطقه به گونهای متفاوت اجرا میشود. اما دستۀ دوم که مهمتر از دستۀ پیشین است به نیازهای گروهی (اجتماعی) و گاه سیاسی مربوط میشود و به همین دلیل، شیوههای مشخصتری دارد. آیینهای این دست پس از فرازو نشیبهای بسیار، مایهها و زمینههایی برای شکلگیری نمایش فراهم میآورد و بدینگونه (براساس نظریۀ آیینی نمایش) نمایش از دل آیین برون میآید. به نظر میرسد مبدأ پیدایش بسیاری از این آیینها به تمدنهای کهنی چون میاندورودی (بینالنهرین) و بابل بازمیگردد و میگویند کوروش هخامنشی در لشکرکشیهایش آن رسمها را به ایران آورد و دگرگون کرد. مهمترین آیینهای نمایشی که سندی از آنها به دست ما رسیده، بدین قرارند؛ رستاخیز بعل و قالیشویان، مُغکشی و دَی به مهر و عمرسوزان، کوسه برنشین و میرنوروزی، چهارشنبهسوری، سوگ سیاوش و عاروس گلی. با شناخت ایرانیان از نقش و نمایش، برخی از این آیینها جذب نمایش شده و بسیاری دیگر فراموش شدهاند. اکنون فقط بخش محدودی از این آیینها که در مناطق دورافتاده رواج اندکی دارد هم روبه زوال است. رادیو و تلویزیون و دیگر وسایل دنیای مدرن که تا دورترین جاها نیز نفوذ دارند، شیوۀ زندگی را تغییر دادهاند.