احباط
اِحْباط
(در لغت بهمعنای باطلکردن) در اصطلاح کلام، باطلشدن ثواب کردارهای نیک با گناه مرتکب شده. عکس آن نیز صادق است یعنی کردارهای نیک و پاداشهایی که از آن بهبار میآید، سبب ازمیانرفتن گناهان پیشین شود. «به راستی نیکیها، بدیها را میزداید» (هود، ۱۱۴). به این حالت «تکفیر» یعنی پوشاندن (دربرابر «اِحباط») گفته میشود. در آیات مختلف قرآن از اِحباط و تکفیر سخن رفته است. پرسش مهم در نظر متکلمان آن است که کدام کردارِ گناهآلود سبب اِحباط ثواب کردارهای نیک میگردد؟ همۀ متکلمان چنین پاسخ دادهاند که کفر و شرک، موجب اِحباط ثواب کردارهای نیک است؛ اما درباب سایر گناهان اختلافنظر دارند. خوارج هر گناهی را سبب احباط میدانستند و معتزله فقط گناهان کبیره را؛ اشاعره هم احباط را به این دلیل که چیزی بر خدا واجب نیست، عقلاً و نقلاً، مردود میدانستند ولی بعضی از آنها «تکفیر» یعنی نادیدهگرفتن گناهان را تفضّل الهی دانستهاند. برخی نیز هم احباط را مردود میدانند و هم تکفیر را؛ زیرا به اعتقاد آنان در قرآن کریم آمده است «... هرکس جزای کردارهای نیک و بد خود را خواهد دید» (آل عمران، ۲۵، ۵۷؛ نساء، ۷۷ و ۱۲۴) و «به کمترین کردار نیک و بد بندگان جزا داده میشود» (زلزله، ۷ـ۸).