اشراف، دیوان
اِشراف، دیوان
اصطلاح و دستگاهی دولتی در ایران و برخی ممالک اسلامی که بر امور ادارات و اجزای دستگاه دیوانسالاری نظارت میکرد. متولّی شغل اشراف را «مُشْرِف» و خود آن شغل را «مُشارفه» نیز میگفتند. مُشْرِفان را از میان مردان مشهور و متعمد دستگاه قضایی برمیگزیدند. در ایران، به روزگار غزنویان امیر و سلطان گروهی از مشرفان را مأمور گردآوری اخبارِ قلمرو خود یا گردآوری خبر در زمینهای خاص میکرد. گاه از مشرفان در کنار «عامل» و «صاحب برید» به عنوان مأموران بازرسی امور مالی هم یاد شده است. از این جهت، گاه وظایف مُشْرف با مستوفی تشابه داشته است که هر دو از کارگزاران اصلی دستگاه دولت بودند. چنانکه در عصر سلجوقیان دیوان اشراف در ادارۀ اموال دیوانی، مکمّل دیوان استیفا بوده است. به روزگار خلفای متأخر عباسی نیز دیوان زمام که خود نوعی دستگاه بازرسی بود با شغل اشراف که سپس بهکلی جای زمام را گرفت سخت مرتبط بود و بدینسبب در بسیاری مواقع مشرف زمام رئیس این دیوان میشد و در دوران مغولان آنچنان اهمیت یافت که وظایف دیوان زمام را به خود اختصاص داد. در دربار سلاطین هند نیز دیوان اشراف وجود داشت که فرمانها را پس از صدور از دیوان وزارت ثبت و تأیید میکرد. در دستگاه تیموریان نیز مشرفان را از رجال امین انتخاب میکردند تا با عمّال دیوانی در خیانت به اموال دولت همدستی نکنند. در زمان صفویه نیز مشرفان و وظایف آنان بسیار متنوع بود؛ چنانکه در این عصر از مشرف ایلخی، مشرف ضرابخانه و شماری دیگر از انواع مشرفان بیوتات سلطنتی مانند مشرف توپخانه، مشرف شربتخانه، مشرف طویله، مشرف خزانه یاد شده است. در دورههای متأخرتر، مشرف و اشراف معنی محدودتری داشته است و گاه بهمعنی مباشر و کسی بوده که بهرۀ مالکانه را از رعیت و مزارع میگرفته است.