سلتی، هنر

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

سِلْتی، هنر (Celtic art)

سِلْتي، هنر
سِلْتي، هنر

هنر اقوام سلتیِ ساکن اروپای غربی که از حدود قرن ۶پ‌م، احتمالاً در راین شکل گرفت. هنر این قوم به بیشترِ قسمت‌های قارۀ اروپا گسترش یافت، لیکن پس از قرن اول پ‌م فقط در بریتانیا و ایرلند رونق داشت، و تا قرن ۱۰م تأثیرش کاملاً مشهود بود. سفالگری، درودگری، جواهرسازی و اسلحه‌سازی، از دستاوردهای برگزیدۀ این دورانند؛ تذهیب نسخ خطی، و صلیب‌های سنگی نیز در دورۀ متأخر هنر سلتی به آن اضافه شد. به‌‌طورکلی تزیینات پرتفصیلِ هنر سلتی از خطوط خمیده و نرم شکل گرفته است، که گرچه از نگاره‌های گیاهی و حیوانی مایه می‌گیرند، غالباً طرح‌هایی نیمه‌انتزاعی[۱] را به‌وجود می‌آورند. هنر سلتیِ آغازین[۲] که در قرن اول م در انگلستان به‌اوج شکوفایی خود رسید، در فلزکاری بسیار پیشرفته بود؛ به‌ویژه در ساختن سلاح و جواهر. در بریتانیا و ایرلند هنر سلتی با ظهور مسیحیت رونقی تازه یافت؛ مجسمه‌ها (صلیب‌های سنگی)، و نسخ خطی مُذَهّب همچوناناجیل لیندیسفارن[۳] (ح ۶۹۰م؛ موزۀ بریتانیا[۴]، لندن) نمونه‌هایی از این هنرند. از دیگر نمونه‌های برگزیدۀ این دوره اثر فلزیِ مرصع‌کاری‌شده[۵] و مزیّن به میناکاریِ[۶] رنگین و مرجان[۷] است که در لا تِن[۸]، کاوشگاهی در نزدیکی دریاچۀ نوشاتل[۹] در سوئیس، یافته شده است. در جزایر بریتانیا[۱۰] هنر سِلتی را می‌توان به دو دورۀ‌ کلیِ پیش از مسیحیت[۱۱] و مسیحیت[۱۲] تقسیم کرد.

دورۀ پیش از مسیحیت. این دوره دو گونۀ هنری را دربر می‌گیرد: هنر منحصراً سلتی (۲۵۰پ‌م ـ۴۰۰م)؛ و هنری که از فرهنگ آنگلوساکسون[۱۳] متأثر بود (از ۴۰۰م به بعد). بیشتر آثار فلزی از مفرغ[۱۴] و احتمالاً طلا بودند (همچون طوق‌های ایپسویچ[۱۵] ح ۵۰پ‌م). عمده‌ترین اشیای تزیینی این دوره عبارت‌اند از سپرها، غلاف‌های شمشیر، دست‌بندها، و زین‌ویراق‌ و تزیینات اسب. گوژکاری[۱۶] برجسته و کم‌برجسته بر لوح‌های نازک، که بعد در محل مناسب پرچ می‌شدند، در سراسر جزایر بریتانیا یافت شده‌اند: در بستر رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، خانه‌های در دل زمین، و خانه‌های روی دریاچه‌ها و باتلاق[۱۷]ها، و نیز در درون گورهای پشته‌ای. گاه این گوژکاری‌ها با میناکاری شیاری[۱۸] به رنگ‌های زرد، آبی، سبز و قرمز، یا با تکه‌های رنگی از خمیر شیشه، تزیین شده‌اند. یک سپر مفرغی بیضی‌شکل و عالی، از بستر رود تمز[۱۹] کشف شده که دارای ۲۷ قطعۀ میناکاریِ قرمز است. در قرون آغازین، هنرمندان سِلتی برای تزیین آثار خود از خطوط مارپیچِ متنافر و درآمیخته با شکل‌های حلقوی، و پیچ‌وتاب‌های بیضی‌شکل بهره می‌گرفتند، و با حکاکیِ خطوط یا نقطه‌‌چین‌کاری، آن را تکمیل می‌کردند؛ به‌ این ‌ترتیب نقش دلخواه بر زمینۀ ساده نمایان می‌گردید.

دورۀ ‌مسیحیت. این دوره از ۵۹۷م آغاز می‌شود. در این دوران عناصر تزیینی بی‌شماری ازجمله شبکه‌کاری (کنده‌کاری هندسی) با نقش‌مایه‌هایی در درون‌شان، گره‌بندی‌های ضربدر، خطوط مورب، اجزای درهم‌پیچیده، و شکل‌های قالبی رواج یافت. هنرمندان سلتی دست‌ساخته‌های جدیدی نیز پدید آوردند که به آن‌ها فرصت می‌داد تا هنرشان را به‌نمایش بگذارند (همچون زنگ کلیسا، عصای اسقفی، آرامگاه‌ها، کلیساها، و از همه مهم‌تر نسخ خطی انجیل[۲۰] و دست‌نوشته‌های مزامیر[۲۱]). مجسمه‌هایی به شکل صلیب‌های بزرگ سنگی، از قالب‌های هنریِ خاصِ این دوره است. گاه نفوذ بیزانسی[۲۲] در آثار آنان مشاهده می‌شود؛ لیکن هنرمندانِ‌ راهب، از نمونه‌های آغازین فلزکاری سِلتی آشکارا بهره گرفته‌اند. صفحات کتاب کِلز[۲۳] (انجیل کلز) (۸۰۰م؛ ترینیتی کالج[۲۴]، دوبلین[۲۵]) و اناجیل لیندیسفارن (۶۹۰م، موزۀ بریتانیا، لندن) با ظرافت تذهیب شده‌اند، و با خطوط درهم‌تابیده، دوایر طرّه‌وار، و زمینه‌های نقطه‌چین، مصوّر گردیده‌اند، که پیش از آن فقط در هنرهای کاربردی استفاده می‌شدند. فلزکاری مینایی در این دوره همچنان رواج داشت.

 


  1. semi-abstract
  2. early Celtic art
  3. Lindisfarne Gospels
  4. British Museum
  5. inlaid
  6. enamel
  7. coral
  8. La Tène
  9. Lake Neuchâtel
  10. British Isles
  11. pre-Christian
  12. Christian
  13. Anglo-Saxon
  14. bronze
  15. Ipswich
  16. repoussé
  17. crannogs
  18. champlevé
  19. River Thames
  20. Gospel
  21. Psalters
  22. Byzantine
  23. The Book of Kells
  24. Trinity College
  25. Dublin