مبلمان
مُبلِمان (furniture)
(يا: اثاث) اسباب و لوازم کاربردی قابلحملی چون میز، صندلی، و تختخواب که برای راحتی بیشتر و سهولت در زندگی و کار، در اتاق یا خانه بهکار میروند. در ساخت مبلمان از مواد مختلفی استفاده میشود؛ ازجمله چوب، سنگ، فلز، پلاستیک، پاپیه ماشه[۱]، شیشه، نی، و پارچه. مبلمان از شکلهای سادۀ صرفاً کاربردی، تا فرمهای بسیار تزیینی را دربر میگیرد، و برای تزیین و آرایش آن از کندهکاری، خاتمکاری[۲]، روکشکاری، رنگآمیزی، طلاکوبی، یا رویهدوزی استفاده میشود. مبلمان بازتابی از تحول فناوری و مُدِ زمانه است، و بیشتر بهمنزلۀ نمادی از موقعیت اجتماعی ارزشیابی میشود تا از جهت کاربرد عملیِ آن. کمیّت و تنوع مبلمان و نیز توجه به راحتیِ آن، بهویژه در ۳۰۰ سال اخیر، در غرب روبه فزونی بوده است.
مدیترانۀ باستان (مديترانۀ باستان[۳]). چوب، رایجترین مادۀ مصرفی برای ساخت مبلمان است، اما از آنجا که بهسرعت میپوسد، شمار اندکی مبلمان از دورۀ باستان برجا مانده است. مصریانِ باستان، تخت، صندلی، میز و چهارپایههای چوبی داشتند و آنها را با خراطی، طلاکوبی، یا روکشکاری تزیین میکردند. از قرار معلوم نجّاران مصری اتصال کام و زبانه[۴] را اختراع کردند؛ این اتصال به چارچوب صندلیها و لوازمی همچون صندوقچهها استحکام بخشید. در دوران کلاسیک[۵] یونان و روم، فقط متمولترین افراد مبلمان داشتند. بسیاری از این لوازم از برنز[۶] و سنگ ساخته میشد و برخی از آنها بهگونهای کندهکاری میشد که شبیهِ چوب بهنظر آید. در دورۀ باستان پایۀ صندلیها و میزها اغلب بهشکل پنجه یا چنگال جانوران ساخته میشد. کاناپه[۷]، از اقلام مهمِ خانههای متمولین یونانی و رومی بود؛ زیرا آنان هنگام غذاخوردن بر آن تکیه میزدند و شبها بر روی آن میخوابیدند. معمولاً میزها را آنقدر کوتاه میساختند که بتوانند درصورت لزوم آن را در زیر کاناپه جا دهند. رومیها بسیاری از طرحهای مبلمان یونانی را مطابق سلیقۀ شخصی خود تغییر دادند.
مبلمان شرقی (مبلمان شرقي[۸]). در دوران باستان، مبلمان نشانهای از مرتبۀ اجتماعی بود و فقط افراد بسیار متمول میتوانستند مبلمان خوشساخت و استادانهای در اختیار داشته باشند؛ این نوع مبلمان نخست طی قرن ۳پم در چین ساخته میشد. بعدها سبکهای مختلف مبلمان در چین به دو دسته تقسیم شدند: یکی انواع مبلمان ساده، که در خانههای مردم عادی بهکار میرفت، و دیگری اسباب و لوازم بسیار پرزرقو برق و تجمّلی برای امپراتوران و درباریان. با اینحال تمامی آنها با مهارت و اتصالات بسیار دقیقی ساخته میشد، بهگونهای که صرفاً به میخ یا میخ چوبی نیاز داشت. مبلمان ژاپنی، چوبی بود و اغلب با لاک الکل پوشیده، و با صدف معرقکاری میشد. این نوع مبلمان، هم کوتاه بود و هم سبُک، و اساساً انواع مختلف صندوقچه و میزهای کوتاه را دربر میگرفت، زیرا ژاپنیها بهطور سنتی بر روی حصیرهای کف خانه مینشستند و میخوابیدند. اما مبلمان هند باستان تجمّلیتر بود، گاه در خانۀ یک فرد ثروتمند، تختها و نیمکتهای سایباندار، میز، صندوقچۀ لباس، نیمکت، و صندلیهایی وجود داشت که همگی با ملافهها، پردهها و بالشهای بسیار زیادی پوشانده میشوند.
اروپاي قرون وسطا (اروپای قرون وسطا[۹]). بیشتر مبلمان اروپایی متعلق به پیش از قرن ۱۴م، بیهیچ ظرافتی با چوبِ رنگآمیزیشده یا زراندودشده ساخته میشدند. مالکان و روحانیون برجسته که بسیار سفر میکردند، اغلب تمامی متعلقات و لوازم خود را از مکانی به مکان دیگر انتقال میدادند، لذا بهرغم آنکه مبلمان سنگین و صلب بود، بخشهای مختلف آن از هم جدا و بهآسانی حمل میشد. صندلیهای با چارچوب X شکل، و نشیمن پارچهای رواج داشت؛ و صندوقچهها، قطعۀ مهمی از مبلمان محسوب میشدند، چرا که بهآسانی قابلحمل بودند و علاوهبر نشستن، برای نگهداری وسایل نیز استفاده میشدند. اغلب، لولاهایی از جنس چرم بهکار میرفت که هم ارزانقیمت و هم بهآسانی در دسترس بود. صندوقچههای گرانقیمت، قفلها و لولاهای آهنیِ مزین داشتند.
رنسانس. از حدود ۱۳۰۰م، مبلسازان پیرو مُدِ روز ایتالیا، آثاری را برای سفارشدهندگان متمول خود تهیه میکردند که بازتابی بود از تأثیر سبکهای یونان و روم باستان. آنان در قیاس با پیشینیان خود از چوبهای بهتری استفاده میکردند و آثار خود را با کندهکاری، زراندودکاری، و نقاشی میآراستند. افزودن پایه به صندوقچهها به شکلگیری کمدها و قفسههای متشکل از کشوهای کوچک انجامید.
قرن هفدهم. طرحهای کلاسیک اروپایی همچنان رواج داشت، اما با تزییناتی بسیار مفصلتر نسبت به گذشته. کاوشهای اروپاییان در سرتاسر جهان، مواد جدید و شگفتانگیزی را برای سازندگان مبلمان به ارمغان آورد. آنان مبلمان را با چوبهای مناطق گرمسیری، سنگهای نیمهقیمتی، و صدف، خاتمکاری میکردند. بهتدریج چوب گردو رواج یافت و جانشین چوب بلوط گردید، و رویهدوزی به نمادِ منزلت اجتماعیِ مطلوب بدل شد. در این دوره، مبلمان بهویژه زیر نفوذ لوئی چهاردهم، بیشاز پیش تجملّی شد؛ مبلمان جدید لوئی چهاردهم برای کاخ ورسای[۱۰] بازتابی است از فناوری جدید روکشکاری[۱۱]، کندهکاری[۱۲]، لاک الکل[۱۳]کاری، و استفاده از فلزهای قیمتی، بهویژه نقره.
اروپای اوایل قرن هجدهم. پس از سبک فاخر لوئی چهاردهم، با رواج شیوۀ روکوکو[۱۴]، طرحها سبُکتر و سطحیتر شدند این طرحها، سبک نیابت سلطنت[۱۵] عنوان یافت. در دوران سلطنت لوئی پانزدهم، منحنیهای ملایم و ظریف، جانشین خطوط مستقیم شد. پایههای مبلمان بهشکل منحنی Sشکل درآمد، بخش جلویی گنجهها و کمدهای کشودار بهشکل منحنی، و برآمدگیهای تزیینی متقارن آن، از برنز و اورمولو[۱۶]، و بهشکل گیاهان و جانوران ساخته میشد. در سبک متأثر از چین که با نام تزیینات چینیوار[۱۷] شهرت یافت، تزیینات کندهکاریشدۀ چوبیِ مبلمان، با ظاهری شبیه به بامبو[۱۸] تراشیده میشد و سپس با لاکالکل جلا مییافت. اما طرحهای مبلمان بریتانیایی سادهتر بودند: سبک پالادیووار[۱۹] همچنان از عناصر کلاسیک بهره میجست و سبک ملکه آن[۲۰]، بسیار ساده و بیتکلف بود.
نئوکلاسیسیسم. در نیمۀ دوم قرن ۱۸، طراحی مبلمان اروپایی از منحنیهای موجدار روکوکو، مجدداً به خطوط مستقیم، متقارن و نقشمایههای کلاسیک بازگشت؛ این دوره با نام دورۀ نئوکلاسیک شهرت دارد. استفاده از چوب ماهون[۲۱] بیش از دیگر چوبها در این دوره رواج یافت. رنگهای روشن باب بود و برخی از مبلمانها با رنگ سفید رنگآمیزی، و با طلاکاری تزیین میشد.
شمال امریکا. حدود قرن ۱۸، مستعمرات شمال امریکا که تا آن هنگام دنبالهروی مُدهای انگلیسی بودند، سبکهای خاص خود را پروراندند. مبلمان شِیکر[۲۲] از شاخصترینِ آنها بود، که براساس مبلمان چوبی سنّتی انگلیسی، بسیار ظریف و کاربردی، و عاری از هرگونه تزیین ساخته میشد.
اوایل قرن نوزدهم. دورۀ نئوکلاسیک در فرانسه جای خود را به سبک امپراتوری ناپلئون داد. این سبک از معماری روم، یونان، و مصر باستان مایه میگرفت، و بسیار فاخر و باابهت بود. با تبعید ناپلئون، سبک امپراتوری بزرگِ او نیز بهتدریج جذابیّت خود را ازدست داد.
میانۀ قرن نوزدهم. بخش اعظم این دوره به احیای سبکهای پیشین اختصاص داشت. جزئیات شیوۀ گوتیک[۲۳] به مبلمان سبک نیابت سلطنت افزوده شد؛ شکوفایی سبکهای روکوکو و رنسانس[۲۴] با تزیینات و رودوزیهای آزادانهاش، ادامه یافت. همچنان استفاده از چوب ماهون رواج داشت، لیکن از آن در مبلمان سنگین و مزین با درهای آینهدار، استفاده میشد. در این زمان اتاقها را برخلاف دورههای پیشین با انبوهی از مبلمان مختلف پُر میکردند، که حاصل ادغام سبکها و تزیینات و آذینها بود.
اواخر قرن نوزدهم. جنبش هنرها و صنایع دستی[۲۵]، واکنشی بود در برابر مبلمان و پارچههای تولید انبوه. این جنبش سعی داشت استانداردهای عالی طراحی را در مبلمان دستساز تکامل بخشد و کالاهایی سادهتر و محکمتر با تزیینات ظریفتر پدید آوَرَد که بیشتر بر مهارت مبتنی باشد تا بر جلوۀ ظاهری. در جهت هماهنگی با اهداف جنبش، استفاده از چوب بلوط در ساختن مبلمان بیش از چوب ماهون رایج شد. در همین زمان، و تاحدی به موازات جنبش هنرها و صنایع دستی، سبک آرنوو[۲۶] شکل گرفت، که در عین حال واکنشی بود در برابر سبکهای فاخری که به تازگی احیا شده بودند. استفاده از شکلهای مواجِ طبیعی، و تمایل به بیتقارنی باب گردید. شکل مبلمان و تزیینات آن، باتأثیر از شکلهای گیاهیِ پرانحنا، نقوش موّاج آب، فرمهای منحنی و تَرکهای زنانه با موهای مواج، شکل گرفت. جنبش هنرها و صنایع دستی، و آرنوو، پس از جنگ جهانی اول از مد افتاد.
قرن بیستم. در این قرن چندین سبک در ساختِ مبلمان بهوجود آمد، که حاصل تنوع در مواد جدید قابل دسترس، همچون پلاستیک، تختههای چندلا[۲۷]، فولاد، آلومینیوم و فایبرگلاس[۲۸]، و نیز ناشی از این واقعیت بود که مبلمان تقریباً فقط به شیوۀ تولید انبوه ساخته میشد و تحول سریعتر و آسانتر سبکهای مختلف را میسّر میساخت. در این زمان تقاضا برای مبلمان سبکوزن و ارزانقیمت با نگهداری آسان، بیش از گذشته فزونی یافت. مدرسۀ باوهاوس[۲۹] که در ۱۹۱۹ تأسیس شد، پیشگام کاربرد چارچوبهای لولهای فولادی در ساخت مبلمان بود. آردکو[۳۰] که در فاصلۀ بین دو جنگ جهانی رواج یافت، از عناصر غیرطبیعتگرای آرنوو، و طرحهایی بهره بُرد که برای تولید انبوه مناسب بودند. آردکو بهسبب استفاده از تزیینات غیرکاربردی، همچون شکلهای زیگزاگ، دایره، مثلث، و خورشیدی، در تزیین مبلمان، در میان سبکهای مدرن، سبکی نامتعارف بهشمار میآمد. ظهور خانههای کوچکتر، و نیز سادهسازی طراحیِ قطعات مجزای مبلمان، به این معنا بود که طراحان تمایل داشتند جلوۀ ظاهری اتاق را با کاهشِ قطعات مبلمان درونِ آن ساده کنند؛ آنان ظاهر شلوغ قرن نوزدهمی را وانهادند و به سبک کلاسیک، و ژاپنی گراییدند.
- ↑ papier-mâché
- ↑ inlay
- ↑ The ancient Mediterranean
- ↑ (mortice and tenon joint (mortise
- ↑ classical
- ↑ bronze
- ↑ couch
- ↑ couch
- ↑ medieval
- ↑ Versailles
- ↑ veneering
- ↑ carving
- ↑ lacquer
- ↑ rococo
- ↑ Régence style
- ↑ ormolu
- ↑ chinoiserie
- ↑ bamboo
- ↑ Palladian
- ↑ Queen Anne
- ↑ mahogany
- ↑ Shaker
- ↑ Gothic
- ↑ Renaissance
- ↑ Arts and Crafts Movement
- ↑ art nouveau
- ↑ plywood
- ↑ fibreglass
- ↑ Bauhaus
- ↑ art deco