سعدی، مصلح الدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)
سعدی، مصلحالدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)
مصلحالدین سعدی | |
---|---|
زادروز |
شیراز ح 606ق |
درگذشت | ح 691ق |
ملیت | ایرانی |
نامهای دیگر | شرفالدین، مشرفالدین |
تحصیلات و محل تحصیل | مدرسۀ نظامیه |
شغل و تخصص اصلی | شاعر و نویسنده |
لقب | شیخ اجل |
آثار | گلستان (1368ش) و بوستان (1359ش) |
گروه مقاله | ادبیات فارسی |
(یا: شرفالدین، مشرفالدین؛ مشهور به: شیخ اجل) شاعر و نویسندۀ ایرانی. نیاکان سعدی عالمان دین بودند. پدرش در کودکی او درگذشت. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش آموخت. سپس در روزگار نابسامانی فارس و پیش از پادشاهی ابوبکر بن سعد زنگی (۶۲۳ـ۶۵۸ق) به بغداد رفت. در مدرسۀ نظامیه به تکمیل فنون ادب و تحصیل علوم دین سرگرم شد. با بسیاری از بزرگان اهل ذوق و عرفان در ارتباط بود. از محضر شیخ شهابالدین ابوحفص عمر سهروردی بهره برد، اما مرید او نشد. یکچند در خدمت جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمان جوزی، ملقب به محتسب ( ـ۶۵۶ق) بهسر برد. پس از پایان تحصیلات در ۶۲۰/۶۲۱ق، سفرهای طولانی خود را به اندیشۀ دیدار دانشمندان، علمای دین و عارفان کامل آغاز کرد. از بغداد به شام، حجاز، لبنان و روم و در ۶۵۵ق، به شیراز رفت و سفرهایش بهپایان رسید. ابوبکر بن سعد و فرزندش، سعد بن ابیبکر ( ـ۶۵۸ق)، مقام او را بزرگ میداشتند. سعدی در عین انتساب به دربار اتابکان فارس و مدح پادشاهان آن دودمان و ستایش عدهای از مردان بزرگ روزگار هرگز شاعر درباری نشد. تخلص سعدی برگرفته از نام سعد بن زنگی یا سعد بن ابیبکر است. سعدی، در ۶۵۵ق، بوستان یا سعدینامه را به نام ابوبکر بن سعد به نظم درآورد و در ۶۵۶ق، گلستان را نیز به نام او تألیف کرد. پس از زوال اتابکان فارس در ۶۶۳ق، از شیراز به بغداد و حجاز رفت. حج گزارد و از راه تبریز به شیراز بازگشت. در این سفر بود که با شمسالدین صاحبدیوان و برادرش، عطاملک جوینی، دیدار کرد. گویا ملاقات سعدی با مولوی و همام تبریزی در این سفر روی داده است. سعدی پس از رسیدن به شیراز تا دم مرگ در خانقاه خود، که بعدها به سعدیه آوازه یافت، بهسر برد و در همانجا بهخاک سپرده شد. سعدی از شاعرانی است که، در روزگار خود، در میان پارسیگویان کشورهای گوناگون از آسیای صغیر تا هندوستان شهرت یافت. امیرخسرو دهلوی و حسن دهلوی از غزلیات سعدی پیروی کردهاند. سیف فرغانی اشعار خود را برای نظرخواهی نزد سعدی فرستاده است. پس از درگذشت سعدی، شهرت وی، با سرعتی بیسابقه، افزایش یافت. بهزودی به نام بهترین شاعر زبان فارسی شناخته شد. سخن او معیار و محک سخنوران زبان فارسی قرار گرفت. سعدی زبان فصیح خود را تنها به مدح نگشود و عاشقانه نسرود، بلکه آن را در راه سعادت بشر بهکار برد. وی سردوگرم روزگار چشیده بود و سخنش را با حکایات شیرین و بذلهگویی درآمیخت تا خواننده جذب او شود. وی توانست زبان فارسی را از دشوارگوییهای آن روزگار برهاند و شعر فارسی را، که به ابهام گراییده بود، روشن و دلربا سازد. سعدی سهل و ممتنع سخن میگوید و با آنکه در ادب عرب و دانشهای شرعی و دینی تبحر کافی داشت، هیچگاه فارسی را با الفاظ غریب عرب درنیامیخت. متقدمان پارسیزبان در توصیف شعر او دیوان او را «نمکدان شعر» گفتهاند. شهرت سعدی بیشتر در غزل است که حتی مایۀ رشک همام تبریزی و برخی دیگر از شاعران روزگارش شده است. در مدح شیوۀ او تا حدی ابتکاری است. بزرگان را با صراحت لهجه به عدل و دادگری میخواند. در هجو نیز دستی قوی داشت. سعدی حکیم است، نه عارف؛ تنها شاعر و شاعر آدمیت است که عشق و اخلاق مایۀ افتخار اوست. آثار سعدی در نظم و نثر است که خود آنها را مرتب و منظم میکرد. مشهورترین گردآورندۀ کلیات آثار سعدی علی بن احمد بن ابیبکر بیستون است که تمام آثار سعدی را در ۲۳ رساله بدینترتیب آورده است: تقریر دیباچه؛ مجالس پنجگانه؛ سؤال صاحبدیوان؛ عقل و عشق؛ نصیحتالملوک؛ رسائل ثلاثه؛ گلستان؛ سعدینامه/ بوستان؛ قصاید فارسی؛ قصاید عربی؛ ملمعات؛ ترجیعات؛ طیّبات؛ بدایع؛ خواتیم؛ غزلیات قدیم؛ صاحبیه؛ مقطعات؛ رباعیات؛ مفردات؛ خبیثات؛ هزلیات؛ مضحکات. کلیات سعدی به کوشش محمدعلی فروغی بهچاپ رسیده است (۱۳۱۶ش). آثار تعلیمی مشهور سعدی گلستان (۱۳۶۸ش) و بوستان (۱۳۵۹ش) است که سالها در ایران و برخی کشورها کتاب درس بوده و به بیشتر زبانها ترجمه شده است. تکنگاری و تحقیقاتی نیز دربارۀ او و شعرش صورت گرفته است.