کمدی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
صحنه‌ای از یک تئاتر کمدی
صحنه‌ای از یک تئاتر کمدی
اسکار وایلد
اسکار وایلد

کُمِدی (comedy)

سبک یا بیانی ادبی که هدفِ آن خنداندن تماشاگر است. همه گونه‌های ادبی مانند نمایش[۱]، نظم[۲] و نثر[۳] ممکن است هدف کمیک داشته باشند. کُمدی، برخلاف تراژدی[۴]، نوعاً پایان خوش یا سرگرم‌کننده دارد، اما ساختار و مضمون آن شاید از تراژدی هم به‌مراتب ظریف‌تر و استادانه‌تر باشد. کُمدی سُنّتی[۵]، همچون تراژدی، مقدمتاً به نمایش ضعف آدمی می‌پردازد ولی در کُمدی، خطای شخصیت عموماً به نابودی او نمی‌انجامد و او غالباً از آن درس می‌گیرد. خنداندن تماشاگر را نوعاً «دلقک‌ها» (ملیجک‌ها) انجام می‌دهند که نقش آنان نشان ‌دادن و برجسته‌تر کردن ضعف شخصیت‌هایی است که خودبزرگ‌بینند، ابلهند یا اشتباه می‌کنند. طنز[۶] قضیه در آن است که گاهی دلقک به نجات شخصیت‌های دیگر می‌آید. در پردۀ پایانی کُمدی، کشمکش پایان می‌یابد به‌استثنای معمولاً یک شخصیت تلخ‌اندیش که تقابل نمایشی را پدید می‌آورد.

کُمدی از زمان پیدایش آن در یونان تاکنون دستخوش دگرگونی‌های بسیار شده است؛ نخستین کمدی در یونان قدیم از هجو مسائل روز و درخشان آریستوفانس[۷] پدید آمد.

کُمدی‌نویسان بزرگ عبارتند از ویلیام شکسپیر[۸]، جورج برنارد شاو[۹]، اسکار وایلد[۱۰]، کارلو گلدونی[۱۱]، مولیر[۱۲] و ماریوو[۱۳].

از گونه‌های کُمدی‌اند: پانتومیم[۱۴]، طنز، فکاهه[۱۵]، طنز تلخ[۱۶]، و کُمدیا دلارته[۱۷]. در قرون وسطا، نمایش‌نامه‌های اخلاقی به نمایش مفاهیمی چون شیطان و رذایل بشری پرداختند که بعد‌ها تحول‌یافته و به‌صورت شخصیت‌های خنده‌آور و رایج کُمدی خُلق‌وخوی[۱۸] رُنسانسی با شخصیت‌های منفی مشهوری چون موسکا[۱۹]ی بِن‌جانسون[۲۰] در وُلپون[۲۱] درآمدند. در خلال قرن ۱۷م، کُمدی‌های شکسپیر و مولیر را نویسندگان کُمدی‌های دورۀ بازگشت[۲۲] نظیر جورج اِتریج[۲۳]، ویلیام ویچرلی[۲۴]، و ویلیام کانگریو[۲۵] دنبال کردند. کُمدی احساساتی[۲۶] بخش اعظم قرن ۱۹ را در انگلستان و امریکا از آن خود کرد، گرچه امروزه از آن کم‌تر یاد و یا چیزی بازآفرینی می‌شود. پایان این قرن در انگلستان، سُنّت واقع‌گرایانه شاو و کُمدی‌های اجتماعی[۲۷] خوش‌ساخت وایلد را به‌ ارمغان آورد. از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰م، «کمدی اسلپ‌استیک[۲۸]» از صحنه تئاتر وارد فیلم‌های صامت شد. از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰م، کمدی‌های آراسته و لطیف نوئل کاوئرد[۲۹] و ترنس رایتگن[۳۰]، دو نویسندۀ انگلیسی، بر صحنه‌های تئاتر و فیلم‌های ناطق اجرا می‌شدند. این کمدی‌ها اواخر دهۀ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰م با گرایشی به‌سوی هجو و بدبینی، به‌گونه‌ای در آثار جو اورتون[۳۱] و پیتر نیکولز[۳۲]، دو نویسندۀ انگلیسی، دیده می‌شدند، در کنار آن‌ها تئاتر پوچی[۳۳] ساموئل بکت[۳۴]، ژان ژُنه[۳۵]، و تام استاپارد[۳۶] اجرا می‌شدند. از دهۀ ۱۹۷۰م، «کمدی سیاه[۳۷]» در انگلستان و امریکا نفوذ یافت و آثار آلن اِیکبورن[۳۸] صحنه‌های تئاتر انگلیس را به ‌خود اختصاص داد و طنز‌های سیاسی[۳۹] داریو فو[۴۰] بر تئاتر مردمی[۴۱] تأثیر گذاشتند، گرچه کُمدی موقعیت[۴۲]، نظیر آثاری که نیل سایمون[۴۳]، نمایش‌نامه‌نویس امریکایی، نوشت در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰م پیوسته توجه تماشاگران تئاتر، سینما، و تلویزیون را به ‌خود جلب کرد.



  1. drama
  2. verse
  3. prose
  4. tragedy
  5. traditional comedy
  6. satire
  7. Aristophanes
  8. William Shakespeare
  9. George Bernard Shaw
  10. Oscar Wilde
  11. Carlo Goldoni
  12. Molière
  13. Marivaux
  14. pantomime
  15. farce
  16. black humour
  17. commedia dell’arte
  18. comedy of humours
  19. Mosca
  20. Ben Jonson
  21. Volpone
  22. Restoration comedy
  23. George Etherege
  24. William Wycherley
  25. William Congreve
  26. sentimental comedy
  27. social comedy
  28. slapstick comedy
  29. Noël Coward
  30. Terence Rattigan
  31. Joe Orton
  32. Peter Nichols
  33. Theatre of the Absurd
  34. Samuel Beckett
  35. Jean Genet
  36. Tom Stoppard
  37. black comedy
  38. Alan Ayckbourn
  39. political satire
  40. Dario Fo
  41. radical theatre
  42. situation comedy
  43. Neil Simon