آزادی بحث و تحقیق
آزادی بحث و تحقیق (academic freedom)
آزادی معلمان و محققان، بهویژه استادان و پژوهشگران دانشگاهها، در تدریس، تحقیق، و بیان اندیشههای خود، بی آنکه از سوی سازمانی که تابع آناند مورد تعرض یا تحت فشار قرار گیرند. در کشورهایی با حکومت دموکراسی، بحث و تحقیق در شمار حقوق مدنی است، گرچه عملاً، در بسیاری از موارد، این حقوق رعایت نمیشود. پذیرش آزادی بحث و تحقیق بر این اصل مبتنی است که وسیلهای برای توسعۀ دانش انسانی است، نه وسیلهای برای القای عقاید رسمی دینی یا سیاسی؛ و همچنین بر این باور مبتنی است که تحقیق، اگر بدون نگرانی از نتایج آن به عمل آید، حقیقت را بهتر آشکار میکند. فکر تحقیق آزادانه، ابتدا در عصر روشنگری[۱] (قرن ۱۸م) در اروپا، و در برابر فشارهای کلیسا، مطرح شد و نویسندگانی چون جان لاک[۲]، تامس هابز[۳]، جان بنتام[۴]، چارلز داروین[۵] و هربرت اسپنسر[۶] درباره آن سخن گفتند و از آن دفاع کردند. در قرنهای ۱۸ و ۱۹م، با توسعۀ روشهای تجربی علوم در دانشگاههای اروپا و امریکا، آزادی بحث و تحقیق گسترش بیشتری یافت، اما طی قرن ۲۰م و ظهور ایدئولوژیها و حکومتهای دیکتاتوری، در روسیه و آلمان نازی، افریقای جنوبی، چین کمونیست و برخی کشورهای دیگر، آزادی بحث و تحقیق در دانشگاههای این گونه کشورها محدود و ممنوع شد. پس از سقوط دولت آلمان نازی و تغییر یا ایجاد تحولات سیاسی در کشورهایی چون اتحاد شوروی سابق و افریقای جنوبی و چین کمونیست و کشورهای دیگر، آزادی بحث و تحقیق نیز تا حدودی افزایش یافته است. در ایران، تا اواخر قرن گذشته، تعلیم و تعلم، رویکرد به فلسفه و گرایش به تصوف چندان با آزادی توأم نبود؛ ولی با توسعۀ دانشگاهها و تحولات آموزش و پرورش جدید این گونه فشارها کاهش یافته و میدان بحث و تحقیق توسعۀ چشمگیری یافته است و این در حالی است که در کشورهای غربی تحقیق دربارۀ هولوکاست هنوز ممنوع و قابل تعقیب قضایی است.