ابن عربی، محیی الدین (مرسیه ۵۶۰ـ دمشق ۶۳۸ق)
ابن عربی، محییالدین (مُرْسیه ۵۶۰ـ دمشق ۶۳۸ق)
محیی الدین بن عربی | |
---|---|
زادروز |
مرسیه ۵۶۰ق |
درگذشت | دمشق ۶۳۸ق |
ملیت | اندلسی (اسپانیایی) |
شغل و تخصص اصلی | عارف |
شغل و تخصص های دیگر | عالم، شارح، شاعر و نویسنده |
لقب | شیخ اکبر |
آثار | ترجمانالاشواق؛ فتوحات مَکّیه؛ فصوص الحکم؛ مابعدالطبیعه |
گروه مقاله | عرفان |
(نام کامل: ابوعبدالله محییالدین محمد بن علی بن محمد بن العربی طائی حاتمی، معروف به ابن عربی) عارف، عالم، شارح و شاعر اندلسی عرب. پس از تحصیل علوم رسمی روزگار خود، به تزکیۀ نفس و سیر و سلوک پرداخت و از ۳۰سالگی در جستوجوی معرفت و از بیم کیفر، در غرب و شرق قلمرو اسلام به سفر رفت و در همه جا تعظیم و تکریم شد؛ و سرانجام به دمشق رفت. آرامگاه او در دامنۀ کوه قاسیون زیارتگاه است. ابن عربی عارفی تعالیجوی بود که توانست عرفان نظری را بر پایههایی استوار پی افکنَد، لقب «شیخ اکبر» را بهخود اختصاص دهد و نوآوریهای فراوانی را نصیب عالم عرفان کند. گاه بهقصد جلب حمایت حکام، با آنان طرح دوستی میریخت. در مصر به الحاد متهم و واجبالقتل شناخته شد، اما با پایمردی ملکالعادل ایوبی نجات یافت. مدتی مشاور کیکاوس سلجوقی بود و پیروزی او در انطاکیه را پیشبینی کرد. تقرب وی نزد الملکالظاهر، حاکم ایوبی حلب، نیز معروف است. ابن عربی از نویسندگان بسیار پرکار و پرنویس است و صدها تألیف و تصنیف به نظم و نثر دارد که ترجمانالاشواق و دیوان او از آن جمله است. او در نامهای که به سال ۶۳۲ از دمشق برای کیکاوس اول، پادشاه قونیه، مینویسد ۲۴۰ عنوان از تألیفات خود را برمیشمارد. جامی شمار تألیفات او را بیش از ۵۰۰ دانسته است. دو تألیف منثور ابنعربی را مهمترین آثار او دانستهاند: فتوحات مَکّیه، که دایرةالمعارف جامعی از تصوف است و فُصوصالحِکَم، که دشوارفهمترین اثر ابن عربی و کتابی عرفانی است که عدهای بر آن شرح و حاشیه نوشتهاند. این کتاب را وصیتنامۀ فکری و عقیدتی ابن عربی خواندهاند. بر این کتاب شرح و تفسیر فراوان نوشتهاند، ازجمله عبدالرزاق کاشی، شاگردش داود بن محمود قیصری و عبدالرحمان جامی؛ و از این طریق تصوف و تفکر اسلامی از ابن عربی متأثر شده است. نخستین شرح فارسی را بر فصوص رُکنای شیرازی، یکی از شاگردان داود قیصری، نوشته است. مابعدالطبیعۀ ابن عربی مفهوم تجربۀ عرفانی را از بُن دگرگون کرد و نظریۀ وحدت وجود توسط او برای اولینبار بهگونهای تازه تبیین شد و بعدها در حکمت متعالیۀ ملاصدرا بهکار رفت. ابن عربی انسان کامل را «کَوْن جامع» و تجّلی کامل آفریدگار خواند و آن را یکی از عوالم پنجگانۀ هستی (حَضَرات خمسه) نامید. ادبیات عرفانی پس از ابن عربی، سخت متأثر از شیوۀ اوست و عرفان با او وارد مرحلۀ جدیدی شد. عنوان «اعیان ثابته» توسط او ابداع و پس از او از مفاهیم مهم رایج در عرفان نظری شد. وی در تأویل آیات قرآن دستی گشاده داشت و گاه چنان تأویلاتی ارائه کرده که حتی در نظر طرفداران او نیز مقبول واقع نشده و دور از موازین علمی و شرعی دانسته شده است. آثار و نوشتههای او عاری از تکرار و اِغلاق و شطح و دعوی نیست و زبانی تنیده از رمز و ابهام دارد. خود را ختم ولایت محمدی خوانده و مدعی دریافت مستقیم احکام از منبع غیبی الهی است. با توجه به این اوصاف است که او را به حق معما خواندهاند.