ولامنک، موریس دو (۱۸۷۶ـ۱۹۵۸): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ولامَنْک، موریس دو (۱۸۷۶ـ۱۹۵۸)(Vlaminck, Maurice de) | ولامَنْک، موریس دو (۱۸۷۶ـ۱۹۵۸)(Vlaminck, Maurice de) | ||
[[پرونده:40100500-2.jpg|بندانگشتی|موریس دو ولامنک]] | |||
[[ | |||
نقاش، گرافیست، و نویسندۀ فرانسوی. هنرمندی کمابیش خودآموخته، و از نخستین [[فوویسم|فُوو]]<ref>Fauve</ref>ها بود. بهسبب منظرههایی که در رنگهای زنده و تابناک پدید آورد، ازجمله تابلوی ''آبگیر لندن''<ref>''The Pool of London'' | نقاش، گرافیست، و نویسندۀ فرانسوی. هنرمندی کمابیش خودآموخته، و از نخستین [[فوویسم|فُوو]]<ref>Fauve</ref>ها بود. بهسبب منظرههایی که در رنگهای زنده و تابناک پدید آورد، ازجمله تابلوی ''آبگیر لندن''<ref>''The Pool of London'' | ||
</ref> (۱۹۰۶؛ نگارخانۀ تیت<ref>Tate Gallery </ref>، لندن) شهرت یافت. شعر، رمان، نمایشنامه، و مقاله هم مینوشت؛ نیز ویولن مینواخت، و در مسابقات دوچرخهسواری شرکت میکرد، مزرعهدار بود، و آثار هنری افریقایی را گردآوری میکرد. آموزش نقاشی را از نوزدهسالگی آغاز کرد. از نمایشگاه آثار [[ون گوگ، ونسان (۱۸۵۳ـ۱۸۹۰)|ونگوگ]]<ref>van Gogh </ref> در ۱۹۰۱ بسیار تأثیر گرفت، و این حکم شاخص فُووها را بر زبان آورد که «هنرمند باید با رنگهای خالص شنگرفی<ref>vermilion</ref>، سبز ورونسه<ref> Veronese green </ref>، و آبیِ کُبالت<ref>cobalt </ref> نقاشی کند». در نمایشگاه فُوویستیِ ۱۹۰۵ با [[ماتیس، هانری (۱۸۶۹ـ۱۹۵۴)|ماتیس]]<ref>Matisse</ref> و دورَن<ref> Derain </ref> و دیگران همکاری کرد. حدود ۱۹۰۸ از [[سزان، پل (۱۸۳۹ـ۱۹۰۶)|سزان]]<ref>Cézanne </ref> تأثیر پذیرفت، و آثارش با احتراز از تبعات استفاده از رنگ خالص، در دوران پختگی حالوهوای [[اکسپرسیونیسم (هنر)|اکسپرسیونیستی]]<ref>expressionist</ref> و حزنآلودتری پیدا کرد. در این زمان رنگهای غلیظ و گذارهای ناگهانی از تیره به روشن، ویژگی آثارش بود، که به آسمانهای طوفانی و روستاهای پربرف، مناظر شاخص او، جلوهای نمایشی میداد. شماری نقش اشیا نیز در همین شیوه پدید آورد. | </ref> (۱۹۰۶؛ نگارخانۀ تیت<ref>Tate Gallery </ref>، لندن) شهرت یافت. شعر، رمان، نمایشنامه، و مقاله هم مینوشت؛ نیز ویولن مینواخت، و در مسابقات دوچرخهسواری شرکت میکرد، مزرعهدار بود، و آثار هنری افریقایی را گردآوری میکرد. آموزش نقاشی را از نوزدهسالگی آغاز کرد. از نمایشگاه آثار [[ون گوگ، ونسان (۱۸۵۳ـ۱۸۹۰)|ونگوگ]]<ref>van Gogh </ref> در ۱۹۰۱ بسیار تأثیر گرفت، و این حکم شاخص فُووها را بر زبان آورد که «هنرمند باید با رنگهای خالص شنگرفی<ref>vermilion</ref>، سبز ورونسه<ref> Veronese green </ref>، و آبیِ کُبالت<ref>cobalt </ref> نقاشی کند». در نمایشگاه فُوویستیِ ۱۹۰۵ با [[ماتیس، هانری (۱۸۶۹ـ۱۹۵۴)|ماتیس]]<ref>Matisse</ref> و دورَن<ref> Derain </ref> و دیگران همکاری کرد. حدود ۱۹۰۸ از [[سزان، پل (۱۸۳۹ـ۱۹۰۶)|سزان]]<ref>Cézanne </ref> تأثیر پذیرفت، و آثارش با احتراز از تبعات استفاده از رنگ خالص، در دوران پختگی حالوهوای [[اکسپرسیونیسم (هنر)|اکسپرسیونیستی]]<ref>expressionist</ref> و حزنآلودتری پیدا کرد. در این زمان رنگهای غلیظ و گذارهای ناگهانی از تیره به روشن، ویژگی آثارش بود، که به آسمانهای طوفانی و روستاهای پربرف، مناظر شاخص او، جلوهای نمایشی میداد. شماری نقش اشیا نیز در همین شیوه پدید آورد. | ||
[[پرونده:40100500-3.jpg|بندانگشتی|اثری از ولامنک]] | |||
| | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۰
ولامَنْک، موریس دو (۱۸۷۶ـ۱۹۵۸)(Vlaminck, Maurice de)
نقاش، گرافیست، و نویسندۀ فرانسوی. هنرمندی کمابیش خودآموخته، و از نخستین فُوو[۱]ها بود. بهسبب منظرههایی که در رنگهای زنده و تابناک پدید آورد، ازجمله تابلوی آبگیر لندن[۲] (۱۹۰۶؛ نگارخانۀ تیت[۳]، لندن) شهرت یافت. شعر، رمان، نمایشنامه، و مقاله هم مینوشت؛ نیز ویولن مینواخت، و در مسابقات دوچرخهسواری شرکت میکرد، مزرعهدار بود، و آثار هنری افریقایی را گردآوری میکرد. آموزش نقاشی را از نوزدهسالگی آغاز کرد. از نمایشگاه آثار ونگوگ[۴] در ۱۹۰۱ بسیار تأثیر گرفت، و این حکم شاخص فُووها را بر زبان آورد که «هنرمند باید با رنگهای خالص شنگرفی[۵]، سبز ورونسه[۶]، و آبیِ کُبالت[۷] نقاشی کند». در نمایشگاه فُوویستیِ ۱۹۰۵ با ماتیس[۸] و دورَن[۹] و دیگران همکاری کرد. حدود ۱۹۰۸ از سزان[۱۰] تأثیر پذیرفت، و آثارش با احتراز از تبعات استفاده از رنگ خالص، در دوران پختگی حالوهوای اکسپرسیونیستی[۱۱] و حزنآلودتری پیدا کرد. در این زمان رنگهای غلیظ و گذارهای ناگهانی از تیره به روشن، ویژگی آثارش بود، که به آسمانهای طوفانی و روستاهای پربرف، مناظر شاخص او، جلوهای نمایشی میداد. شماری نقش اشیا نیز در همین شیوه پدید آورد.