اسفورتسا، کارلو (۱۸۷۳ـ۱۹۵۲): تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِسْفورتْسا، کارلو (۱۸۷۳ـ۱۹۵۲)(Sforza, Carlo) | اِسْفورتْسا، کارلو (۱۸۷۳ـ۱۹۵۲)(Sforza, Carlo) | ||
خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}دیپلمات و سیاستمدار ایتالیایی. در ۱۹۱۹ معاون وزیر امور خارجه و در ۱۹۲۰ وزیر خارجه در دولت [[جولیتی، جووانی (۱۸۴۲ـ۱۹۲۸)|جووانی جولیتّی]]<ref>Giovanni Giolitti | }}[[پرونده:11299700.jpg|بندانگشتی|کارلو اسفورتسا]]دیپلمات و سیاستمدار ایتالیایی. در ۱۹۱۹ معاون وزیر امور خارجه و در ۱۹۲۰ وزیر خارجه در دولت [[جولیتی، جووانی (۱۸۴۲ـ۱۹۲۸)|جووانی جولیتّی]]<ref>Giovanni Giolitti | ||
</ref> شد. در ۱۹۲۲ سفیر [[ایتالیا]] در [[فرانسه]] بود. اما پس از رویکارآمدن [[موسولینی، بنیتو (۱۸۸۳ـ۱۹۴۵)|موسولینی]]<ref>Mussolini | </ref> شد. در ۱۹۲۲ سفیر [[ایتالیا]] در [[فرانسه]] بود. اما پس از رویکارآمدن [[موسولینی، بنیتو (۱۸۸۳ـ۱۹۴۵)|موسولینی]]<ref>Mussolini | ||
</ref>، از مقامش استعفا کرد و به ایتالیا بازگشت و برضد [[فاشیسم]] فعالیت کرد. در ۱۹۲۸ به ناچار ایتالیا را ترک کرد و به [[بلژیک]] و سپس [[امریکا، ایالات متحده|امریکا]] رفت. در ۱۹۴۳ به ایتالیا بازگشت و پس از آن که بار دیگر وزیر خارجۀ ایتالیا شد، در کنفرانس پاریس (۱۹۴۷) در صحنۀ دیپلماسی اروپا ظاهر شد. آخرین سالهای زندگی او به تلاش برای احیای نفوذ ایتالیا در صحنۀ سیاست جهانی و بازگرداندن ایتالیا به صف متحدان غربی گذشت. در ۱۹۵۱، که بهسبب بیماری از مقامش استعفا کرد، شاهد تحققیافتن سیاستهایش بود. اسفورتسا در مونتینیوزو<ref> Montignoso </ref>، نزدیک ماسا<ref>Massa </ref>، در ایتالیا، زاده شد. فعالیتهای دیپلماتیک او در [[استانبول]]، [[پکن]]، [[پاریس، شهر|پاریس]]، [[مادرید، شهر|مادرید]]، و [[لندن (انگلستان)|لندن]] موجب شهرتش شد. ازجمله آثار اوست: ''۵۰ سال جنگ و دیپلماسی در بالکان''<ref>''Fifty Years of War and Diplomacy in the Balkans''</ref> (۱۹۴۱)؛ ''ماکیاولی: لاتینی و ایتالیایی''<ref>''Machiavelli: Latin and Italian'' | </ref>، از مقامش استعفا کرد و به ایتالیا بازگشت و برضد [[فاشیسم]] فعالیت کرد. در ۱۹۲۸ به ناچار ایتالیا را ترک کرد و به [[بلژیک]] و سپس [[امریکا، ایالات متحده|امریکا]] رفت. در ۱۹۴۳ به ایتالیا بازگشت و پس از آن که بار دیگر وزیر خارجۀ ایتالیا شد، در کنفرانس پاریس (۱۹۴۷) در صحنۀ دیپلماسی اروپا ظاهر شد. آخرین سالهای زندگی او به تلاش برای احیای نفوذ ایتالیا در صحنۀ سیاست جهانی و بازگرداندن ایتالیا به صف متحدان غربی گذشت. در ۱۹۵۱، که بهسبب بیماری از مقامش استعفا کرد، شاهد تحققیافتن سیاستهایش بود. اسفورتسا در مونتینیوزو<ref> Montignoso </ref>، نزدیک ماسا<ref>Massa </ref>، در ایتالیا، زاده شد. فعالیتهای دیپلماتیک او در [[استانبول]]، [[پکن]]، [[پاریس، شهر|پاریس]]، [[مادرید، شهر|مادرید]]، و [[لندن (انگلستان)|لندن]] موجب شهرتش شد. ازجمله آثار اوست: ''۵۰ سال جنگ و دیپلماسی در بالکان''<ref>''Fifty Years of War and Diplomacy in the Balkans''</ref> (۱۹۴۱)؛ ''ماکیاولی: لاتینی و ایتالیایی''<ref>''Machiavelli: Latin and Italian'' |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۵۷
اِسْفورتْسا، کارلو (۱۸۷۳ـ۱۹۵۲)(Sforza, Carlo)
کارلو اسفورتسا Carlo Sforza | |
---|---|
زادروز |
مونتینیوزو، نزدیک ماسا ۱۸۷۳م |
درگذشت | ۱۹۵۲م |
ملیت | ایتالیایی |
شغل و تخصص اصلی | دولتمرد |
آثار | ۵۰ سال جنگ و دیپلماسی در بالکان (۱۹۴۱)؛ ماکیاولی: لاتینی و ایتالیایی (۱۹۴۲)؛ ایتالیاییهای راستین (۱۹۴۲)؛ جنگ تمامیتخواهانه و پس از آن (۱۹۴۲)؛ ایتالیای معاصر: خاستگاههای فکری و اخلاقی آن (۱۹۴۶)؛ و ایتالیا و ایتالیاییها (۱۹۴۸) |
گروه مقاله | تاریخ جهان |
دیپلمات و سیاستمدار ایتالیایی. در ۱۹۱۹ معاون وزیر امور خارجه و در ۱۹۲۰ وزیر خارجه در دولت جووانی جولیتّی[۱] شد. در ۱۹۲۲ سفیر ایتالیا در فرانسه بود. اما پس از رویکارآمدن موسولینی[۲]، از مقامش استعفا کرد و به ایتالیا بازگشت و برضد فاشیسم فعالیت کرد. در ۱۹۲۸ به ناچار ایتالیا را ترک کرد و به بلژیک و سپس امریکا رفت. در ۱۹۴۳ به ایتالیا بازگشت و پس از آن که بار دیگر وزیر خارجۀ ایتالیا شد، در کنفرانس پاریس (۱۹۴۷) در صحنۀ دیپلماسی اروپا ظاهر شد. آخرین سالهای زندگی او به تلاش برای احیای نفوذ ایتالیا در صحنۀ سیاست جهانی و بازگرداندن ایتالیا به صف متحدان غربی گذشت. در ۱۹۵۱، که بهسبب بیماری از مقامش استعفا کرد، شاهد تحققیافتن سیاستهایش بود. اسفورتسا در مونتینیوزو[۳]، نزدیک ماسا[۴]، در ایتالیا، زاده شد. فعالیتهای دیپلماتیک او در استانبول، پکن، پاریس، مادرید، و لندن موجب شهرتش شد. ازجمله آثار اوست: ۵۰ سال جنگ و دیپلماسی در بالکان[۵] (۱۹۴۱)؛ ماکیاولی: لاتینی و ایتالیایی[۶] (۱۹۴۲)؛ ایتالیاییهای راستین[۷] (۱۹۴۲)؛ جنگ تمامیتخواهانه و پس از آن[۸] (۱۹۴۲)؛ ایتالیای معاصر: خاستگاههای فکری و اخلاقی آن[۹] (۱۹۴۶)؛ و ایتالیا و ایتالیاییها[۱۰] (۱۹۴۸).