فوویسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
فوویسم (fauvism)
فوویسم (fauvism)


[[File:33182400.jpg|thumb|زني با يک کلاه اثر هانري ماتيس]]
[[File:33182400.jpg|thumb|زنی با یک کلاه اثر هانری ماتیس]]


جنبشی در نقاشی مدرنِ فرانسه به‌معنای حیوان وحشی. استفاده از رنگ‌های بسیار غلیظ و تابناک، مشخصۀ این سبک هنری است. نام نامتعارف آن نشانۀ آن است که آثار فوویستی، برای بسیاری از مردم زمان خود، زمخت و وحشیانه بوده است. اگرچه این سبک مدت کوتاهی، حدود دو سال (۱۹۰۵ـ‌۱۹۰۷)، دوام یافت، بسیار تأثیرگذار بود. فوویسم، نخستین جنبش هنری بود که هنر اروپا را بین سال‌های نخست قرن ۲۰ و جنگ جهانی اول، دگرگون ساخت. فووها همچون امپرسیونیست‌ها به‌طور مستقیم از روی طبیعت نقاشی می‌کردند، ولی در کار آنان نوعی واکنش بیانگرانۀ قوی در‌برابر سوژه‌هایی که نقاشی می‌کردند، دیده می‌شد. شخصیّت کلیدی فووها، هانری ماتیس<ref>Henri Matisse</ref> بود؛ او در ۱۸۹۹ در شیوۀ نئوامپرسیونیسم<ref>Neo-Impressionism</ref> طبع‌آزمایی کرد، که در پا‌گرفتن فوویسم تأثیری بسزا داشت. ون‌گوگ<ref>van Gogh</ref> نیز از دیگر منابع مهم تأثیرگذار بود که رنگ را با شور و هیجان بسیار به‌کار می‌بُرد. در ۱۹۰۱ موریس دو ولامنک<ref>Maurice de Vlaminck </ref> که از نقاشان این جنبش شده بود، پس از دیدن نمایشگاهی از آثار ون‌گوگ گفت «به‌حدّی برایم تکان‌دهنده بود، که دلم می‌خواست از شادمانی و حسرت بگریم. در آن روز احساس کردم که ون‌گوگ را از پدرم بیشتر دوست دارم». ماتیس، ولامنک، و دیگر دوستان هم‌عقیده‌شان در ۱۹۰۵ نمایشگاهی گروهی در سالن پاییزی<ref>Salon d’Automne</ref> پاریس برپا کردند و نام فووها در همین نمایشگاه به‌وسیلۀ لوئی وُسِلِ<ref>Louis Vauxcelles</ref> منتقد (که نام کوبیسم<ref>cubism</ref> را نیز وضع کرد) به ایشان اطلاق گردید. وُسل با مشاهدۀ مجسمه‌ای رنسانس‌گونه<ref>Renaissance-like </ref> که به‌نحوی ناهماهنگ در همان سالن قرار گرفته بود، اظهار داشت «دوناتلّو<ref>Donatello</ref> در میان حیوانات وحشی (فووها)». دیگر اظهار‌نظرها نیز دربارۀ آثار فوویستی این نمایشگاه، اعتراض‌آمیز بودند. دیگر اعضای فوو در نمایشگاه ۱۹۰۵ عبارت بودند از آندره دُرن<ref>André Derain </ref> و ژرژ روئو<ref>Georges Rouault</ref>. یک سال بعد رائول دوفی<ref>Raoul Dufy</ref>، و در ۱۹۰۷ ژرژ براک<ref>Georges Braque</ref> به آنان پیوستند. در آن زمان، عشق به رنگ‌های تُند، وجه مشترک این نقاشان بود که از آن‌ها بیشتر برای خلق جلوه‌های تزیینی استفاده می‌کردند، تا القای ظواهر طبیعیِ اشیا. از ۱۹۰۷ گروه از‌هم پاشید، و هریک از نقاشان شیوۀ متمایزی را پروراندند. ماتیس، به‌کارگیری هیجان‌آفرین رنگ را پی‌گرفت، ولی براک پس از دیدار با پیکاسو<ref>Picasso </ref> در ۱۹۰۷، شیوۀ نقاشی‌اش را تغییری ریشه‌ای داد، و همراه با پیکاسو، کوبیسم را بنیاد نهاد. فوویسم به‌رغم دوام کوتاهش در عالم هنر، به‌ویژه در اکسپرسیونیسم<ref>expressionism</ref> آلمان، تأثیر عمیقی برجا گذاشت.
جنبشی در نقاشی مدرنِ فرانسه به‌معنای حیوان وحشی. استفاده از رنگ‌های بسیار غلیظ و تابناک، مشخصۀ این سبک هنری است. نام نامتعارف آن نشانۀ آن است که آثار فوویستی، برای بسیاری از مردم زمان خود، زمخت و وحشیانه بوده است. اگرچه این سبک مدت کوتاهی، حدود دو سال (۱۹۰۵ـ‌۱۹۰۷م)، دوام یافت، بسیار تأثیرگذار بود. فوویسم، نخستین جنبش هنری بود که هنر اروپا را بین سال‌های نخست قرن ۲۰م و [[جنگ جهانی اول]]، دگرگون ساخت. فووها همچون [[امپرسیونیسم|امپرسیونیست‌]]<nowiki/>ها به‌طور مستقیم از روی طبیعت نقاشی می‌کردند، ولی در کار آنان نوعی واکنش بیانگرانۀ قوی در‌برابر سوژه‌هایی که نقاشی می‌کردند، دیده می‌شد. شخصیّت کلیدی فووها، [[ماتیس، هانری (۱۸۶۹ـ۱۹۵۴)|هانری ماتیس]]<ref>Henri Matisse</ref> بود؛ او در ۱۸۹۹م در شیوۀ [[نیوامپرسیونیسم|نئوامپرسیونیسم]]<ref>Neo-Impressionism</ref> طبع‌آزمایی کرد، که در پا‌گرفتن فوویسم تأثیری بسزا داشت. [[ون گوگ، ونسان (۱۸۵۳ـ۱۸۹۰)|ون‌گوگ]]<ref>van Gogh</ref> نیز از دیگر منابع مهم تأثیرگذار بود که رنگ را با شور و هیجان بسیار به‌کار می‌بُرد. در ۱۹۰۱م [[ولامنک، موریس دو (۱۸۷۶ـ۱۹۵۸)|موریس دو ولامنک]]<ref>Maurice de Vlaminck </ref> که از نقاشان این جنبش شده بود، پس از دیدن نمایشگاهی از آثار ون‌گوگ گفت «به‌حدّی برایم تکان‌دهنده بود، که دلم می‌خواست از شادمانی و حسرت بگریم. در آن روز احساس کردم که ون‌گوگ را از پدرم بیشتر دوست دارم». ماتیس، ولامنک، و دیگر دوستان هم‌عقیده‌شان در ۱۹۰۵ نمایشگاهی گروهی در سالن پاییزی<ref>Salon d’Automne</ref> [[پاریس، شهر|پاریس]] برپا کردند و نام فووها در همین نمایشگاه به‌وسیلۀ لوئی وُسِلِ<ref>Louis Vauxcelles</ref> منتقد (که نام [[کوبیسم]]<ref>cubism</ref> را نیز وضع کرد) به ایشان اطلاق گردید. وُسل با مشاهدۀ مجسمه‌ای رنسانس‌گونه<ref>Renaissance-like </ref> که به‌نحوی ناهماهنگ در همان سالن قرار گرفته بود، اظهار داشت «دوناتلّو<ref>Donatello</ref> در میان حیوانات وحشی (فووها)». دیگر اظهار‌نظرها نیز دربارۀ آثار فوویستی این نمایشگاه، اعتراض‌آمیز بودند. دیگر اعضای فوو در نمایشگاه ۱۹۰۵م عبارت بودند از [[درن، آندره (۱۸۸۰ـ۱۹۵۴)|آندره دُرن]]<ref>André Derain </ref> و [[رویو، ژرژ هانری (۱۸۷۱ـ۱۹۵۸)|ژرژ روئو]]<ref>Georges Rouault</ref>. یک سال بعد [[دوفی، رایول (۱۸۷۷ـ۱۹۵۳)|رائول دوفی]]<ref>Raoul Dufy</ref>، و در ۱۹۰۷م [[براک، ژرژ (۱۸۸۲ـ۱۹۶۳)|ژرژ براک]]<ref>Georges Braque</ref> به آنان پیوستند. در آن زمان، عشق به رنگ‌های تُند، وجه مشترک این نقاشان بود که از آن‌ها بیشتر برای خلق جلوه‌های تزیینی استفاده می‌کردند، تا القای ظواهر طبیعیِ اشیا. از ۱۹۰۷م گروه از‌هم پاشید، و هریک از نقاشان شیوۀ متمایزی را پروراندند. ماتیس، به‌کارگیری هیجان‌آفرین رنگ را پی‌گرفت، ولی براک پس از دیدار با [[پیکاسو، پابلو (۱۸۸۱ـ۱۹۷۳)|پیکاسو]]<ref>Picasso </ref> در ۱۹۰۷م، شیوۀ نقاشی‌اش را تغییری ریشه‌ای داد، و همراه با پیکاسو، کوبیسم را بنیاد نهاد. فوویسم به‌رغم دوام کوتاهش در عالم هنر، به‌ویژه در اکسپرسیونیسم<ref>expressionism</ref> [[آلمان]]، تأثیر عمیقی برجا گذاشت.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۳

فوویسم (fauvism)

زنی با یک کلاه اثر هانری ماتیس

جنبشی در نقاشی مدرنِ فرانسه به‌معنای حیوان وحشی. استفاده از رنگ‌های بسیار غلیظ و تابناک، مشخصۀ این سبک هنری است. نام نامتعارف آن نشانۀ آن است که آثار فوویستی، برای بسیاری از مردم زمان خود، زمخت و وحشیانه بوده است. اگرچه این سبک مدت کوتاهی، حدود دو سال (۱۹۰۵ـ‌۱۹۰۷م)، دوام یافت، بسیار تأثیرگذار بود. فوویسم، نخستین جنبش هنری بود که هنر اروپا را بین سال‌های نخست قرن ۲۰م و جنگ جهانی اول، دگرگون ساخت. فووها همچون امپرسیونیست‌ها به‌طور مستقیم از روی طبیعت نقاشی می‌کردند، ولی در کار آنان نوعی واکنش بیانگرانۀ قوی در‌برابر سوژه‌هایی که نقاشی می‌کردند، دیده می‌شد. شخصیّت کلیدی فووها، هانری ماتیس[۱] بود؛ او در ۱۸۹۹م در شیوۀ نئوامپرسیونیسم[۲] طبع‌آزمایی کرد، که در پا‌گرفتن فوویسم تأثیری بسزا داشت. ون‌گوگ[۳] نیز از دیگر منابع مهم تأثیرگذار بود که رنگ را با شور و هیجان بسیار به‌کار می‌بُرد. در ۱۹۰۱م موریس دو ولامنک[۴] که از نقاشان این جنبش شده بود، پس از دیدن نمایشگاهی از آثار ون‌گوگ گفت «به‌حدّی برایم تکان‌دهنده بود، که دلم می‌خواست از شادمانی و حسرت بگریم. در آن روز احساس کردم که ون‌گوگ را از پدرم بیشتر دوست دارم». ماتیس، ولامنک، و دیگر دوستان هم‌عقیده‌شان در ۱۹۰۵ نمایشگاهی گروهی در سالن پاییزی[۵] پاریس برپا کردند و نام فووها در همین نمایشگاه به‌وسیلۀ لوئی وُسِلِ[۶] منتقد (که نام کوبیسم[۷] را نیز وضع کرد) به ایشان اطلاق گردید. وُسل با مشاهدۀ مجسمه‌ای رنسانس‌گونه[۸] که به‌نحوی ناهماهنگ در همان سالن قرار گرفته بود، اظهار داشت «دوناتلّو[۹] در میان حیوانات وحشی (فووها)». دیگر اظهار‌نظرها نیز دربارۀ آثار فوویستی این نمایشگاه، اعتراض‌آمیز بودند. دیگر اعضای فوو در نمایشگاه ۱۹۰۵م عبارت بودند از آندره دُرن[۱۰] و ژرژ روئو[۱۱]. یک سال بعد رائول دوفی[۱۲]، و در ۱۹۰۷م ژرژ براک[۱۳] به آنان پیوستند. در آن زمان، عشق به رنگ‌های تُند، وجه مشترک این نقاشان بود که از آن‌ها بیشتر برای خلق جلوه‌های تزیینی استفاده می‌کردند، تا القای ظواهر طبیعیِ اشیا. از ۱۹۰۷م گروه از‌هم پاشید، و هریک از نقاشان شیوۀ متمایزی را پروراندند. ماتیس، به‌کارگیری هیجان‌آفرین رنگ را پی‌گرفت، ولی براک پس از دیدار با پیکاسو[۱۴] در ۱۹۰۷م، شیوۀ نقاشی‌اش را تغییری ریشه‌ای داد، و همراه با پیکاسو، کوبیسم را بنیاد نهاد. فوویسم به‌رغم دوام کوتاهش در عالم هنر، به‌ویژه در اکسپرسیونیسم[۱۵] آلمان، تأثیر عمیقی برجا گذاشت.

 


  1. Henri Matisse
  2. Neo-Impressionism
  3. van Gogh
  4. Maurice de Vlaminck
  5. Salon d’Automne
  6. Louis Vauxcelles
  7. cubism
  8. Renaissance-like
  9. Donatello
  10. André Derain
  11. Georges Rouault
  12. Raoul Dufy
  13. Georges Braque
  14. Picasso
  15. expressionism