جنگ چالدران: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
جنگ چالدران | جنگ چالدران (Battle of Chaldiran) | ||
عنوان جنگی در 920ق میان [[ایران]] و [[عثمانی، امپراتوری|عثمانی]] در دشت چالدران (نزدیک [[خوی، شهر|خوی]] در [[آذربایجان غربی]]). بهدنبال استقرار [[اسماعیل صفوی اول|شاه اسماعیل اول صفوی]] بر تخت شاهنشاهی ایران و ایجاد دولت نیرومند شیعی در همسایگی عثمانی، دو طرف بهدلایل مذهبی به تبلیغات علیه هم پرداختند و ارادت و دلبستگی مذهبی بسیاری از صوفیان شیعی [[آسیای صغیر]] به شاه اسماعیل اول نیز در تیرهشدن روابط سیاسی ایران و عثمانی مؤثر واقع شد پس از مکاتبات متعدد سیاسی میان سلطان [[بایزید عثمانی دوم|بایزید دوم]] و سپس سلطان [[سلیم عثمانی اول|سلیم اول عثمانی]] با شاه اسماعیل، سرانجام سلطان عثمانی به قصد جنگ با وی رهسپار ایران شد و در دشت چالدران جنگ میان دو سپاه در گرفت. در این جنگ که نیروهای عثمانی مجهز به سلاح آتیشین بودند، و تعداد آنان چند برابر سپاه ایران بود و موقعیت نظامی بهتری داشتند، توانستند که سپاه شاه اسماعیل اول را، با وجود رشادت فراوان او و سپاهش شکست دهند و بسیاری از سردارانش را در این جنگ بکشند. گویند در این جنگ همسر شاه اسماعیل به نام [[تاجلوبیگم (ز ۹۴۶ق)|تاجلوبیگم]] به اسارت عثمانیها درآمد. پس از پیروزی عثمانیها و عقبنشینی ایرانیان، سپاه عثمانی روانه [[تبریز، شهر|تبریز]] شد و آن شهر را بدون مقاومت تصرف کرد اما مدتی بعد به دلیل سرمای شدید و مقاومت مردم تبریز، آنجا را ترک کرد و به مرزهای خود بازگشت. | عنوان جنگی در 920ق میان [[ایران]] و [[عثمانی، امپراتوری|عثمانی]] در [[دشت چالدران]] (نزدیک [[خوی، شهر|خوی]] در [[آذربایجان غربی]]). بهدنبال استقرار [[اسماعیل صفوی اول|شاه اسماعیل اول صفوی]] بر تخت شاهنشاهی ایران و ایجاد دولت نیرومند شیعی در همسایگی عثمانی، دو طرف بهدلایل مذهبی به تبلیغات علیه هم پرداختند و ارادت و دلبستگی مذهبی بسیاری از صوفیان شیعی [[آسیای صغیر]] به شاه اسماعیل اول نیز در تیرهشدن روابط سیاسی ایران و عثمانی مؤثر واقع شد پس از مکاتبات متعدد سیاسی میان سلطان [[بایزید عثمانی دوم|بایزید دوم]] و سپس سلطان [[سلیم عثمانی اول|سلیم اول عثمانی]] با شاه اسماعیل، سرانجام سلطان عثمانی به قصد جنگ با وی رهسپار ایران شد و در دشت چالدران جنگ میان دو سپاه در گرفت. در این جنگ که نیروهای عثمانی مجهز به سلاح آتیشین بودند، و تعداد آنان چند برابر سپاه ایران بود و موقعیت نظامی بهتری داشتند، توانستند که سپاه شاه اسماعیل اول را، با وجود رشادت فراوان او و سپاهش شکست دهند و بسیاری از سردارانش را در این جنگ بکشند. گویند در این جنگ همسر شاه اسماعیل به نام [[تاجلوبیگم (ز ۹۴۶ق)|تاجلوبیگم]] به اسارت عثمانیها درآمد. پس از پیروزی عثمانیها و عقبنشینی ایرانیان، سپاه عثمانی روانه [[تبریز، شهر|تبریز]] شد و آن شهر را بدون مقاومت تصرف کرد اما مدتی بعد به دلیل سرمای شدید و مقاومت مردم تبریز، آنجا را ترک کرد و به مرزهای خود بازگشت. | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
[[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]] | [[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]] | ||
[[رده:تاریخ جهان]] | [[رده:تاریخ جهان]] | ||
[[رده:امپراتوری عثمانی و ترکیه]] | [[رده:امپراتوری عثمانی و ترکیه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۳۵
جنگ چالدران (Battle of Chaldiran)
عنوان جنگی در 920ق میان ایران و عثمانی در دشت چالدران (نزدیک خوی در آذربایجان غربی). بهدنبال استقرار شاه اسماعیل اول صفوی بر تخت شاهنشاهی ایران و ایجاد دولت نیرومند شیعی در همسایگی عثمانی، دو طرف بهدلایل مذهبی به تبلیغات علیه هم پرداختند و ارادت و دلبستگی مذهبی بسیاری از صوفیان شیعی آسیای صغیر به شاه اسماعیل اول نیز در تیرهشدن روابط سیاسی ایران و عثمانی مؤثر واقع شد پس از مکاتبات متعدد سیاسی میان سلطان بایزید دوم و سپس سلطان سلیم اول عثمانی با شاه اسماعیل، سرانجام سلطان عثمانی به قصد جنگ با وی رهسپار ایران شد و در دشت چالدران جنگ میان دو سپاه در گرفت. در این جنگ که نیروهای عثمانی مجهز به سلاح آتیشین بودند، و تعداد آنان چند برابر سپاه ایران بود و موقعیت نظامی بهتری داشتند، توانستند که سپاه شاه اسماعیل اول را، با وجود رشادت فراوان او و سپاهش شکست دهند و بسیاری از سردارانش را در این جنگ بکشند. گویند در این جنگ همسر شاه اسماعیل به نام تاجلوبیگم به اسارت عثمانیها درآمد. پس از پیروزی عثمانیها و عقبنشینی ایرانیان، سپاه عثمانی روانه تبریز شد و آن شهر را بدون مقاومت تصرف کرد اما مدتی بعد به دلیل سرمای شدید و مقاومت مردم تبریز، آنجا را ترک کرد و به مرزهای خود بازگشت.