رئالیسم (ادبیات): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:2042165279.jpg|جایگزین=بالزاک|بندانگشتی|بالزاک]] | [[پرونده:2042165279.jpg|جایگزین=بالزاک|بندانگشتی|بالزاک]] | ||
[[پرونده:2042165279- 2.png|جایگزین=هنری جیمز|بندانگشتی|هنری جیمز]] | [[پرونده:2042165279- 2.png|جایگزین=هنری جیمز|بندانگشتی|هنری جیمز]] | ||
[[پرونده:8520951036791.jpg|جایگزین=ماکسیم گورکی|بندانگشتی|ماکسیم گورکی]] | |||
(یا: واقعگرایی؛ به انگلیسی: Realism) از مکتبهای ادبی بزرگ دنیا. رئالیسم در معنای فلسفی و همچنین عام رویکردی به جهان است که براساس آن اصالت همواره به واقعیت عالم خارجی داده میشود. اگرچه در شاخههای گوناگون این اصطلاح کاربرد دارد، اما معمولاً ویژگی مشترک این شاخهها این است که در برابر گرایشهای ایدئالیستی که به اصالت معنی و ویژگیهای ذهنی معتقدند، به واقعیت خارجی و مستقل از ذهن انسان اصالت میدهند. واقعگرایی در هنر و ادبیات بهطور عام، رویکرد عینی به موضوع است، در تقابل با رویکرد ذهنی و در این معنا [[ناتورالیسم (هنر)|ناتورالیسم]]<ref>Naturalism</ref> نیز ذیل آن تعریف میشود. رئالیسم بهطور خاص به جنبشی در هنر و ادبیات اروپای نیمۀ قرن ۱۹ اشاره دارد که در برابر آرمانپردازی رمانتیک<ref>Romantic</ref> و کلاسیک<ref>Classical</ref>، و مضامین قراردادی آکادمیک<ref>Academic</ref>، همچون اساطیر، تاریخ، و منظرههای باشکوه، پدید آمد. | (یا: واقعگرایی؛ به انگلیسی: Realism) از مکتبهای ادبی بزرگ دنیا. رئالیسم در معنای فلسفی و همچنین عام رویکردی به جهان است که براساس آن اصالت همواره به واقعیت عالم خارجی داده میشود. اگرچه در شاخههای گوناگون این اصطلاح کاربرد دارد، اما معمولاً ویژگی مشترک این شاخهها این است که در برابر گرایشهای ایدئالیستی که به اصالت معنی و ویژگیهای ذهنی معتقدند، به واقعیت خارجی و مستقل از ذهن انسان اصالت میدهند. واقعگرایی در هنر و ادبیات بهطور عام، رویکرد عینی به موضوع است، در تقابل با رویکرد ذهنی و در این معنا [[ناتورالیسم (هنر)|ناتورالیسم]]<ref>Naturalism</ref> نیز ذیل آن تعریف میشود. رئالیسم بهطور خاص به جنبشی در هنر و ادبیات اروپای نیمۀ قرن ۱۹ اشاره دارد که در برابر آرمانپردازی رمانتیک<ref>Romantic</ref> و کلاسیک<ref>Classical</ref>، و مضامین قراردادی آکادمیک<ref>Academic</ref>، همچون اساطیر، تاریخ، و منظرههای باشکوه، پدید آمد. | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
'''تاریخچه''' | '''تاریخچه''' | ||
اولین آثار بزرگ مکتب واقعگرایی را [[بالزاک، اونوره دو (۱۷۹۹ـ۱۸۵۰)|اونوره دو بالزاک]] به وجود آورد. مجموعۀ کمدی انسانی او که شامل رمانهای متعدد دربارۀ زندگی طبقۀ متوسط آن روز فرانسه است، اصول این مکتب را تثبیت کرد و با توجه به مبانی کار او، [[شانفلوری]]، نویسنده دیگر فرانسوی، در سال ١٨٤٣ مانيفست واقعگرایی را اعلام کرد. شانفلوری همچنین دیدگاه نقاش فرانسوی [[گوستاو کوربه (۱۸۱۹ـ۱۸۷۷)|گوستاو کوربه]] را که عقاید سوسیالیستی داشت و دهقان و کارگر را مناسبترین موضوعها برای اثر هنری میدانست، مورد توجه قرار داد. از نظر بعضی اختراع دوربین عکاسی (۱۸۳9م) تأثیر بزرگی در شیوۀ نگاه کردن انسان به دنیا به وجود آورد. عکاسی آنچه را موجود بود بادقت و صراحت نشان داد و هنرمندان را به گزارش صادقانۀ واقعیت زندگی واداشت؛ اما حقیقت این است که نویسندۀ واقعگرا تنها به عکاسی از واقعیت نمیپردازد. بلکه دارد علت وجودی آن را نیز در آثار خود منعکس میکند؛ از این رو تشریح دقیق محیط زندگی قهرمانها، بهخصوص در آثار اولیۀ این مکتب، مورد نظر نویسنده است. کمی بعد جستوجوی عمیق برای راه یافتن به قوانين علمی حاکم بر طبیعت و اعمال و رفتار بشر مكتبی دیگر را از دل رئالیسم بهوجود آورد که به ناتوراليسم معروف شد. شانفلوری، واقعگرایی را «انسان امروز در تمدن امروز» توصیف میکند و [[گی دو موپاسان]] آن را کشف و ارائۀ آنچه انسان معاصر واقعاً هست، میداند. با توجه به همین تعاریف است که مكتب واقعگرایی به دورهای خاص محدود نمیشود و از زمان به وجود آمدن آن تا امروز، همچنان ادامه یافته است و ظهور مکتبهای دیگر از رونق و اعتبار آن نکاسته است. زیرا موضوع اصلی آن که انسان و رابطه او با محیط است، همیشه مطرح بوده و هرگز کهنه نشده است، اما بر اثر تحولاتی که از نظر علمی و سیاسی و اجتماعی در طول این مدت به وقوع پیوسته، شاخههای جدیدی در این مکتب به وجود آمده است که از آن جمله است: واقعگرایی روانشناختی یا روانشناسانه، واقعگرایی اجتماعی یا سوسیالیستی و واقعگرایی جادویی. همچنان که گفته شد، اولین آثار مکتب واقعگرایی در فرانسه به وجود آمد، اما این مکتب با نفوذ خود در سایر کشورهای اروپایی و نیز امریکا، به زودی شكل نهضتی ادبی به خود گرفت. نویسندهای مانند [[چارلز دیکنز]] در انگلستان و [[ویلیام دین هاویلز]]، [[تیودور درایزر|تئودور | اولین آثار بزرگ مکتب واقعگرایی را [[بالزاک، اونوره دو (۱۷۹۹ـ۱۸۵۰)|اونوره دو بالزاک]] به وجود آورد. مجموعۀ کمدی انسانی او که شامل رمانهای متعدد دربارۀ زندگی طبقۀ متوسط آن روز فرانسه است، اصول این مکتب را تثبیت کرد و با توجه به مبانی کار او، [[شانفلوری]]، نویسنده دیگر فرانسوی، در سال ١٨٤٣ مانيفست واقعگرایی را اعلام کرد. شانفلوری همچنین دیدگاه نقاش فرانسوی [[گوستاو کوربه (۱۸۱۹ـ۱۸۷۷)|گوستاو کوربه]] را که عقاید سوسیالیستی داشت و دهقان و کارگر را مناسبترین موضوعها برای اثر هنری میدانست، مورد توجه قرار داد. از نظر بعضی اختراع دوربین عکاسی (۱۸۳9م) تأثیر بزرگی در شیوۀ نگاه کردن انسان به دنیا به وجود آورد. عکاسی آنچه را موجود بود بادقت و صراحت نشان داد و هنرمندان را به گزارش صادقانۀ واقعیت زندگی واداشت؛ اما حقیقت این است که نویسندۀ واقعگرا تنها به عکاسی از واقعیت نمیپردازد. بلکه دارد علت وجودی آن را نیز در آثار خود منعکس میکند؛ از این رو تشریح دقیق محیط زندگی قهرمانها، بهخصوص در آثار اولیۀ این مکتب، مورد نظر نویسنده است. کمی بعد جستوجوی عمیق برای راه یافتن به قوانين علمی حاکم بر طبیعت و اعمال و رفتار بشر مكتبی دیگر را از دل رئالیسم بهوجود آورد که به ناتوراليسم معروف شد. شانفلوری، واقعگرایی را «انسان امروز در تمدن امروز» توصیف میکند و [[گی دو موپاسان]] آن را کشف و ارائۀ آنچه انسان معاصر واقعاً هست، میداند. با توجه به همین تعاریف است که مكتب واقعگرایی به دورهای خاص محدود نمیشود و از زمان به وجود آمدن آن تا امروز، همچنان ادامه یافته است و ظهور مکتبهای دیگر از رونق و اعتبار آن نکاسته است. زیرا موضوع اصلی آن که انسان و رابطه او با محیط است، همیشه مطرح بوده و هرگز کهنه نشده است، اما بر اثر تحولاتی که از نظر علمی و سیاسی و اجتماعی در طول این مدت به وقوع پیوسته، شاخههای جدیدی در این مکتب به وجود آمده است که از آن جمله است: واقعگرایی روانشناختی یا روانشناسانه، واقعگرایی اجتماعی یا سوسیالیستی و واقعگرایی جادویی. همچنان که گفته شد، اولین آثار مکتب واقعگرایی در فرانسه به وجود آمد، اما این مکتب با نفوذ خود در سایر کشورهای اروپایی و نیز امریکا، به زودی شكل نهضتی ادبی به خود گرفت. نویسندهای مانند [[چارلز دیکنز]] در انگلستان و [[ویلیام دین هاویلز]]، [[تیودور درایزر|تئودور درایزر،]] [[ارنست همینگوی]]، [[اشتاین بک، جان ارنست (۱۹۰۲ـ ۱۹۶۸)|جان اشتاین بک]] و [[فاکنر، ویلیام (۱۸۹۷ـ۱۹۶۲)|ويليام فاكنر]] در آمریکا و [[گوگول، نیکلای (۱۸۰۹ـ۱۸۵۲)|گوگول]]، [[تولستوی، لیون (۱۸۲۸ـ۱۹۱۰)|لیون تولستوی]]، [[آنتون چخوف]] و [[ماکسیم گورکی]] در ادبیات روسی نمایندگان این مكتب هستند. در ادبیات ایران، بیشتر داستاننویسان بزرگ آثارشان در این مکتب میگنجد؛ از جمله صادق هدايت در بسیاری از داستانهایش، [[بزرگ علوی]]، [[جلال آل احمد]] و [[احمد محمود]]. | ||