آلبرت باندورا: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|لقب= | |لقب= | ||
|زادروز=موندریو، کانادا 1925م | |زادروز=موندریو، کانادا 1925م | ||
|تاریخ مرگ= | |تاریخ مرگ=2021م | ||
|دوره زندگی= | |دوره زندگی= | ||
|ملیت=امریکایی | |ملیت=امریکایی | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}} | }} | ||
<p style="text-align: justify;">[[File:Bobo APS isolated.jpg|thumb|عروسک بادکردۀ بوبو]][[File:آلبرت باندورا.jpg|thumb|آلبرت باندورا]]آلبرت باندورا (1925- ) (Albert Bandura)</p> روانشناس امریکاییِ زادۀ کانادا و استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد<ref>Stanford University</ref>. برای نظریۀ [[یادگیری_اجتماعی|یادگیری اجتماعی]]<ref>social learning theory </ref>اش معروف است که سرمشقگیری<ref>modeling</ref> هم نامیده میشود. این نظریه، بعدها به "نظریۀ شناختی اجتماعی"<ref>social cognitive theory</ref> تغییر نام داد، چرا که بر این موضوع تأکید میکند که عمده اطلاعاتی که ما کسب میکنیم، از راه کنشِ متقابلمان با افراد دیگر حاصل میشود. آثار او سهم عمدهای در حوزۀ آموزش و پرورش و چندین شاخه از روانشناسی، ازجمله نظریۀ شناختی اجتماعی و روانشناسی شخصیت<ref>personality psychology</ref>، داشته است. او همچنین در گذار از رفتارگرایی<ref>Behaviorism</ref> به روانشناسی شناختی<ref>cognitive psychology</ref> نیز تأثیرگذار بوده است. طی بررسی صورت گرفته در سال 2002م، او از لحاظ بیشترین استنادها در مقالات روانشناسی، به عنوان چهارمین روانشناس تمام اعصار شناخته شده است (در این بررسی، [[اسکینر،_بوروس_فردریک_(۱۹۰۴ـ۱۹۹۰)|بی اف اسکینر]]<ref>B. F. Skinner</ref>، [[زیگموند_فروید]]<ref>Sigmund Freud</ref> و [[ژان_پیاژه_(۱۸۹۶ـ۱۹۸۰)|ژان پیاژه]]<ref>Jean Piaget</ref> رتبههای اول تا سوم را در اختیار دارند. از آنجا که سه نفر دیگر در قید حیات نیستند، باندورا را از بزرگترین و تأثیرگذارترین روانشناسان زندۀ جهان میدانند.) <p style="text-align: justify;">باندورا در شهر کوچک موندریو<ref>Mundare</ref>، از ایالت [[آلبرتا]]<ref>Alberta</ref> واقع در [[کانادا]] به دنیا آمد. او آخرین فرزند و تنها پسر یک خانوادۀ شش نفری بود. به علت کمبود معلم و مدرسه، از ابتدایی تا دبیرستان را در یک مدرسه درس خواند و محدودیتهای آموزشی چنین منطقۀ دوردستی، سبب شد که تبدیل به فردی مستقل و خودانگیخته در یادگیری شود. چنین خصوصیاتی باعث شد که بعدها نیز در کارش به موفقیتهای بسیار دست یابد. والدینش نقش مهم و مؤثری در ترغیب او برای واهمه نداشتن از ترک محل زندگیاش و رفتن به شهری بزرگ داشتند.</p> <p style="text-align: justify;">او پس از پایان دوران مدرسه، در تابستان، در عملیات ساخت بزرگراه آلاسکا<ref>Alaska Highway</ref> به عنوان کارگر مشغول به کار شد. مشاهدات و تجربههای شخصی وی سبب شد به روانشناسی بالینی<ref>clinical psychology</ref> علاقهمند شود. پس از اخذ دیپلم به دانشگاه [[بریتیش کلمبیا]]<ref>University of British Columbia</ref> رفت. در 1949م و بعد از سه سال تحصیل در کالج، لیسانس روانشناسی گرفت. به علت علاقهاش به روانشناسیِ بالینی، به دانشگاه [[آیووا]]<ref>University of Iowa</ref> رفت که در آن زمان از جمله مراکز مهم برای مطالعۀ نظریههای یادگیری بود. در 1951م فوق لیسانس و در 1952م مدرک دکترای روانشناسی بالینی را از آن دانشگاه گرفت. در آنجا او شاگرد کنت دبلیو اسپنس<ref>Kenneth W. Spence</ref> بود و از نزدیک با او ارتباط داشت. پس از پایان تحصیلاتش، به دانشگاه استنفورد در پالو آلتو<ref>Palo Alto</ref> رفت و از 1952م به عنوان استاد به تدریس و تحقیق پرداخت. از مشهورترین پژوهشهایش میتوان به آزمایش عروسک بادکردۀ بوبو<ref>Bobo doll experiment</ref> اشاره کرد که بر اهمیت یادگیریِ مشاهدهای تأکید دارد. او از طریق این آزمایش، توانست نشان دهد که چطور مشاهدۀ رفتار پرخاشگری میتواند بر یادگیریِ خشونت کودکان تأثیر بگذارد و یکی از علل پرخاشگری آنان باشد. بر اساس تحقیقات او، کودکان بسیاری از رفتارها، ازجمله مشارکت، پرخاشگری، همکاری، تعامل اجتماعی و خودداری را از دیگران میآموزند.</p> <p style="text-align: justify;">آلبرت باندورا در 1974م به عنوان رئیس "انجمن روانشناسی امریکا<ref>(American Psychological Association (APA</ref>" انتخاب شد و در 1980م جایزۀ این انجمن را برای مشارکتهای برجستۀ علمی دریافت کرد. ازجمله آثار اوست: ''تقلید و یادگیری اجتماعی<ref>''Social Learning through Imitation''</ref>؛ خودکارآمدی: تمرین کنترل بر خود<ref>''Self-Efficacy: The Exercise of Control''</ref>؛ بنیادهای اجتماعی فکر و عمل<ref>''Social Foundations of Thought and Action''</ref>؛ نظریه یادگیری اجتماعی<ref>''Social Learning Theory''</ref>؛ خودکارآمدی در جوامع در حال تغییر<ref>''Self-Efficacy in Changing Societies''</ref>؛ خشونت: تحلیلی از منظر یادگیری اجتماعی<ref>''Aggression: A Social Learning Analysis''</ref>؛'' و ''بیقیدی نسبت به اخلاق<ref>''Moral Disengagement''</ref> (''که کتابی علمی و ۶۰۰ صفحهای است که او در نود سالگی نوشته و منتشر کرده است و به این موضوع میپردازد که افراد چگونه خود را برای بیاخلاقی قانع میکنند.)</p> <p style="text-align: justify;"> </p> <p style="text-align: justify;">منابع:</p> | <p style="text-align: justify;">[[File:Bobo APS isolated.jpg|thumb|عروسک بادکردۀ بوبو]][[File:آلبرت باندورا.jpg|thumb|آلبرت باندورا]]آلبرت باندورا (1925-2021م) (Albert Bandura)</p> روانشناس امریکاییِ زادۀ کانادا و استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد<ref>Stanford University</ref>. برای نظریۀ [[یادگیری_اجتماعی|یادگیری اجتماعی]]<ref>social learning theory </ref>اش معروف است که سرمشقگیری<ref>modeling</ref> هم نامیده میشود. این نظریه، بعدها به "نظریۀ شناختی اجتماعی"<ref>social cognitive theory</ref> تغییر نام داد، چرا که بر این موضوع تأکید میکند که عمده اطلاعاتی که ما کسب میکنیم، از راه کنشِ متقابلمان با افراد دیگر حاصل میشود. آثار او سهم عمدهای در حوزۀ آموزش و پرورش و چندین شاخه از روانشناسی، ازجمله نظریۀ شناختی اجتماعی و روانشناسی شخصیت<ref>personality psychology</ref>، داشته است. او همچنین در گذار از رفتارگرایی<ref>Behaviorism</ref> به روانشناسی شناختی<ref>cognitive psychology</ref> نیز تأثیرگذار بوده است. طی بررسی صورت گرفته در سال 2002م، او از لحاظ بیشترین استنادها در مقالات روانشناسی، به عنوان چهارمین روانشناس تمام اعصار شناخته شده است (در این بررسی، [[اسکینر،_بوروس_فردریک_(۱۹۰۴ـ۱۹۹۰)|بی اف اسکینر]]<ref>B. F. Skinner</ref>، [[زیگموند_فروید]]<ref>Sigmund Freud</ref> و [[ژان_پیاژه_(۱۸۹۶ـ۱۹۸۰)|ژان پیاژه]]<ref>Jean Piaget</ref> رتبههای اول تا سوم را در اختیار دارند. از آنجا که سه نفر دیگر در قید حیات نیستند، باندورا را از بزرگترین و تأثیرگذارترین روانشناسان زندۀ جهان میدانند.) <p style="text-align: justify;">باندورا در شهر کوچک موندریو<ref>Mundare</ref>، از ایالت [[آلبرتا]]<ref>Alberta</ref> واقع در [[کانادا]] به دنیا آمد. او آخرین فرزند و تنها پسر یک خانوادۀ شش نفری بود. به علت کمبود معلم و مدرسه، از ابتدایی تا دبیرستان را در یک مدرسه درس خواند و محدودیتهای آموزشی چنین منطقۀ دوردستی، سبب شد که تبدیل به فردی مستقل و خودانگیخته در یادگیری شود. چنین خصوصیاتی باعث شد که بعدها نیز در کارش به موفقیتهای بسیار دست یابد. والدینش نقش مهم و مؤثری در ترغیب او برای واهمه نداشتن از ترک محل زندگیاش و رفتن به شهری بزرگ داشتند.</p> <p style="text-align: justify;">او پس از پایان دوران مدرسه، در تابستان، در عملیات ساخت بزرگراه آلاسکا<ref>Alaska Highway</ref> به عنوان کارگر مشغول به کار شد. مشاهدات و تجربههای شخصی وی سبب شد به روانشناسی بالینی<ref>clinical psychology</ref> علاقهمند شود. پس از اخذ دیپلم به دانشگاه [[بریتیش کلمبیا]]<ref>University of British Columbia</ref> رفت. در 1949م و بعد از سه سال تحصیل در کالج، لیسانس روانشناسی گرفت. به علت علاقهاش به روانشناسیِ بالینی، به دانشگاه [[آیووا]]<ref>University of Iowa</ref> رفت که در آن زمان از جمله مراکز مهم برای مطالعۀ نظریههای یادگیری بود. در 1951م فوق لیسانس و در 1952م مدرک دکترای روانشناسی بالینی را از آن دانشگاه گرفت. در آنجا او شاگرد کنت دبلیو اسپنس<ref>Kenneth W. Spence</ref> بود و از نزدیک با او ارتباط داشت. پس از پایان تحصیلاتش، به دانشگاه استنفورد در پالو آلتو<ref>Palo Alto</ref> رفت و از 1952م به عنوان استاد به تدریس و تحقیق پرداخت. از مشهورترین پژوهشهایش میتوان به آزمایش عروسک بادکردۀ بوبو<ref>Bobo doll experiment</ref> اشاره کرد که بر اهمیت یادگیریِ مشاهدهای تأکید دارد. او از طریق این آزمایش، توانست نشان دهد که چطور مشاهدۀ رفتار پرخاشگری میتواند بر یادگیریِ خشونت کودکان تأثیر بگذارد و یکی از علل پرخاشگری آنان باشد. بر اساس تحقیقات او، کودکان بسیاری از رفتارها، ازجمله مشارکت، پرخاشگری، همکاری، تعامل اجتماعی و خودداری را از دیگران میآموزند.</p> <p style="text-align: justify;">آلبرت باندورا در 1974م به عنوان رئیس "انجمن روانشناسی امریکا<ref>(American Psychological Association (APA</ref>" انتخاب شد و در 1980م جایزۀ این انجمن را برای مشارکتهای برجستۀ علمی دریافت کرد. ازجمله آثار اوست: ''تقلید و یادگیری اجتماعی<ref>''Social Learning through Imitation''</ref>؛ خودکارآمدی: تمرین کنترل بر خود<ref>''Self-Efficacy: The Exercise of Control''</ref>؛ بنیادهای اجتماعی فکر و عمل<ref>''Social Foundations of Thought and Action''</ref>؛ نظریه یادگیری اجتماعی<ref>''Social Learning Theory''</ref>؛ خودکارآمدی در جوامع در حال تغییر<ref>''Self-Efficacy in Changing Societies''</ref>؛ خشونت: تحلیلی از منظر یادگیری اجتماعی<ref>''Aggression: A Social Learning Analysis''</ref>؛'' و ''بیقیدی نسبت به اخلاق<ref>''Moral Disengagement''</ref> (''که کتابی علمی و ۶۰۰ صفحهای است که او در نود سالگی نوشته و منتشر کرده است و به این موضوع میپردازد که افراد چگونه خود را برای بیاخلاقی قانع میکنند.)</p> <p style="text-align: justify;"> </p> <p style="text-align: justify;">منابع:</p> | ||
[https://en.wikipedia.org/wiki/Albert_Bandura <span dir="LTR">https://en.wikipedia.org/wiki/Albert_Bandura</span>] | [https://en.wikipedia.org/wiki/Albert_Bandura <span dir="LTR">https://en.wikipedia.org/wiki/Albert_Bandura</span>] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۸
آلبرت باندورا Albert Bandura | |
---|---|
زادروز |
موندریو، کانادا 1925م |
درگذشت | 2021م |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | لیسانس روانشناسی (1949م) - فوق لیسانس (1951م) و دکترای (1952م) روانشناسی بالینی از دانشگاه آیووا |
شغل و تخصص اصلی | روانشناس |
فعالیتهای مهم | مروج "نظریۀ یادگیری اجتماعی"- عهدهدار کمک به علوم حوزۀ آموزش و پرورش و چندین شاخه از روانشناسی، از جمله نظریۀ شناختی اجتماعی و روانشناسی شخصیت |
آثار | تقلید و یادگیری اجتماعی؛ خودکارآمدی: تمرین کنترل بر خود؛ خشونت: تحلیلی از منظر یادگیری اجتماعی؛ بیقیدی نسبت به اخلاق |
گروه مقاله | روانشناسی و روانپزشکی |
جوایز و افتخارات | دریافت جایزۀانجمن روانشناسی امریکا برای مشارکتهای برجستۀ علمی در 1980م |
آلبرت باندورا (1925-2021م) (Albert Bandura)
روانشناس امریکاییِ زادۀ کانادا و استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد[۱]. برای نظریۀ یادگیری اجتماعی[۲]اش معروف است که سرمشقگیری[۳] هم نامیده میشود. این نظریه، بعدها به "نظریۀ شناختی اجتماعی"[۴] تغییر نام داد، چرا که بر این موضوع تأکید میکند که عمده اطلاعاتی که ما کسب میکنیم، از راه کنشِ متقابلمان با افراد دیگر حاصل میشود. آثار او سهم عمدهای در حوزۀ آموزش و پرورش و چندین شاخه از روانشناسی، ازجمله نظریۀ شناختی اجتماعی و روانشناسی شخصیت[۵]، داشته است. او همچنین در گذار از رفتارگرایی[۶] به روانشناسی شناختی[۷] نیز تأثیرگذار بوده است. طی بررسی صورت گرفته در سال 2002م، او از لحاظ بیشترین استنادها در مقالات روانشناسی، به عنوان چهارمین روانشناس تمام اعصار شناخته شده است (در این بررسی، بی اف اسکینر[۸]، زیگموند_فروید[۹] و ژان پیاژه[۱۰] رتبههای اول تا سوم را در اختیار دارند. از آنجا که سه نفر دیگر در قید حیات نیستند، باندورا را از بزرگترین و تأثیرگذارترین روانشناسان زندۀ جهان میدانند.)
باندورا در شهر کوچک موندریو[۱۱]، از ایالت آلبرتا[۱۲] واقع در کانادا به دنیا آمد. او آخرین فرزند و تنها پسر یک خانوادۀ شش نفری بود. به علت کمبود معلم و مدرسه، از ابتدایی تا دبیرستان را در یک مدرسه درس خواند و محدودیتهای آموزشی چنین منطقۀ دوردستی، سبب شد که تبدیل به فردی مستقل و خودانگیخته در یادگیری شود. چنین خصوصیاتی باعث شد که بعدها نیز در کارش به موفقیتهای بسیار دست یابد. والدینش نقش مهم و مؤثری در ترغیب او برای واهمه نداشتن از ترک محل زندگیاش و رفتن به شهری بزرگ داشتند.
او پس از پایان دوران مدرسه، در تابستان، در عملیات ساخت بزرگراه آلاسکا[۱۳] به عنوان کارگر مشغول به کار شد. مشاهدات و تجربههای شخصی وی سبب شد به روانشناسی بالینی[۱۴] علاقهمند شود. پس از اخذ دیپلم به دانشگاه بریتیش کلمبیا[۱۵] رفت. در 1949م و بعد از سه سال تحصیل در کالج، لیسانس روانشناسی گرفت. به علت علاقهاش به روانشناسیِ بالینی، به دانشگاه آیووا[۱۶] رفت که در آن زمان از جمله مراکز مهم برای مطالعۀ نظریههای یادگیری بود. در 1951م فوق لیسانس و در 1952م مدرک دکترای روانشناسی بالینی را از آن دانشگاه گرفت. در آنجا او شاگرد کنت دبلیو اسپنس[۱۷] بود و از نزدیک با او ارتباط داشت. پس از پایان تحصیلاتش، به دانشگاه استنفورد در پالو آلتو[۱۸] رفت و از 1952م به عنوان استاد به تدریس و تحقیق پرداخت. از مشهورترین پژوهشهایش میتوان به آزمایش عروسک بادکردۀ بوبو[۱۹] اشاره کرد که بر اهمیت یادگیریِ مشاهدهای تأکید دارد. او از طریق این آزمایش، توانست نشان دهد که چطور مشاهدۀ رفتار پرخاشگری میتواند بر یادگیریِ خشونت کودکان تأثیر بگذارد و یکی از علل پرخاشگری آنان باشد. بر اساس تحقیقات او، کودکان بسیاری از رفتارها، ازجمله مشارکت، پرخاشگری، همکاری، تعامل اجتماعی و خودداری را از دیگران میآموزند.
آلبرت باندورا در 1974م به عنوان رئیس "انجمن روانشناسی امریکا[۲۰]" انتخاب شد و در 1980م جایزۀ این انجمن را برای مشارکتهای برجستۀ علمی دریافت کرد. ازجمله آثار اوست: تقلید و یادگیری اجتماعی[۲۱]؛ خودکارآمدی: تمرین کنترل بر خود[۲۲]؛ بنیادهای اجتماعی فکر و عمل[۲۳]؛ نظریه یادگیری اجتماعی[۲۴]؛ خودکارآمدی در جوامع در حال تغییر[۲۵]؛ خشونت: تحلیلی از منظر یادگیری اجتماعی[۲۶]؛ و بیقیدی نسبت به اخلاق[۲۷] (که کتابی علمی و ۶۰۰ صفحهای است که او در نود سالگی نوشته و منتشر کرده است و به این موضوع میپردازد که افراد چگونه خود را برای بیاخلاقی قانع میکنند.)
منابع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Albert_Bandura
https://www.verywellmind.com/albert-bandura-biography-1925-2795537
https://www.britannica.com/biography/Albert-Bandura
- ↑ Stanford University
- ↑ social learning theory
- ↑ modeling
- ↑ social cognitive theory
- ↑ personality psychology
- ↑ Behaviorism
- ↑ cognitive psychology
- ↑ B. F. Skinner
- ↑ Sigmund Freud
- ↑ Jean Piaget
- ↑ Mundare
- ↑ Alberta
- ↑ Alaska Highway
- ↑ clinical psychology
- ↑ University of British Columbia
- ↑ University of Iowa
- ↑ Kenneth W. Spence
- ↑ Palo Alto
- ↑ Bobo doll experiment
- ↑ (American Psychological Association (APA
- ↑ Social Learning through Imitation
- ↑ Self-Efficacy: The Exercise of Control
- ↑ Social Foundations of Thought and Action
- ↑ Social Learning Theory
- ↑ Self-Efficacy in Changing Societies
- ↑ Aggression: A Social Learning Analysis
- ↑ Moral Disengagement