کمدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
کُمدینویسان بزرگ عبارتند از [[ویلیام شکسپیر]]<ref>William Shakespeare</ref>، [[برنارد شاو|جورج برنارد شاو]]<ref> George Bernard Shaw </ref>، [[اسکار وایلد]]<ref>Oscar Wilde </ref>، [[گلدونی، کارلو (۱۷۰۷ـ۱۷۹۳)|کارلو گلدونی]]<ref>Carlo Goldoni</ref>، [[مولیر]]<ref> Molière </ref> و [[ماریوو، پیر کارله دو شامبلن دو (۱۶۸۸ـ۱۷۶۳)|ماریوو]]<ref>Marivaux</ref>. | کُمدینویسان بزرگ عبارتند از [[ویلیام شکسپیر]]<ref>William Shakespeare</ref>، [[برنارد شاو|جورج برنارد شاو]]<ref> George Bernard Shaw </ref>، [[اسکار وایلد]]<ref>Oscar Wilde </ref>، [[گلدونی، کارلو (۱۷۰۷ـ۱۷۹۳)|کارلو گلدونی]]<ref>Carlo Goldoni</ref>، [[مولیر]]<ref> Molière </ref> و [[ماریوو، پیر کارله دو شامبلن دو (۱۶۸۸ـ۱۷۶۳)|ماریوو]]<ref>Marivaux</ref>. | ||
از گونههای کُمدیاند: [[پانتومیم]]<ref> pantomime</ref>، [[طنز]]، فکاهه<ref>farce</ref>، [[طنز تلخ]]<ref> black humour</ref>، و [[کمدیا دلارته|کُمدیا دلارته]]<ref> commedia dell’arte </ref>. در [[قرون وسطا]]، نمایشنامههای اخلاقی به نمایش مفاهیمی چون شیطان و رذایل بشری پرداختند که بعدها تحولیافته و بهصورت شخصیتهای خندهآور و رایج کُمدی خُلقوخوی<ref>comedy of humours </ref> رُنسانسی با شخصیتهای منفی مشهوری چون موسکا<ref>Mosca</ref>ی [[بن جانسون|بِنجانسون]]<ref>Ben Jonson</ref> | از گونههای کُمدیاند: [[پانتومیم]]<ref> pantomime</ref>، [[طنز]]، فکاهه<ref>farce</ref>، [[طنز تلخ]]<ref> black humour</ref>، و [[کمدیا دلارته|کُمدیا دلارته]]<ref> commedia dell’arte </ref>. در [[قرون وسطا]]، نمایشنامههای اخلاقی به نمایش مفاهیمی چون شیطان و رذایل بشری پرداختند که بعدها تحولیافته و بهصورت شخصیتهای خندهآور و رایج کُمدی خُلقوخوی<ref>comedy of humours </ref> رُنسانسی با شخصیتهای منفی مشهوری چون موسکا<ref>Mosca</ref>ی [[بن جانسون|بِنجانسون]]<ref>Ben Jonson</ref> در ''وُلپون''<ref> ''Volpone''</ref> درآمدند. در خلال قرن ۱۷م، کُمدیهای شکسپیر و مولیر را نویسندگان کُمدیهای دورۀ بازگشت<ref> Restoration comedy </ref> نظیر [[جورج اتریج|جورج اِتریج]]<ref>George Etherege</ref>، [[ویلیام ویچرلی]]<ref> William Wycherley</ref>، و [[ویلیام کانگریو (۱۶۷۰ـ۱۷۲۹)|ویلیام کانگریو]]<ref> William Congreve </ref> دنبال کردند. کُمدی احساساتی<ref>sentimental comedy </ref> بخش اعظم قرن ۱۹ را در انگلستان و امریکا از آن خود کرد، گرچه امروزه از آن کمتر یاد و یا چیزی بازآفرینی میشود. پایان این قرن در انگلستان، سُنّت واقعگرایانه [[شاو، برنارد (۱۸۵۶ـ۱۹۵۰)|شاو]] و کُمدیهای اجتماعی<ref>social comedy </ref> خوشساخت [[وایلد، اسکار (۱۸۵۴ـ۱۹۰۰)|وایلد]] را به ارمغان آورد. از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰م، «کمدی اسلپاستیک<ref>slapstick comedy </ref>» از صحنه تئاتر وارد فیلمهای صامت شد. از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰م، کمدیهای آراسته و لطیف نوئل کاوئرد<ref>Noël Coward </ref> و ترنس رایتگن<ref>Terence Rattigan </ref>، دو نویسندۀ انگلیسی، بر صحنههای تئاتر و فیلمهای ناطق اجرا میشدند. این کمدیها اواخر دهۀ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰م با گرایشی بهسوی هجو و بدبینی، بهگونهای در آثار [[جو اورتون]]<ref>Joe Orton </ref> و پیتر نیکولز<ref>Peter Nichols </ref>، دو نویسندۀ انگلیسی، دیده میشدند، در کنار آنها تئاتر پوچی<ref>Theatre of the Absurd </ref> [[بکت، ساموئل|ساموئل بکت]]<ref>Samuel Beckett </ref>، [[ژان ژنه|ژان ژُنه]]<ref>Jean Genet </ref>، و [[تام استاپارد]]<ref>Tom Stoppard </ref> اجرا میشدند. از دهۀ ۱۹۷۰م، «کمدی سیاه<ref>black comedy</ref>» در انگلستان و امریکا نفوذ یافت و آثار [[آلن ایکبورن|آلن اِیکبورن]]<ref> Alan Ayckbourn </ref> صحنههای تئاتر انگلیس را به خود اختصاص داد و طنزهای سیاسی<ref>political satire </ref> [[داریو فو]]<ref>Dario Fo </ref> بر تئاتر مردمی<ref>radical theatre </ref> تأثیر گذاشتند، گرچه کُمدی موقعیت<ref>situation comedy | ||
</ref>، نظیر آثاری که نیل سایمون<ref>Neil Simon | </ref>، نظیر آثاری که نیل سایمون<ref>Neil Simon | ||
</ref>، نمایشنامهنویس امریکایی، نوشت در دهههای ۱۹۷۰ و | </ref>، نمایشنامهنویس امریکایی، نوشت در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰م پیوسته توجه تماشاگران تئاتر، سینما، و تلویزیون را به خود جلب کرد. | ||
---- | ---- |
نسخهٔ کنونی تا ۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۳
کُمِدی (comedy)
سبک یا بیانی ادبی که هدفِ آن خنداندن تماشاگر است. همه گونههای ادبی مانند نمایش[۱]، نظم[۲] و نثر[۳] ممکن است هدف کمیک داشته باشند. کُمدی، برخلاف تراژدی[۴]، نوعاً پایان خوش یا سرگرمکننده دارد، اما ساختار و مضمون آن شاید از تراژدی هم بهمراتب ظریفتر و استادانهتر باشد. کُمدی سُنّتی[۵]، همچون تراژدی، مقدمتاً به نمایش ضعف آدمی میپردازد ولی در کُمدی، خطای شخصیت عموماً به نابودی او نمیانجامد و او غالباً از آن درس میگیرد. خنداندن تماشاگر را نوعاً «دلقکها» (ملیجکها) انجام میدهند که نقش آنان نشان دادن و برجستهتر کردن ضعف شخصیتهایی است که خودبزرگبینند، ابلهند یا اشتباه میکنند. طنز[۶] قضیه در آن است که گاهی دلقک به نجات شخصیتهای دیگر میآید. در پردۀ پایانی کُمدی، کشمکش پایان مییابد بهاستثنای معمولاً یک شخصیت تلخاندیش که تقابل نمایشی را پدید میآورد.
کُمدی از زمان پیدایش آن در یونان تاکنون دستخوش دگرگونیهای بسیار شده است؛ نخستین کمدی در یونان قدیم از هجو مسائل روز و درخشان آریستوفانس[۷] پدید آمد.
کُمدینویسان بزرگ عبارتند از ویلیام شکسپیر[۸]، جورج برنارد شاو[۹]، اسکار وایلد[۱۰]، کارلو گلدونی[۱۱]، مولیر[۱۲] و ماریوو[۱۳].
از گونههای کُمدیاند: پانتومیم[۱۴]، طنز، فکاهه[۱۵]، طنز تلخ[۱۶]، و کُمدیا دلارته[۱۷]. در قرون وسطا، نمایشنامههای اخلاقی به نمایش مفاهیمی چون شیطان و رذایل بشری پرداختند که بعدها تحولیافته و بهصورت شخصیتهای خندهآور و رایج کُمدی خُلقوخوی[۱۸] رُنسانسی با شخصیتهای منفی مشهوری چون موسکا[۱۹]ی بِنجانسون[۲۰] در وُلپون[۲۱] درآمدند. در خلال قرن ۱۷م، کُمدیهای شکسپیر و مولیر را نویسندگان کُمدیهای دورۀ بازگشت[۲۲] نظیر جورج اِتریج[۲۳]، ویلیام ویچرلی[۲۴]، و ویلیام کانگریو[۲۵] دنبال کردند. کُمدی احساساتی[۲۶] بخش اعظم قرن ۱۹ را در انگلستان و امریکا از آن خود کرد، گرچه امروزه از آن کمتر یاد و یا چیزی بازآفرینی میشود. پایان این قرن در انگلستان، سُنّت واقعگرایانه شاو و کُمدیهای اجتماعی[۲۷] خوشساخت وایلد را به ارمغان آورد. از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰م، «کمدی اسلپاستیک[۲۸]» از صحنه تئاتر وارد فیلمهای صامت شد. از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰م، کمدیهای آراسته و لطیف نوئل کاوئرد[۲۹] و ترنس رایتگن[۳۰]، دو نویسندۀ انگلیسی، بر صحنههای تئاتر و فیلمهای ناطق اجرا میشدند. این کمدیها اواخر دهۀ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰م با گرایشی بهسوی هجو و بدبینی، بهگونهای در آثار جو اورتون[۳۱] و پیتر نیکولز[۳۲]، دو نویسندۀ انگلیسی، دیده میشدند، در کنار آنها تئاتر پوچی[۳۳] ساموئل بکت[۳۴]، ژان ژُنه[۳۵]، و تام استاپارد[۳۶] اجرا میشدند. از دهۀ ۱۹۷۰م، «کمدی سیاه[۳۷]» در انگلستان و امریکا نفوذ یافت و آثار آلن اِیکبورن[۳۸] صحنههای تئاتر انگلیس را به خود اختصاص داد و طنزهای سیاسی[۳۹] داریو فو[۴۰] بر تئاتر مردمی[۴۱] تأثیر گذاشتند، گرچه کُمدی موقعیت[۴۲]، نظیر آثاری که نیل سایمون[۴۳]، نمایشنامهنویس امریکایی، نوشت در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰م پیوسته توجه تماشاگران تئاتر، سینما، و تلویزیون را به خود جلب کرد.
- ↑ drama
- ↑ verse
- ↑ prose
- ↑ tragedy
- ↑ traditional comedy
- ↑ satire
- ↑ Aristophanes
- ↑ William Shakespeare
- ↑ George Bernard Shaw
- ↑ Oscar Wilde
- ↑ Carlo Goldoni
- ↑ Molière
- ↑ Marivaux
- ↑ pantomime
- ↑ farce
- ↑ black humour
- ↑ commedia dell’arte
- ↑ comedy of humours
- ↑ Mosca
- ↑ Ben Jonson
- ↑ Volpone
- ↑ Restoration comedy
- ↑ George Etherege
- ↑ William Wycherley
- ↑ William Congreve
- ↑ sentimental comedy
- ↑ social comedy
- ↑ slapstick comedy
- ↑ Noël Coward
- ↑ Terence Rattigan
- ↑ Joe Orton
- ↑ Peter Nichols
- ↑ Theatre of the Absurd
- ↑ Samuel Beckett
- ↑ Jean Genet
- ↑ Tom Stoppard
- ↑ black comedy
- ↑ Alan Ayckbourn
- ↑ political satire
- ↑ Dario Fo
- ↑ radical theatre
- ↑ situation comedy
- ↑ Neil Simon