سبک هندی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

از دوره‌های شعر فارسی. در تاریخ شعر فارسی دری به مجموعه خصوصیاتی اطلاق می‌شود که در شعر اکثر شاعران فارسی‌زبان ایران و هند و آسیای صغیر (ارمنستان و ترکیۀ کنونی) از اوایل قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم هجری (تقريباً همزمان با دوران حکومت صفویه) رواج داشته است. ریشۀ بسیاری از خصوصیات این سبک را در شعر بعضی از شاعران قرن هشتم و نهم، از جمله بابا فغانی شیرازی می‌توان یافت. به‌تدریج این ویژگی‌ها تحول یافت و در قرن یازدهم و دوازدهم، به‌خصوص در شعر شاعران فارسی‌زبانی که در هند می‌زیستند، به شکل افراطی درآمد که نتیجۀ طبیعی رشد شعر فارسی در محیط هندوستان و فضایی جدا از فضای اصلی آن بود.


تقسیم‌بندی جغرافیایی

حوزۀ گسترش سبک هندی، چه از نظر زمان و چه از نظر مکان، بسیار طولانی و وسیع بود؛ به همین علت طبیعتاً در آنچه به طور کلی سبک هندی نام گرفته، تنوع‌هایی به وجود آمده است. به طوری که با وجود خصوصیت‌های مشترک، سبک شعر شاعرانی که در ایران می‌زیستند با شعر شاعرانی که در هند ظهور کردند، تفاوت‌های بسیاری یافته است. برخی سبک رایج در بین شاعران ایرانی این دوره را «سبک صفوی» نامیده‌اند و عنوان سبک هندی را تنها در مورد شعر شاعرانی به کار برده‌اند که طی آن دوره در هندوستان ظهور کرده‌اند و به علت محیط فرهنگی هندوستان و غیربومی بودن زبان فارسی در آن دیار، در شعرشان شیوه‌ای مشخص به وجود آمده است. در تقسیم‌بندی دیگر، کلاً سبک شعر این دوره سبک صفوی نام‌گذاری شده و برای آن دو شاخه با عناوین «سبک صفوی ایرانی یا اصفهانی» و «سبک صفوی هندی» قائل شده‌اند. در سبک صفوی هندی، به علت محیط فرهنگی هندوستان و غیربومی بودن زبان فارسی در آن سامان، شعر زبانی نارساتر و پیچیده‌تر دارد که اغلب با لغزش‌هایی از نظر دستور زبان و گاه سستی کلام، همراه است. در این شاخه، کلیۀ اختصاصات سبک هندی به صورتی افراطی و مبالغه‌آمیز بروز می‌کند و فراوانی استفاده از تصویرهای پارادوکسی و حسآمیزی دو خصوصیتی است که آن را از شاخۀ دیگر تمایز می‌بخشد. شعر میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی نمونۀ مشخص این شاخه است. همچنان‌که محمدعلى صائب تبریزی با زبان ساده و روشن و به‌کارگیری تمثیل و اسلوب معادله در اشعار خود، نمونۀ بارز شاخۀ ایرانی سبک صفوی محسوب می‌شود.