بانو (فیلم)

بانو (فیلم) Banoo (movie)
فیلم بلند سینمایی ساختهی داریوش مهرجویی. مهرجویی به عنوان کارگردان و نویسنده این فیلم را در سال 1370 تولید کرده است. یکی از فیلمهای چهارگانهی کارگردان (بانو، سارا، پری و لیلا) است که به جستوجو در لایههای پنهان روح آدمی میپردازد و وابستگیهای درونی انسان را آشکار میسازد. بانو در جشنوارهی دهم فیلم فجر به نمایش درآمد و تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخت، ولی به خاطر برخی سوء برداشتها امکان نمایشش فراهم نیامد تا این که در سال 1377 (یعنی هفت سال پس از تولید) رفع توقیف شد و به اکران عمومی رسید. مهرجویی دربارهی غایت معنایی این فیلم گفته است که: «فیلم درواقع بر مبنای سلوک یا فرایند فردانیت شکل گرفته که شکل مدرن سلوک و مقامات عرفانی شرق است؛ گذر از مراحل برزخی که در آن برای رسیدن به فردانیت یا تفرد ناب وجودی باید رنج بسیار برد و پوست انداخت و این پوست انداختن کار سادهای نیست و همه کس هم از عهدهاش برنمیآید.» در دورهی دوم جشن خانهی سینما (1377) عبدالله اسکندری برای چهرهپردازی بانو و گوهر خیراندیش (بازیگر نقش دوم زن) برای بازیاش تندیس جشنواره را دریافت کردهاند.
خلاصهی داستان
داستان فیلم بانو از آنجا شروع میشود که محمود (خسرو شکیبایی)، شوهر مریم بانو (بیتا فرهی)، برای پیوستن به یک زن جوان مطلقه همسرش را ترک میکند و به امارات متحده عربی میرود. بانو که زنی عرفاندوست و اهل مطالعه است از روی دلسوزی و برای یافتن همدم، کرمعلی باغبان همسایه (فردوس کاویانی) و هاجر همسر مریض احوال باردارش (گوهر خیراندیش) را که اتاق محل سکونتشان را از دست دادهاند، به خانهی خود دعوت میکند و هاجر را برای مداوا پیش دکتر حسام، دوست قدیمیاش (محمود کلاری) میبرد. به تدریج همسر برادر هاجر، شیرین (سیما تیرانداز)، که با 2 فرزندش از اراک به تهران آمده و پدر هاجر، قربانسالار (عزتالله انتظامی)، نیز به آنها ملحق میشوند و چنان اختیار خانه را در دست میگیرند که مستخدمهی خانه آنجا را ترک میکند. قربانسالار از اعتماد بانو سوءاستفاده میکند و یک تخته فرش و چند گلدان عتیقه را به کمک شریکش (فتحعلی اویسی) میرباید و در ازای بدهیاش به او میدهد. بانو که شاهد سرقت است، به شدت عصبی میشود و وقتی با انکار قربانسالار و هاجر روبهرو میشود، به اتاقش پناه میبرد و در را به روی خود میبندد. در حالی که بانو چند روز خود را در اتاق زندانی کرده و لب به غذا نمیزند و از سوی دیگر خالی کردن خانه به دست قربانسالار و شریکش ادامه دارد، محمود از مسافرت برمیگردد و خانه را کاملا به هم ریخته مییابد. او برای بانو که بیمار و ضعیف شده، تعریف میکند که چه طور زن مورد علاقهاش در یک فرصت مناسب او را ترک کرد. و احتمالا طبق نقشه قبلی به سراغ مرد دیگری رفته است. محمود به سراغ دکتر حسام میرود و به کمک او قربانسالار را که از کمردرد مینالد، به بیمارستان منتقل میکند. هاجر نیز برای زایمان به بیمارستان میرود و بقیهی میهمانان به تدریج خانه را ترک میکنند تا نوسازی آغاز شود؛ اما حالا این بانوست که خانه را ترک میگوید و به دیاری دیگر عزیمت میکند.
برخی از عوامل تولید و بازیگران
نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی
تهیهکننده: مجید مدرسی؛ محمدمهدی دادگو
مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری
تدوین: حسن حسندوست
طراح صحنه: فریال بهزاد
طراح لباس: ژیلا مهرجویی
موسیقی: ناصر چشمآذر
صدابردار: اصغر شاهوردی
چهرهپرداز: عبدالله اسکندری
بازیگران: بیتا فرهی؛ عزتالله انتظامی؛ خسرو شکیبایی؛ گوهر خیراندیش؛ حمیده خیرآبادی؛ فتحعلی اویسی؛ فردوس کاویانی؛ سیما تیرانداز؛ محمود کلاری؛ ملیحه نصیری؛ جلال مقدم