حمید رضا صدر
حمید رضا صدر (1335- 1400)
نویسنده، مترجم، منتقد سینما و مفسر فوتبال. در خانواده ای هفت نفره بزرگ شد. سه خواهر و یک برادر داشت. مادرش خانه دار و پدرش مهندس ارتش بود. به علت شغل پدر، پنج فرزندش در گوشه کنار ایران به دنیا آمدند. حمید رضا در مشهد متولد شد، اما شش ماهه که بود به تهران آمدند و کمی بعد، به سنندج رفتند و بعد از آن هم راهی کرمانشاه شدند. به این ترتیب، کودکی صدر در کردستان رقم خورد. او کوه هایش را زیباترین کوه های دنیا می دانست و اعتقاد داشت خون کردی در رگهایش جاری است.
کلاس اول که بود، پدرش هم برایش معلم عربی گرفت و هم معلم خط، زبان انگلیسی را نیز هم در دبستان و هم از معلمی که پدرش برایش گرفت، آموخت. پدرش که فردی فرهنگی بود، فرزندانش را در میان کتاب، روزنامه و مجله بزرگ کرد.
حمید رضا صدر در ۱۳۵۲ش به دانشگاه تهران رفت و مدرک کارشناسی را در رشتۀ اقتصاد گرفت. سپس، در دانشکدۀ هنرهای زیبا مدرک کارشناسی ارشد شهرسازی را اخذ کرد. او مدرک دکترای خود را در رشتۀ برنامه ریزی شهری از دانشگاه لیدز انگلستان گرفت. در دانشگاه تهران، هم در رشتۀ شهرسازی و هم برنامه ریزی شهری تدریس می کرد.
صدر با مهرزاد دولتی ازدواج کرد و حاصل آن دختری به نام غزاله است که در امریکا زندگی میکند و مدرک فوقلیسانس رشتۀ ادبیات انگلیسی دارد. همسر صدر در امریکا در رشتۀ داروسازی درس خوانده، اما پس از بازگشت به ایران، بعد از انقلاب به نقاشی تغییر رشته داد. او مدتی درگیر بیماری سرطان گردن بود که درمان شد.
حمید رضا صدر سابقۀ روزنامهنگاری نیز داشت. به عنوان کارشناس سینما و منتقد فیلم، در مجلۀ هفت سال ها مطلب مینوشت. نویسندۀ ثابت مجلۀ فیلم بود و با نشریات زن روز، مجلۀ سروش، تهران امروز، و تعدادی نشریۀ ورزشی هم همکاری داشت. رمان نیز می نوشت؛ از جمله رمان سیاسی تو در قاهره خواهی مُرد (1393)، که آن را به پدرش تقدیم کرده و در خصوص زندگی محمدرضا شاه پهلوی از 1340 تا 1359 (از زمان ترور نافرجام تا مرگ) بود. این رمان، نقد قدرت و نظامی و نظامی گری است. این کتاب در 1394ش، برندۀ گرانترین جایزۀ ادبی ایران شد و توانست جایزۀ ادبی جلال آل احمد را در بخش مستندنویسی از آن خود کند. او تلاش کرده تمام جزییات کتاب، بر اساس تحقیقات و به طور مستند باشد. به همین منظور، برای نوشتن اش صدها فیش از کتب موجود در کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس برداشته است. رمان سیاسی دیگرش، سیصد و بیست و پنج نام داشت که در آن، به دوران نخست وزیری حسنعلی منصور پرداخته که ترور شد.
سید محسن صدر یا همان صدرالاشراف، عموی پدرش و در 1325ش نخست وزیر ایران در عصر پهلوی بود. حمید رضا صدر در چنین محیط هایی بزرگ شده و تکبر از بالا به پایین را همیشه در خانوادۀ پدرش دیده بود. در واقع، او با نوشتن این قبیل رمان های سیاسی، دربارۀ چیزی نوشته بود که حال و هوایش را زندگی کرده بود.
از دیگر تألیفات و ترجمه های اوست: روزی روزگاری فوتبال، پسری روی سکوها، نیمکت داغ: از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو، یونایتد نفرین شده، درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران، یه چیزی بگو.
حمید رضا صدر پس از چند سال درگیر بودن با بیماری سرطان، سرانجام در 25 تیر 1400 در 65 سالگی در امریکا درگذشت.