گوستانیان ها
گوستانیانها
میکائیل (میشا) گوستانیان (گرجستان ۱۲۶۸ـ۱۳۳۰ش) و همسرش، مارگو گوستانیان (گرجستان ۱۲۶۶ـ آبادان ۱۳۲۴ش). از ۱۲۸۴ش سه دهه در عرصۀ تئاتر حضوری فعال و گسترده داشتند. آنان و نیز فرزندانشان، آسیا، آنا و والودیا، مدتهای طولانی در ایران حضور داشتند و در این اقامتهای طولانی نمایشهایی را به زبان ارمنی و فارسی بر روی صحنه بردند. دخترشان آسیا گوستانیان نیز در فیلم حاجیآقا آکتور سینما (۱۳۱۲ش) ساختۀ آوانس اوگانیانس بهایفای نقش پرداخت. نخستین نمایشهای آنان در ایران در ۱۲۹۹ش اجرا شد. در ۱۳۰۰ش نمایشنامۀ جزای خدایی یا جزای روزگار را بر روی صحنه بردند، و سپس در شهرهای رشت و بندر انزلی نمایش عاشق غریب، اثر ذوالفقاربیگ حاجیبیگوف، را اجرا کردند. در اواخر ۱۳۰۲ تایفون از گیسکبل، را در تهران برای علاقهمندان ارمنی بهنمایش گذاشتند، و در ۱۳۰۳ همگی از راه قفقاز و روسیه به اروپا رفتند و پس از سفری به شهرها و کشورهای گوناگون، (پاریس، بیروت، لندن، مصر، یونان، رومانی و هند) و اجرای چند نمایش موفق مجدداً به ایران مراجعت کردند، و پس از تشکیل «گروه هنرپیشگان دراماتیک ارمنی»، نمایشهای زن مجهول از الکساندر بیسون، قیصر روم اثر لئون شانت، اُتللو اثر شکسپیر، شاهزادهخانم ناتاشا از شارل ماری، مادام کاملیا نوشتۀ الکساندر دوما، ربالنوعهای قدیم از لئون شانت، برای شرف از الکساندر شیروانزاده، دختر کلیمی اثر سوفی بلو، و ملکۀ قلعۀ مخروب نوشتۀ لئون شانت، را بر روی صحنه بردند. گوستانیانها در سفر دوم به ایران بهجز گروه تئاتری ارمنی زبان یک گروه دیگر هم تشکیل دادند که نمایشهایی را به زبان فارسی اجرا میکرد. آنان در این سفر بهجز تهران و رشت نمایشهایی نیز در شهرهای استان خوزستان مانند آبادان، مسجد سلیمان، مشهد، تبریز، و زاهدان اجرا کردند. گروه گوستانیان تا ۱۳۲۸ش پیگیرانه در ایران فعالیت کرد؛ پس از آن، بدون حضور مارگو که فوت کرده بود، عازم هندوستان شد و مدتی هم در آنجا بهفعالیت پرداخت. میشا در اواخر عمر به ایران بازگشت و در اهواز اقامت کرد. فعالیت آنها در ایران موجب شد تا گروههای تئاتری ارمنی و فارسیزبان با دستاوردهای جدید تئاتر اروپایی و تعدادی از نمایشنامههای مهم همچون، اُتللو، مادام کاملیا، ناموس، زن مخوف، زن مجهول از سوفی بلو و بیسون و آرشین مالالان از بیگوف، آشنا شوند.