مجسمه سازی (هنر)
مجسمهسازی (هنر)(sculpture)
شکلدادن هنرمندانۀ موادی همچون چوب، سنگ، گِل، فلز، و اخیراً پلاستیک و مواد مصنوعی دیگر. پیکرکهای تراشیده از سنگ، در زمرۀ نخستین اشیائی بودهاند که انسانِ پیش از تاریخ با دستهای خود ساخته است. از همۀ تمدنهای باستانی، پیکرههایی برجا مانده است. بسیاری از اقوام بومی، سنّتهای پرمایهای در پیکرهسازی دارند. سنّتهای مردمان افریقا (← افریقایی،_هنر)، امریکای جنوبی، و بهویژه جزایر کارائیب در تحوّل مجسمهسازی معاصر غرب مؤثر بودهاند. بیشتر مجسمهها در طول تاریخ، کارکرد دینی داشتهاند. مجسمههای چینی، ژاپنی، و هندی معمولاً بتهای هندو یا بوداییاند. مجسمههای بومیان افریقا، سرخپوستان امریکا، و مردمان جزایر اقیانوسیه[۱]، مظاهر آیینهای پرستش ارواح و جاندارپنداری[۲]اند. مجسمهسازی از قدیم دو روش اصلی داشته است: کندهکاری[۳] که عبارت است از تراشیدن مواد سختی همچون سنگ و چوب، برای پدیدآوردن مجسمهای از آنها؛ و شکلدهی[۴]، که ساختن یک شکل، از مواد نرمی همچون گِل یا موم است که بعد میتواند بهمنزلۀ قالب، در ساخت مجسمۀ مفرغی[۵] بهکار رود. در قرن ۲۰ استفاده از روشهای دیگر، ازجمله جوشکاری و جفتوجورکاری[۶] نیز در ساخت مجسمه رایج شد.
مجسمهسازی در روزگار باستان. مجسمهسازی در مصر و بینالنهرین[۷] بهصورت نقش برجسته[۸] در تزیینات کاخها و معابد نمود یافت. پیکرههای ایستاده[۹]، برای مشاهده از روبهرو و پهلو ساخته میشدند. نخستین پیکرههای بدون تکیهگاه (قابل مشاهده از همه طرف) را یونانیان ساختند. با پیدایش حالتهای پویا (ایستایی تقابلی[۱۰]) و نمود احساسی، پیکرهسازی یونان بهاوج تکامل رسید (← فیدیاس[۱۱]؛ پراکسیتلس[۱۲]؛ پارتنون[۱۳])، از آن پس مجسمهسازیِ غرب، تا حد بسیاری تقلیدی از آرمانهای یونانی بوده است. تکچهرهسازی در اندازۀ طبیعی از ابداعات رومیان بود.
مجسمهسازی در قرون وسطا (مجسمهسازی در قرون وسطا[۱۴]). پیکرههای سنگیِ طاقچهای برای کلیساها (ازجمله کلیسای جامع شارتر[۱۵] در فرانسه) و کندهکاریهای عاجی ظریف، گونههای شاخص مجسمهسازی این دورهاند. نیکلا پیسانو[۱۶]، سنّت بزرگی را در پیکرهسازی ایتالیا پی افکند.
مجسمهسازی در دورۀ رنسانس. با احیای پیکرههای بدون تکیهگاه[۱۷]، بهویژه داود[۱۸] (۱۵۰۱ـ۱۵۰۴) میکلانژ، و آثار مفرغی ممتازی، همچون پیکرۀ یادمانی سوار بر اسب[۱۹] گاتاملاتا[۲۰] (۱۴۴۷ـ۱۴۵۰م؛ میدان سانتو[۲۱]، پادوا[۲۲]) اثر دوناتلّو[۲۳]، برتری یونان بهچالش گرفته شد. مجسمهسازی از پیکر انسان در آثار لورنتسو گیبرتی[۲۴]، لوکا دلّا روبیّا[۲۵]، و آندرِآ دِل ورّوکیّو[۲۶] منزلت و قدرتی تازه یافت. کار بنونوتو چلّینی[۲۷] و جووانّی بولونیا[۲۸] (۱۵۲۴ـ۱۶۰۸)، مظهر مانریسم[۲۹] در مجسمهسازی شد. پدرو برّوگته[۳۰]، شاگرد میکلانژ، رنسانس[۳۱] را به اسپانیا برد. در فرانسه ژان گوژون[۳۲] مانریسم را تکامل بخشید. لیکن سبک رنسانس متعالی[۳۳] میکلانژ بود که بعدها توجه لوئی چهاردهم را برانگیخت، و سردیسها و گروهپیکرههای بسیاری را، بهویژه به فرانسوا ژیراردون[۳۴]، سفارش داد.
مجسمهسازی باروک و روکوکو (مجسمهسازی باروک[۳۵] و روکوکو[۳۶]). در این دوره نقشبرجسته بیش از مجسمههای بدون تکیهگاه اهمیت یافت. مهارت آشکار در هنر مجسمهسازانی همچون جووانّی برنینی[۳۷] نشاندهندۀ تسلّط کامل آنان بر مصالحی است که بهکار میبردند. اتین فالکونه[۳۸] در فرانسه، و آلونسو کانو[۳۹] در اسپانیا، نمایندگان این شیوۀ هنری بودند.
مجسمهسازی نئوکلاسیک (مجسمهسازی نئوکلاسیک[۴۰]). مجسمهسازی در قرن ۱۸، بر نرمش و صیقلیافتگی شکلها و سطوح تمرکز داشت، بهویژه در آثار آنتونیو کانووا[۴۱]. اوگوست رودَن[۴۲]، آخرین نمایندۀ بزرگ مجسمهسازی کلاسیک[۴۳] بود. آریستید مایول[۴۴] و آنتوان بوردل[۴۵] (۱۸۶۱ـ۱۹۲۹) بر کیفیتهای فرمی تأکید ورزیدند، و دو شیوۀ رئالیسم[۴۶] و امپرسیونیسم[۴۷] را وانهادند.
قرن ۲۰. مجسمهسازانی همچون هنری مور[۴۸]، باربارا هپورت[۴۹]، و جیکوب اپستاین[۵۰]، با استفاده از مواد و مصالح و روشهای سنّتی، حجمهایی متأثر از هنر «بدوی[۵۱]» و طبیعت آفریدند. آثار آمدئو مودیلیانی[۵۲] و هنری گودیهـ بژسکا[۵۳] نیز از همین تأثیر نشان دارند. پیشگامان مجسمهسازی انتزاعی[۵۴] عبارتاند از اَلکساندر آرخیپنکو[۵۵] و اوسیپ زادکین[۵۶]، دو هنرمند کوبیست[۵۷]، و کنستانتین برانکوزی[۵۸] و آلبرتو جاکومتّی[۵۹]، که با مواد طبیعی شکلهای انتزاعی سهبعدی ساختند. ژاک لیپشیتس[۶۰]، ژان آرپ[۶۱]، نائوم گابو[۶۲] و آنتوان پفسنر[۶۳] (پیشگامان ساختگری[۶۴] روس)، رِگ باتلر[۶۵]، و آنتونی کارو[۶۶] از پیروان مکتب غیربازنما[۶۷] بودند. از مجسمهسازان سنّتیتری که آثارشان قویاً واجد گویش مدرن[۶۸] است، مارینو مارینی[۶۹] در ایتالیا و فرانک دابسون[۷۰] (۱۸۸۸ـ۱۹۶۳) در انگلستان درخور ذکرند. دیگر مجسمهسازان، یکسر از گذشته بریدهاند و دو روش سنّتیِ کندهکاری و شکلدهی را منسوخ دانستهاند. امروزه واژۀ مجسمه، به جنبان[۷۱]های اَلگزاندر کالدر[۷۲]، جفتوجورکاریهایی با مواد مختلف، مجسمههای محیطی[۷۳]، و آثار زمینی[۷۴] (از ابداعات کارل آندره[۷۵])، و چیدمان[۷۶]ها نیز اطلاق میشود. باغ مجسمه[۷۷] از تحوّلات جدید است؛ موزۀ فضای باز هاکوره[۷۸] در ژاپن، و پروژۀ مجسمهسازی برای جنگل گریزدِیل[۷۹] در لِیک دیستریکت[۸۰]، انگلستان، از آن جملهاند.
- ↑ Oceanic
- ↑ animism
- ↑ carving
- ↑ modelling
- ↑ bronze
- ↑ assemblage
- ↑ Mesopotamia
- ↑ relief
- ↑ standing sculptures
- ↑ contrapposto
- ↑ Phidias
- ↑ Praxiteles
- ↑ Parthenon
- ↑ medieval
- ↑ Chartres Cathedral
- ↑ Nicola Pisano
- ↑ free-standing
- ↑ David
- ↑ equestrian
- ↑ Gattamelata
- ↑ Piazza del Santo
- ↑ Padua
- ↑ Donatello
- ↑ Lorenzo Ghiberti
- ↑ Luca della Robbia
- ↑ Andrea del Verrocchio
- ↑ Benvenuto Cellini
- ↑ Giovanni Bologna
- ↑ Mannerism
- ↑ Pedro Berruguete
- ↑ Renaissance
- ↑ Jean Goujon
- ↑ High Renaissance
- ↑ François Girardon
- ↑ baroque
- ↑ rococo
- ↑ Giovanni Bernini
- ↑ Etienne Falconet
- ↑ Alonso Cano
- ↑ neoclassical
- ↑ Antonio Canova
- ↑ Auguste Rodin
- ↑ classic
- ↑ Aristide Maillol
- ↑ Antoine Bourdelle
- ↑ realism
- ↑ Impressionism
- ↑ Henry Moore
- ↑ Barbara Hepworth
- ↑ Jacob Epstein
- ↑ primitive
- ↑ Amedeo Modigliani
- ↑ Henri Gaudier-Brzeska
- ↑ abstract
- ↑ Alexander Archipenko
- ↑ Ossip Zadkine
- ↑ cubist
- ↑ Constantin Brancusi
- ↑ Alberto Giacometti
- ↑ Jacques Lipchitz
- ↑ Jean Arp
- ↑ Naum Gabo
- ↑ Antoine Pevsner
- ↑ constructivism
- ↑ Reg Butler
- ↑ Anthony Caro
- ↑ nonrepresentational
- ↑ modern idiom
- ↑ Marino Marini
- ↑ Frank Dobson
- ↑ mobile
- ↑ Alexander Calder
- ↑ environment sculpture
- ↑ earthworks
- ↑ Carl André
- ↑ installation
- ↑ sculpture garden
- ↑ Hakore
- ↑ Grizedale Forest
- ↑ Lake District