کیمیایی، مسعود (تهران ۱۳۲۰ش - ): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) جز (Mohammadi3 صفحهٔ کیمیایی ، مسعود (تهران ۱۳۲۰ش) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به کیمیایی، مسعود (تهران ۱۳۲۰ش - ) منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷
مسعود کیمیایی | |
---|---|
زادروز |
تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | کارگردان و فیلمنامهنویس |
سبک | موج نو |
آثار | قیصر (۱۳۴۸)؛ خاک (۱۳۵۲)؛ گوزنها (۱۳۵۳)؛ سرب (۱۳۶۷)؛ دندان مار (۱۳۶۸)؛ تجارت (۱۳۷۳)؛ ضيافت (۱۳۷۴)؛ سلطان (۱۳۷۵)؛ حکم (۱۳۸۴)؛ جرم (۱۳۸۹)؛ قاتل اهلی (۱۳۹۵)؛ خون شد (۱۳۹۸) |
گروه مقاله | سینما |
خویشاوندان سرشناس | پولاد کیمیایی (فرزند)؛ گیتی پاشایی (همسر سابق)؛ فائقه آتشین (همسر سابق) |
جوایز و افتخارات | جایزۀ بهترین کارگردانی از دومین دورۀ جشن سینمایی سپاس (1348) |
مسعود کیمیایی (تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش- )
فیلمنامهنویس و کارگردان ایرانی. از کارگردانان اصلی جریان موج نوی سینمای ایران. دو فیلم دورۀ اول فیلمسازی کیمیایی (دورۀ پیش از انقلاب)، قیصر و رضا موتوری، علاوه بر اینکه در سراسر دورههای فعالیت او بر داستان و شخصیتپردازی آثار بعدیاش اثر گذاشتهاند، جریانسازترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران نیز بودهاند (خاصه قیصر). در نظرسنجیهای معتبری که صورت گرفته، علاوه بر اینکه قیصر بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران معرفی شده، گوزنها و باشو، غریبۀ کوچک (ساختۀ بیضایی) بهعنوان بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب شدهاند. کیمیایی در سینمای ایران به استاد قهرمانسازی معروف است؛ اگرچه همیشه الگوهای یکسان یا مکرری (که در برخی موارد متأثر از دومین و سومین فیلم او، قیصر و رضا موتوریاند) را ملکۀ ذهنش کرده است. کیمیایی در آثارش از جوانمردی، غیرت و رفاقت میگوید و قهرمانانش را با این صفات در بستر جامعهٔ امروزی با مشکلات سیاسی و اجتماعی درگیر میکند تا از ارزشهای خود دفاع کنند. ارزشهایی که مردم عامهپسند دوستشان دارند. باور به آرمانخواهی انسانی و شخصی نیز ویژگی اثرهای وی بهشمار میآیند. بخش مهمی از جذابیت فیلمهای کیمیایی در آفرینش شخصیت قهرمان است. قهرمانی که در دل اجتماع مبارزه میکند تا جهانِ خواستهٔ خود را بسازد. مفهوم کلمات و داستان و روایت هدف شخصی و تیمی در آثار کیمیایی جایگاه ویژهای دارد. به لحاظ ساختاری سینمای کیمیایی از سه عنصر عمدۀ موسیقی، دیالوگها و ارتباط انسانی - عاطفی کاراکترهای آن بهره میگیرد. از برآیند این عناصر، سینمای کیمیایی در مرز میان رئالیسم اجتماعی و ذهنیت نوستالژیک در حرکت است و این ساختار زیربنایی، ستون اصلی و استخوانبندی تمام آثار وی را میسازد. دیگر نکتۀ قابل توجه آثار وی اشرافش بر گفتار و لحن بازیگران فیلم است. از این رو او را استاد دیالوگنویسی نیز میدانند. فیلمسازی که در سمت مقابل علی حاتمی و بهرام بیضایی که دیالوگهایی را با زبانی فاخر و فخیم و ادیبانه بر زبان شخصیتهای آثارشان میگذارند، ایستاده؛ با تسلط بر زبان کوچه و بازار.
فيلمسازی را با دستياری ساموئل خاچيکيان در فيلمهای ضربت (1343) و خداحافظ تهران (1345) آغاز کرد. در فیلمهایش زندگی آدمهای ناسازگار، یاغی و زخمخوردۀ اجتماع را به تصویر میکشد. در نخستین فیلمش، بیگانه بیا (۱۳۴۷)، به ترسیم چهرۀ آدمهایی پرداخت که در اجتماع مصداق نداشتند. با قیصر (۱۳۴۸) در مسیر دیگری قدم گذاشت؛ ضدقهرمانهای این فیلم تصویر ناخوشایندی از جامعه را ترسیم میکردند، که با فیلمهای بعدیاش رضا موتوری (۱۳۴۹)، بلوچ (۱۳۵۱)، خاک (۱۳۵۲)، و گوزنها (۱۳۵۳) عمق بیشتری یافتند. این ضدقهرمانها نمایندۀ نسلی بودند که بدبختی و فروافتادگی به معنای شکست قطعیشان نبود، بلکه نشاندهندۀ سرسختی و مقاومتی بدفرجام در مقابل شقاوت و تباهی، و گویای پاکباختگی و جوانمردی آنان بود. با اینکه توانست در همۀ دورهها خود را با شرایط و سیاستهای فیلمسازی هماهنگ کند، همیشه نتوانست قهرمانهایی همدلیبرانگیز بیافریند. کیمیایی فیلمسازی داستانپرداز است و وجه امتیازش خلق هیجان و فضای ملتهب و رنگینی است که گاه فیلمهایش را از سایر آثار سینمای ایران متمایز میسازد. با این حال در تعداد زیادی از آثارش ضعف فیلمنامه و اشکالات فنی قابل توجهی به چشم میخورد که همواره نقد تند نویسندگان سینمایی را در پی داشته است. علاوه بر این پارهای منتقدان کارنامۀ فیلمسازی کیمیایی را (جز معدودی از آثارش) در ادامۀ جریان سینمای عامیانۀ فیلمفارسی میدانند. وی در گذر سالیانی بالغ بر 50 سال فعالیت فیلمسازی (جز دورۀ آغاز فیلمسازیاش- قبل از انقلاب) با فراز و فرودهای زیادی به کار پرداخته است. کما اینکه طی این چهل سال اخیر تعدادی کمتر از انگشتان یک دست از فیلمهایش مورد توجه منتقدان سینمایی قرار گرفته است. کیمیایی فیلمنامۀ همۀ فیلمهایش را خود نوشته است. برخی را خود تهیه کرده و طراحی صحنه و لباس و تدوین برخی را نیز خودش انجام داده است. علاوه بر 30 فیلم بلند سینمایی و چند فیلم کوتاه، از کیمیایی تاکنون سه رمان و یک مجموعهشعر نیز منتشر شده است.
کیمیایی در سالهای آغاز فعالیتش دو فیلم را با اقتباس از متون ادبیات معاصر فارسی با عناوین داش آکل (اقتباس از اثر صادق هدایت) و خاک (اقتباس از رمان آوسنه باباسبحان محمود دولتآبادی) ساخته که اولی را از بهترین نمونههای اقتباس سینمایی از ادبیات فارسی دانستهاند و دومی با نقد و اعتراض دولتآبادی همراه شد. کیمیایی جز تعدادی از آثار پیش از انقلابش همواره با عدم موفقیت در جشنوارهها مواجه بوده و طی اینهمه سال تنها برای فیلم قیصر از جشنوارهای معتبر جایزۀ بهترین کارگردانی دریافت کرده است.
پولاد کیمیایی، پسرش، در دو دهۀ گذشته نقش قهرمان (اصلیِ) تعدادی از آثار کیمیایی را بازی کرده. همسر دومش، گیتی پاشایی، علاوه بر سفر سنگ، آهنگسازی چند اثر دیگر او را که در دهۀ 1360ش ساخته شدهاند برعهده داشته است. گوگوش (فائقه آتشین) پس از درگذشت گیتی پاشایی تا پیش از مهاجرتش از ایران، به عنوان همسر سوم کیمیایی با او زندگی کرده است.
کیمیایی طی حدود 50 سال فعالیت فیلمسازی بازیگران بسیاری را (چون هدیه تهرانی، فرامرز قریبیان، احمد نجفی، گلچهره سجادیه، اندیشه فولادوند، فریماه فرجامی، محمدرضا فروتن، میترا حجار، حسن جوهرچی، فریبرز عربنیا و...) با به کار گرفتنشان در فیلمهایش به شهرت رسانده یا که برای اولین بار معرفی کرده است. در این زمان طولانی بازیگران پرشماری نیز قهرمان فیلمهای او بودهاند که از جملۀ مهمترین آنها (به ترتیب حضورشان در آثار او) باید به بهروز وثوقی (در 7 فیلم نخست کیمیایی)، سعید راد، فرامرز قریبیان، فریبرز عربنیا و محمدرضا فروتن اشاره کرد.
برخی از جوایز و افتخارات
جایزۀ بهترین کارگردانی از دومین دورۀ جشن سینمایی سپاس (1348) برای قیصر؛ جایزۀ بهترین فیلم از چهارمین دورۀ جشن سینمایی سپاس (1350) برای داشآکل؛ جایزۀ بهترین فیلم از ششمین دورۀ جشن سینمایی سپاس (1352) برای خاک؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم از بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1389) برای جرم؛ و چند جایزۀ نه چندان مهم از جشنوارههای بینالمللی برای فیلمهای سفر سنگ، دندان مار و...
فیلمشناسی (کارگردانی سینما)
- بيگانه بيا (۱۳۴۷)
- قيصر (۱۳۴۸)
- رضا موتوری (۱۳۴۹)
- داش آکل (۱۳۵۰)
- بلوچ (۱۳۵۱)
- خاک (۱۳۵۲)
- گوزنها (۱۳۵۳)
- غزل (۱۳۵۵)
- سفر سنگ (۱۳۵۶)
- خط قرمز (۱۳۶۰)
- تيغ و ابريشم (۱۳۶۴)
- سرب (۱۳۶۷)
- دندان مار (۱۳۶۸)
- گروهبان (۱۳۶۹)
- رد پای گرگ (۱۳۷۰)
- تجارت (۱۳۷۳)
- ضيافت (۱۳۷۴)
- سلطان (۱۳۷۵)
- مرسدس (۱۳۷۶)
- فرياد (۱۳۷۷)
- اعتراض (۱۳۷۸)
- سربازهای جمعه (۱۳۸۲)
- حکم (۱۳۸۴)
- رئيس (۱۳۸۵)
- محاکمه در خيابان (۱۳۸۷)
- جرم (۱۳۸۹)
- متروپل (۱۳۹۲)
- قاتل اهلی (۱۳۹۵)
- خون شد (۱۳۹۸)
- خائنکشی (1400)