اردبیل، شهر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
}}اردبیل، شهر | }}اردبیل، شهر | ||
[[File:11182800.jpg|thumb| | [[File:11182800.jpg|thumb|عزاداری حسینی در اردبیل]] | ||
[[پرونده:11182800- 2.jpg|بندانگشتی|سراسرنمایی از شهر اردبیل]] | |||
مرکز اداری استان و [[اردبیل، شهرستان|شهرستان اردبیل]]. با ارتفاع ۱,۳۱۰ متر، در دشتی در ۳۸۹کیلومتری شمال غربی [[تهران، شهر|تهران]]، کنار بالغلیچای و کوهپایۀ شرقی [[سبلان، کوه|سبلان]]، سر راه [[تبریز، شهر|تبریز]] به [[آستارا، شهر|آستارا]] و [[خلخال، شهر|خلخال]] به [[مشکین شهر، شهر|مشگینشهر]] و [[گرمی، شهر|گرمی]]، قرار دارد. اقلیم آن معتدل مایل به سرد و نیمهخشک و جمعیت آن ۴۱۸,۲۶۲ نفر است (۱۳۸۵). لفظ اردبیل از دو واژۀ اَرتا، به معنای درستی و قداست، و ویل، به مفهوم شهر، ترکیب یافته است. از شهرهای کهن ایران است و به روایت شاهنامه دژِ بهمن در نزدیکی آن بوده و [[کیخسرو]] آتشکدۀ [[آذرگشسب]] را در آن بنا نهاده است. [[فیروز ساسانی|فیروز، شاهنشاه ساسانی]] (۴۴۵ـ۴۸۳م)، آن را بنا نهاد، ولی برخی از مورخان، ساختمان آن را به روزگار [[اشکانیان]] منسوب میدانند. در دورۀ [[ساسانیان]] پایتختِ آذربایجان بود. در ۲۲ق به دست مسلمانان فتح شد و فاتحان عرب حکمران آن شدند. در اوایل قرن ۲ق، اقوام خزر به آنجا حمله کردند و [[بابک خرم دین|بابک خرمدین]]، از اواخر قرن ۲ و اوایل قرن۳ق، آن را از تصرف خلفای عباسی خارج کرد. مغولان در ۵۹۸ش، اردبیل را تصرف و ویران کردند. در زمان شیخ صفیالدین، بار دیگر، رونق گرفت و شاهعباس اول صفوی در عمران و آبادانی آن کوشید و به شهر اردبیل، بهویژه آرامگاه نیاکان خود، اهمیت و قداست خاصی بخشید و خود شخصاً در مراسمی که در اردبیل برگزار میشد، شرکت میکرد. مدت کوتاهی پس از فروپاشی [[صفویه|صفویان]] به تصرف عثمانیها درآمد (۱۱۴۰ق). سه سال بعد نادرشاه افشار آنان را از اردبیل و آذربایجان بیرون راند. ژنرال گاردان فرانسوی در زمان [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلیشاه قاجار]] آن را از نظر نظامی مستحکم کرد و [[عباس میرزا قاجار|عباسمیرزای]] ولیعهد در آنجا مستقر شد. در جنگ ایران و روس (۱۱۸۱ش) به تصرف روسها درآمد و تمام اشیای قیمتی آن، که زیوربخش آرامگاه [[شیخ صفی الدین اردبیلی|شیخ صفیالدین]] و دیگر مقابر بود، به تاراج رفت و تا زمان انقلاب مشروطه رونق چندانی نیافت. پس از انقلاب مشروطه، [[رضاشاه پهلوی (آلاشت ۱۲۵۷ـ ژوهانسبورگ ۱۳۲۳ش)|رضاشاه پهلوی]] آن را تجدید بنا کرد و خیابانها و ساختمانهای جدیدی در آنجا بنا نهاد و از آن به بعد، به مرور روبه عمران و توسعه گذارد و در ۱۳۷۷، به مرکزیت اداری [[اردبیل، استان|استان اردبیل]] برگزیده شد. | مرکز اداری استان و [[اردبیل، شهرستان|شهرستان اردبیل]]. با ارتفاع ۱,۳۱۰ متر، در دشتی در ۳۸۹کیلومتری شمال غربی [[تهران، شهر|تهران]]، کنار بالغلیچای و کوهپایۀ شرقی [[سبلان، کوه|سبلان]]، سر راه [[تبریز، شهر|تبریز]] به [[آستارا، شهر|آستارا]] و [[خلخال، شهر|خلخال]] به [[مشکین شهر، شهر|مشگینشهر]] و [[گرمی، شهر|گرمی]]، قرار دارد. اقلیم آن معتدل مایل به سرد و نیمهخشک و جمعیت آن ۴۱۸,۲۶۲ نفر است (۱۳۸۵). لفظ اردبیل از دو واژۀ اَرتا، به معنای درستی و قداست، و ویل، به مفهوم شهر، ترکیب یافته است. از شهرهای کهن ایران است و به روایت شاهنامه دژِ بهمن در نزدیکی آن بوده و [[کیخسرو]] آتشکدۀ [[آذرگشسب]] را در آن بنا نهاده است. [[فیروز ساسانی|فیروز، شاهنشاه ساسانی]] (۴۴۵ـ۴۸۳م)، آن را بنا نهاد، ولی برخی از مورخان، ساختمان آن را به روزگار [[اشکانیان]] منسوب میدانند. در دورۀ [[ساسانیان]] پایتختِ آذربایجان بود. در ۲۲ق به دست مسلمانان فتح شد و فاتحان عرب حکمران آن شدند. در اوایل قرن ۲ق، اقوام خزر به آنجا حمله کردند و [[بابک خرم دین|بابک خرمدین]]، از اواخر قرن ۲ و اوایل قرن۳ق، آن را از تصرف خلفای عباسی خارج کرد. مغولان در ۵۹۸ش، اردبیل را تصرف و ویران کردند. در زمان شیخ صفیالدین، بار دیگر، رونق گرفت و شاهعباس اول صفوی در عمران و آبادانی آن کوشید و به شهر اردبیل، بهویژه آرامگاه نیاکان خود، اهمیت و قداست خاصی بخشید و خود شخصاً در مراسمی که در اردبیل برگزار میشد، شرکت میکرد. مدت کوتاهی پس از فروپاشی [[صفویه|صفویان]] به تصرف عثمانیها درآمد (۱۱۴۰ق). سه سال بعد نادرشاه افشار آنان را از اردبیل و آذربایجان بیرون راند. ژنرال گاردان فرانسوی در زمان [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلیشاه قاجار]] آن را از نظر نظامی مستحکم کرد و [[عباس میرزا قاجار|عباسمیرزای]] ولیعهد در آنجا مستقر شد. در جنگ ایران و روس (۱۱۸۱ش) به تصرف روسها درآمد و تمام اشیای قیمتی آن، که زیوربخش آرامگاه [[شیخ صفی الدین اردبیلی|شیخ صفیالدین]] و دیگر مقابر بود، به تاراج رفت و تا زمان انقلاب مشروطه رونق چندانی نیافت. پس از انقلاب مشروطه، [[رضاشاه پهلوی (آلاشت ۱۲۵۷ـ ژوهانسبورگ ۱۳۲۳ش)|رضاشاه پهلوی]] آن را تجدید بنا کرد و خیابانها و ساختمانهای جدیدی در آنجا بنا نهاد و از آن به بعد، به مرور روبه عمران و توسعه گذارد و در ۱۳۷۷، به مرکزیت اداری [[اردبیل، استان|استان اردبیل]] برگزیده شد. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۵
اردبیل، شهر | |
---|---|
کشور | پرونده:Flag of Iran.svg ایران |
استان | اردبیل |
شهرستان | اردبیل |
جمعیت | ۴۱۸,۲۶۲ نفر (۱۳۸۵ش) |
موقعیت | ۳۸۹کیلومتری شمال غربی تهران، کنار بالغلیچای و کوهپایۀ شرقی سبلان |
نوع اقلیم | معتدل مایل به سرد و نیمهخشک |
ارتفاع از سطح دریا | ارتفاع ۱,۳۱۰ متر |
برخی بناهای مهم | بقعۀ شیخ صفیالدین، حرمخانه و آرامگاه شاهاسماعیل اول، مقبرۀ شیخ جبرائیل پدر شیخ صفیالدین، ویرانۀ آتشکدۀ ساسانیان، مسجد سلجوقیان، آرامگاه سلطان حیدر |
اردبیل، شهر
مرکز اداری استان و شهرستان اردبیل. با ارتفاع ۱,۳۱۰ متر، در دشتی در ۳۸۹کیلومتری شمال غربی تهران، کنار بالغلیچای و کوهپایۀ شرقی سبلان، سر راه تبریز به آستارا و خلخال به مشگینشهر و گرمی، قرار دارد. اقلیم آن معتدل مایل به سرد و نیمهخشک و جمعیت آن ۴۱۸,۲۶۲ نفر است (۱۳۸۵). لفظ اردبیل از دو واژۀ اَرتا، به معنای درستی و قداست، و ویل، به مفهوم شهر، ترکیب یافته است. از شهرهای کهن ایران است و به روایت شاهنامه دژِ بهمن در نزدیکی آن بوده و کیخسرو آتشکدۀ آذرگشسب را در آن بنا نهاده است. فیروز، شاهنشاه ساسانی (۴۴۵ـ۴۸۳م)، آن را بنا نهاد، ولی برخی از مورخان، ساختمان آن را به روزگار اشکانیان منسوب میدانند. در دورۀ ساسانیان پایتختِ آذربایجان بود. در ۲۲ق به دست مسلمانان فتح شد و فاتحان عرب حکمران آن شدند. در اوایل قرن ۲ق، اقوام خزر به آنجا حمله کردند و بابک خرمدین، از اواخر قرن ۲ و اوایل قرن۳ق، آن را از تصرف خلفای عباسی خارج کرد. مغولان در ۵۹۸ش، اردبیل را تصرف و ویران کردند. در زمان شیخ صفیالدین، بار دیگر، رونق گرفت و شاهعباس اول صفوی در عمران و آبادانی آن کوشید و به شهر اردبیل، بهویژه آرامگاه نیاکان خود، اهمیت و قداست خاصی بخشید و خود شخصاً در مراسمی که در اردبیل برگزار میشد، شرکت میکرد. مدت کوتاهی پس از فروپاشی صفویان به تصرف عثمانیها درآمد (۱۱۴۰ق). سه سال بعد نادرشاه افشار آنان را از اردبیل و آذربایجان بیرون راند. ژنرال گاردان فرانسوی در زمان فتحعلیشاه قاجار آن را از نظر نظامی مستحکم کرد و عباسمیرزای ولیعهد در آنجا مستقر شد. در جنگ ایران و روس (۱۱۸۱ش) به تصرف روسها درآمد و تمام اشیای قیمتی آن، که زیوربخش آرامگاه شیخ صفیالدین و دیگر مقابر بود، به تاراج رفت و تا زمان انقلاب مشروطه رونق چندانی نیافت. پس از انقلاب مشروطه، رضاشاه پهلوی آن را تجدید بنا کرد و خیابانها و ساختمانهای جدیدی در آنجا بنا نهاد و از آن به بعد، به مرور روبه عمران و توسعه گذارد و در ۱۳۷۷، به مرکزیت اداری استان اردبیل برگزیده شد.
برخی از اماکن تاریخی این شهر عبارتاند از بقعۀ شیخ صفیالدین، حرمخانه و آرامگاه شاهاسماعیل اول، مقبرۀ شیخ جبرائیل پدر شیخ صفیالدین، ویرانۀ آتشکدۀ ساسانیان، مسجد سلجوقیان، آرامگاه سلطان حیدر، و آرامگاه چند تن دیگر از بزرگان صفویه.