اردشیر بابکان ( ـ۲۴۱م): تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}[[پرونده: 11183700-1.jpg | بندانگشتی| | }}[[پرونده: 11183700-1.jpg | بندانگشتی|سکه زرین (شعله جاویدان) که به عنوان پول ملی در زمان اردشیر بابکان (226م) رواج یافت]][[پرونده: 11183700.jpg | بندانگشتی|سنگنگارهٔ «دیهیمستانی» اردشیر از اهورامزدا، کنده شده در نقش رستم. اردشیر و اهورامزدا سوار بر اسب در برابر یکدیگر، جسد اردوان و اهریمن زیر سم اسبان اردشیر و اهورامزدا و اردشیر درحال ستاندن حلقهٔ حاکمیت از اهورامزدا]]<p>(یا: اَردشیر اول) شاهنشاه ایران (حک: ۲۲۴ـ۲۴۱م) سرسلسلۀ [[ساسانیان]]. اردشیر پس از پدرانش [[ساسان]] و [[بابک]]، خادم [[آتشکده آناهیتا|آتشکدۀ آناهیتا]] در [[استخر، شهر قدیم|شهر اِستَخر]] و [[ارگبد|اَرگبد]] شهر [[دارابگرد|دارابگِرد]] در پارس بود. پدرش بابک، [[بازرنگیان، سلسله|سلسلۀ بازَرَنگیان]] پارس را مضمحل کرد. اردشیر در ۲۱۲م شاه پارس شد. وی در ۲۲۳م کرمان را فتح کرد و پسرش [[شاپور ساسانی اول|شاپور اول]] را بر حکومت آنجا گماشت. اردشیر در نبرد سرنوشتساز هُرمُزگان، [[اردوان اشکانی پنجم|اَردَوان پنجم]]، آخرین شاه سلسلۀ [[اشکانیان|اشکانی]]، را شکست داد و سلسلۀ ساسانیان را بنیان نهاد. داستان این پیروزی در [[تنگاب، نقوش برجسته|نقش برجستۀ تَنگاب]] در [[فیروزآباد، شهر باستانی|فیروزآباد]] [[فارس، استان|استان فارس]] نقش بسته است. اردشیر در ۲۲۶م در اِستَخر تاجگذاری کرد. در همان سال [[تیسفون، شهر|تیسفون]] را فتح کرد. او در ۲۳۲م در [[الحضر|اَلحَضر]] (هَترا) و [[ادسا (ترکیه)|اِدِسا]] (اِدِس) با سپاه روم به فرماندهی [[الکساندر سوروس|اَلِکساندر سِوِروس]] جنگید، و [[نصیبین|نَصیبِین]] و [[حران|حَرّان]] را گرفت. در ۲۳۶م در محاصره و تصرف شهر الحضر شکست خورد. اردشیر خود را موبد موبدان میدانست؛ با این حال، شاید دین زَرتشتی از زمان [[بهرام ساسانی دوم|بهرام دوم]] در ایران رسمیت یافت. در ۲۴۱م اردشیر به نفع پسرش [[شاپور ساسانی اول|شاپور اول]] از قدرت کنارهگیری کرد. کارنامَکِ اَردَشیر پاپَکان متنی است به خط و زبان پهلوی که به قدرت رسیدن اردشیر را روایت میکند. همچنین نامۀ تَنسَر به گُشنَسپ متنی دیگر به خط و زبان پهلوی است که در آن [[تنسر]] موبد، اردشیر را منجی [[زردشتی، آیین|دین زردشت]] معرفی میکند. نقشبرجستهای در [[نقش رستم|نَقشِ رُستَم]]، اردشیر را سوار بر اسب نشان میدهد که با [[اهورامزدا|اَهورامَزدا]] که او نیز سوار بر اسب است، بیعت میکند. زیر پای اسب اردشیر، جسد [[اردوان اشکانی پنجم|اَردَوان پنجم]] و زیر پای اسب اهورامزدا، جسد اَهریمَن افتاده است.</p> | ||
<br><!--11183700--> | <br><!--11183700--> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
[[رده:ایران باستان تا ورود اسلام]] | [[رده:ایران باستان تا ورود اسلام]] |
نسخهٔ ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۴
اَردشیر بابَکان ( ـ۲۴۱م)
اردشیر بابکان | |
---|---|
درگذشت | ۲۴۱م |
ملیت | ایرانی |
نامهای دیگر | اردشیر اول |
شغل و تخصص اصلی | فرمانروا |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
خویشاوندان سرشناس | شاپور اول (پسر) |
(یا: اَردشیر اول) شاهنشاه ایران (حک: ۲۲۴ـ۲۴۱م) سرسلسلۀ ساسانیان. اردشیر پس از پدرانش ساسان و بابک، خادم آتشکدۀ آناهیتا در شهر اِستَخر و اَرگبد شهر دارابگِرد در پارس بود. پدرش بابک، سلسلۀ بازَرَنگیان پارس را مضمحل کرد. اردشیر در ۲۱۲م شاه پارس شد. وی در ۲۲۳م کرمان را فتح کرد و پسرش شاپور اول را بر حکومت آنجا گماشت. اردشیر در نبرد سرنوشتساز هُرمُزگان، اَردَوان پنجم، آخرین شاه سلسلۀ اشکانی، را شکست داد و سلسلۀ ساسانیان را بنیان نهاد. داستان این پیروزی در نقش برجستۀ تَنگاب در فیروزآباد استان فارس نقش بسته است. اردشیر در ۲۲۶م در اِستَخر تاجگذاری کرد. در همان سال تیسفون را فتح کرد. او در ۲۳۲م در اَلحَضر (هَترا) و اِدِسا (اِدِس) با سپاه روم به فرماندهی اَلِکساندر سِوِروس جنگید، و نَصیبِین و حَرّان را گرفت. در ۲۳۶م در محاصره و تصرف شهر الحضر شکست خورد. اردشیر خود را موبد موبدان میدانست؛ با این حال، شاید دین زَرتشتی از زمان بهرام دوم در ایران رسمیت یافت. در ۲۴۱م اردشیر به نفع پسرش شاپور اول از قدرت کنارهگیری کرد. کارنامَکِ اَردَشیر پاپَکان متنی است به خط و زبان پهلوی که به قدرت رسیدن اردشیر را روایت میکند. همچنین نامۀ تَنسَر به گُشنَسپ متنی دیگر به خط و زبان پهلوی است که در آن تنسر موبد، اردشیر را منجی دین زردشت معرفی میکند. نقشبرجستهای در نَقشِ رُستَم، اردشیر را سوار بر اسب نشان میدهد که با اَهورامَزدا که او نیز سوار بر اسب است، بیعت میکند. زیر پای اسب اردشیر، جسد اَردَوان پنجم و زیر پای اسب اهورامزدا، جسد اَهریمَن افتاده است.