فتح الله خان شیبانی: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|عنوان=فتحالله خان شیبانی|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=ابونصر فتحالله خان شیبانی کاشانی|نام مستعار=بونصر شیبانی|لقب=عندلیب|زادروز=کاشان ۱۲۴۱ق|تاریخ مرگ=تهران ۱۳۰۸ق|دوره زندگی=|ملیت=|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=نویسنده و شاعر|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=خراسانی|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=دیوان اشعار که به کوشش احمد کرمی چاپ شده است (تهران، ۱۳۷۱ش)؛ منظومههای پیغام خرد (تهران، ۱۳۰۰ق)؛ مسعودنامه؛ تنگ شکر؛ فتح و ظفر؛ کامرانیه؛ یوسفیه؛ جواهر مخزون؛ زبدةالآثار؛ گنج گهر؛ لالی مکنون؛ کامرانيه؛ يوسفيه؛ بيانات شيبانی|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=ادبیات فارسی|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}} | |||
فتحالله خان شیبانی (کاشان ۱۲۴۱ـ تهران ۱۳۰۸ق)[[پرونده:ابونصر فتحالله خان شیبانی در 60 سالگی.png|بندانگشتی|فتحالله خان شیبانی در 60 سالگی]] | |||
فتحالله خان شیبانی (کاشان ۱۲۴۱ـ | |||
[[پرونده:شعر شیبانی.png|بندانگشتی|نمونه صفحهای از اشعار دیوان شیبانی، در کتابخانه و موزه ملک]](نام کامل: ابونصر فتحالله خان شیبانی کاشانی، معروف به بونصر شیبانی و متخلص به عندلیب). ادیب، نویسنده و شاعر سبک خراسانی قرن سیزدهم و از منتقدان دربار پادشاهان [[قاجاریه، سلسله|قاجار]]. ویژگی بارز اشعارش، بدبینی و یأس نسبت به اوضاع کشور و انتقاد صریح از [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] است، که نشان از شجاعت بسیار و قدرت طبع او دارد. او شاعری عارف بوده که مدتی هم در اردوی نظامی [[حسام السلطنه، سلطان مراد میرزا (۱۲۳۳ـ مشهد ۱۲۹۹ق)|حسامالسلطنه]] (عموی شاه)، با وی و در رکابش بوده و از طرف او به مأموریتهایی در هرات رفته است. حسامالسلطنه احترام او را داشت و به او بسیار ارادت میورزید. با وجود این که فتحالله خان همواره با رجال و بزرگان دوران ناصری نزدیک بود، اما اهل سکوت و سازش نبود و معایب دستگاه و رجال ناصری را برملا می کرد، هر چند که ناصرالدین شاه قاجار این شیوۀ او را نمیپسندید و به ظاهر با او مماشات و مدارا می کرد، اما در باطن از او دل خوشی نداشت و در مواقع لزوم، درخواست کمکش را بی جواب میگذاشت. | [[پرونده:شعر شیبانی.png|بندانگشتی|نمونه صفحهای از اشعار دیوان شیبانی، در کتابخانه و موزه ملک]](نام کامل: ابونصر فتحالله خان شیبانی کاشانی، معروف به بونصر شیبانی و متخلص به عندلیب). ادیب، نویسنده و شاعر سبک خراسانی قرن سیزدهم و از منتقدان دربار پادشاهان [[قاجاریه، سلسله|قاجار]]. ویژگی بارز اشعارش، بدبینی و یأس نسبت به اوضاع کشور و انتقاد صریح از [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] است، که نشان از شجاعت بسیار و قدرت طبع او دارد. او شاعری عارف بوده که مدتی هم در اردوی نظامی [[حسام السلطنه، سلطان مراد میرزا (۱۲۳۳ـ مشهد ۱۲۹۹ق)|حسامالسلطنه]] (عموی شاه)، با وی و در رکابش بوده و از طرف او به مأموریتهایی در هرات رفته است. حسامالسلطنه احترام او را داشت و به او بسیار ارادت میورزید. با وجود این که فتحالله خان همواره با رجال و بزرگان دوران ناصری نزدیک بود، اما اهل سکوت و سازش نبود و معایب دستگاه و رجال ناصری را برملا می کرد، هر چند که ناصرالدین شاه قاجار این شیوۀ او را نمیپسندید و به ظاهر با او مماشات و مدارا می کرد، اما در باطن از او دل خوشی نداشت و در مواقع لزوم، درخواست کمکش را بی جواب میگذاشت. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۹
فتحالله خان شیبانی | |
---|---|
زادروز |
کاشان ۱۲۴۱ق |
درگذشت | تهران ۱۳۰۸ق |
شغل و تخصص اصلی | نویسنده و شاعر |
سبک | خراسانی |
لقب | عندلیب |
آثار | دیوان اشعار که به کوشش احمد کرمی چاپ شده است (تهران، ۱۳۷۱ش)؛ منظومههای پیغام خرد (تهران، ۱۳۰۰ق)؛ مسعودنامه؛ تنگ شکر؛ فتح و ظفر؛ کامرانیه؛ یوسفیه؛ جواهر مخزون؛ زبدةالآثار؛ گنج گهر؛ لالی مکنون؛ کامرانيه؛ يوسفيه؛ بيانات شيبانی |
گروه مقاله | ادبیات فارسی |
فتحالله خان شیبانی (کاشان ۱۲۴۱ـ تهران ۱۳۰۸ق)
(نام کامل: ابونصر فتحالله خان شیبانی کاشانی، معروف به بونصر شیبانی و متخلص به عندلیب). ادیب، نویسنده و شاعر سبک خراسانی قرن سیزدهم و از منتقدان دربار پادشاهان قاجار. ویژگی بارز اشعارش، بدبینی و یأس نسبت به اوضاع کشور و انتقاد صریح از ناصرالدین شاه است، که نشان از شجاعت بسیار و قدرت طبع او دارد. او شاعری عارف بوده که مدتی هم در اردوی نظامی حسامالسلطنه (عموی شاه)، با وی و در رکابش بوده و از طرف او به مأموریتهایی در هرات رفته است. حسامالسلطنه احترام او را داشت و به او بسیار ارادت میورزید. با وجود این که فتحالله خان همواره با رجال و بزرگان دوران ناصری نزدیک بود، اما اهل سکوت و سازش نبود و معایب دستگاه و رجال ناصری را برملا می کرد، هر چند که ناصرالدین شاه قاجار این شیوۀ او را نمیپسندید و به ظاهر با او مماشات و مدارا می کرد، اما در باطن از او دل خوشی نداشت و در مواقع لزوم، درخواست کمکش را بی جواب میگذاشت.
او در جوانی در خدمت محمدشاه قاجار و ندیم شاهزاده ناصرالدین میرزا بود و برخی اشعارش در ستایش ایشان و دیگر شاهزادگان قاجار است. چون ناصرالدینشاه به تخت شاهی برآمد، به سعایت حاسدان از دربار رانده شد و پس از آن به شهرهای خراسان، چون هرات و بلخ سفر کرد و سرانجام به کاشان رفت و در عشقآباد (از روستاهای نطنز) مدرسه و صحن و عمارتی برآورد و گوشه گزید. پس از چندی شماری از اشرار بنی خالد بر او شوریدند و وی ناگزیر به تهران رفت و در نزدیکی دروازۀ قزوین خانه و خانقاهی ساخت.
فتحالله خان از معروفترین شاعران دورۀ دوم بازگشت ادبی است و از آنجا که مدایح خودش را با انتقاد از وضع حکومت در میآمیخت، میتوان او را از پیشگامان و پیشروان نهضت مشروطه دانست.
شیبانی از نخستین شاعرانی است که در شعرش به انتقاد از محیط اجتماعی دورۀ قاجار پرداخته و اوضاع نابسامان جامعۀ آن روزگار را بازتابانده است. او از شعرای دورۀ سامانیان و غزنویان پیروی کرده و بیشتر اشعارش به سبک رودکی و فرخی است.
فتحالله خان در روستای کله از توابع بخش نیاسر کاشان به دنیا آمد. او پسر ارشد محمدکاظم خان بود. پدرش در 1264ق که شاهرخ میرزا حاکم کاشان شد، به وزارت و پیشکاری او منصوب گردید. پدرش حاکم مقتدر کاشان، قم و اصفهان در عصر آقامحمدخان قاجار نیز بوده است.
کتاب درج درر که در 1300ق انتشار یافته، از تألیفات فتحالله خان است. از دیگر آثارش در نظم و نثر فارسی عبارتاند از: دیوان اشعار که به کوشش احمد کرمی چاپ شده است (تهران، ۱۳۷۱ش)؛ منظومههای پیغام خرد (تهران، ۱۳۰۰ق)؛ مسعودنامه؛ تنگ شکر؛ فتح و ظفر؛ کامرانیه؛ یوسفیه؛ جواهر مخزون؛ زبدةالآثار؛ گنج گهر؛ لالی مکنون؛ کامرانيه؛ يوسفيه؛ بيانات شيبانی. بیشتر اين آثار به صورت نسخه های خطی در کتابخانههای بزرگی همچون کتابخانۀ ملی و مجلس نگهداری میشود. دیوان شیبانی دربردارندۀ منتخبی از قصاید، غزلها، رباعیات و سرودههای پراکندۀ اوست. منتخباتی از منظومههایش در استانبول چاپ شده است (۱۳۰۸ق).
فتحالله خان در اواخر عمر در تهران زندگی میکرد و در خیابان شیبانی امیریه سکونت داشت که به سبک خانقاه ساخته شده بود. او در رجب 1308ق (اسفند 1269ش) در 65 سالگی در تهران به علت سکته فوت کرد و در همان خانه به خاک سپرده شد. میرزا رضا ارفعالدوله (مشهور به پرنس رضا ارفع) در همان محل برایش آرامگاهی ساخت.