ابلیس (فیلم 1369): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «دومین فیلم بلند احمدرضا درویش در مقام کارگردان، تولید سال 1369ش. سیفالله داد برای تدوین این فیلم در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزۀ بهترین تدوین بوده است. نقش اصلی فیلم را خسرو شکیبایی بازی کرده است. آوینی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
مدت فیلم: 85 دقیقه | مدت فیلم: 85 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
سعید، كارمند بخش نظارت پرواز فرودگاه، عضو یک گروه جاسوسی است و اطلاعاتی كه به دست میآورد در اختیار اعضای گروهش میگذارد. مأموران به او بدگمان میشوند و مسئولان گروه از او میخواهند كه همراه همسر و فرزندانش كشور را ترک كنند. همسر او به رغم میلش همراه فرزندان عازم سفر میشود. سعید اطلاع مییابد كه هواپیما هدف موشک یک ناو آمریكایی قرار گرفته است. او كه خود را مسبب مرگ همسر و فرزندانش میداند دچار اختلال روانی میشود و تصمیم به خودكشی میگیرد. بالای «بوم» جرثقیل یک شركت ساختمانی میرود كه مسئول گروه عضو هیأت مدیرۀ آن است. مأموران پلیس و اعضای گروه درصددند تا به ماجرا پایان بدهند. در حوادثی كه پیش میآید اعضای گروه یكی پس از دیگری كشته میشوند و سعید نیز پس از آن كه مشخص میشود همسر و فرزندانش با پرواز 656 مسافرت نكرده و كشته نشدهاند از جرثقیل سقوط میكند. |
نسخهٔ ۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۲
دومین فیلم بلند احمدرضا درویش در مقام کارگردان، تولید سال 1369ش. سیفالله داد برای تدوین این فیلم در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزۀ بهترین تدوین بوده است. نقش اصلی فیلم را خسرو شکیبایی بازی کرده است. شهید آوینی پس از اکران ابلیس در نقدی که بر فیلم نوشته آن را (خاصه از لحاظ آشفتگی) با هامون مهرجویی قیاس کرده است. او در ابتدای این یادداشت چنین آورده: «فیلم ابلیس از جهات بسیاری شبیه به هامون است، اگرچه در نهایت توانسته است كه از دور باطل روشنفكری نجات یابد و از این لحاظ از فیلم هامون بهتر است. فیلم ابلیس در عدم قطعیت شبیه به هامون نیست ـ اگرچه در پی اثبات یا نفی قاطعانۀ چیزی هم نیست ـ و به همین اعتبار میتوانیم تأثیرپذیری آن را از فیلم هامون تا حدی نادیده بگیریم.
مدت فیلم: 85 دقیقه
خلاصۀ داستان
سعید، كارمند بخش نظارت پرواز فرودگاه، عضو یک گروه جاسوسی است و اطلاعاتی كه به دست میآورد در اختیار اعضای گروهش میگذارد. مأموران به او بدگمان میشوند و مسئولان گروه از او میخواهند كه همراه همسر و فرزندانش كشور را ترک كنند. همسر او به رغم میلش همراه فرزندان عازم سفر میشود. سعید اطلاع مییابد كه هواپیما هدف موشک یک ناو آمریكایی قرار گرفته است. او كه خود را مسبب مرگ همسر و فرزندانش میداند دچار اختلال روانی میشود و تصمیم به خودكشی میگیرد. بالای «بوم» جرثقیل یک شركت ساختمانی میرود كه مسئول گروه عضو هیأت مدیرۀ آن است. مأموران پلیس و اعضای گروه درصددند تا به ماجرا پایان بدهند. در حوادثی كه پیش میآید اعضای گروه یكی پس از دیگری كشته میشوند و سعید نیز پس از آن كه مشخص میشود همسر و فرزندانش با پرواز 656 مسافرت نكرده و كشته نشدهاند از جرثقیل سقوط میكند.